پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
وقتی تیتر میشویم
شغل خبرنگاری با وجود اینکه به عنوان یکی از مشاغل سخت و زیانآور ثبت شده، از آن شغلهایی است که هنوز برای همه جذاب و پیچیده جلوه میکند و برای همین در فیلمها و سریالهای زیادی هم دستمایه قرار گرفته است.
بیشترین چیزی هم که در این فیلمها رویش مانور داده میشود، همان ویژگی «سماجت» است. این خصوصیت یا به عنوان یک عامل منفی و طنزآمیز در کار نشان داده شده یا عاملی بوده برای پیگیری یک ماجرا و شکلگیری قصه فیلم. اما میشود تقریبا با اطمینان گفت که لااقل در ساختههای وطنی هیچکس نتوانسته خوب و درست به حریم زندگی این قشر از جامعه نزدیک شود و آنطور که باید و شاید استرس حاکم بر زندگی آنها را تصویر کند.
هرچند که ما خبرنگاران این دوره و زمانه، لااقل بیشتر وقتها مجبور نیستیم دیگر مثل قدیمیهای این حرفه برای انعکاس یک خبر یا تحقیق برای نوشتن یک مطلب مسافت زیادی را پیاده گز کنیم. بیشتر وقت ما پای مانیتور رایانهها میگذرد و به قول معروف «سه سوته» در جریان همه چیز قرار میگیریم.
نقش و کارکرد ما بدون شک تغییر کرده و دچار نوسان شده است؛ ولی بعید میدانم چیزی از آن استرس و فشار و سختی کار کم شده باشد. فقط شکل ماجرا عوض شده و مهمترین دلیلش هم این است که ما مثل همیشه در معرض قضاوتیم.
مخاطبان ما با سرعتی خیلی بیشتر از زمانی که ما برایشان خوراک تهیه میکنیم، دربارهمان قضاوت میکنند و حرجی هم بر آنها نیست. زمانه، زمانهای نیست که بشود برای چیزی خیلی وقت گذاشت. ما بیشتر وقتها برای انجام وظیفهمان دچار مشکل میشویم؛ چون اکثر مدیران و روابط عمومیها درک درستی از کاری که باید انجام دهند ، ندارند و به ما به چشم یک عامل مزاحم نگاه میکنند؛ چون هیچکس انتقاد را دوست ندارد.
دیگر دوره فرخی یزدیها و دهخداها گذشته و خیلی دور از ذهن است که بخواهیم چیزی مانند ماجرای واترگیت را به عنوان نمونهای از عالم خبرنگاری و نقش این حرفه مثال بزنیم.
با این حال این حرفه برای خیلیها از جمله خود من جذابیتهای زیادی دارد. با دوستانمان که حرف میزنیم همه مینالند و میخواهند بروند سراغ یک کار به اصطلاح نانوآبدار. ولی خودمان هم میدانیم که حرفمان جدی نیست.
دلمان اینجا گیر کرده و خیلی چیزهایش مثل نزدیک بودن به عالم نوشتن، دامنه وسیع مخاطبان و تاثیرگذاریای که هنوز هم کم و بیش ادامه دارد، نمیگذارد دل بکنیم. فقط باید تمرین کنیم کم و کاستیهایش را بگذاریم پای حساب عشق و امید و از اینگونه چیزها که البته «نان و آب» نمیشود.
ما آدمهای کمتوقعی هستیم. اگر نبودیم با اینکه ابزارش در اختیارمان هست، از ۳۶۴ روز تقویم که شکر خدا بیشترش به اسم صنفی، گروهی و شغلی سند خورده سنگ شما را به سینه نمیزدیم و همین یک روز سنگ خودمان را. به همین یک روز هم قانعیم. حالا فوقش چون ریش و قیچی دست خودمان است، یکی دو تا نوشابه بیشتر برای خودمان بازمیکنیم. شما هم میتوانید زیاد جدیاش نگیرید.
جابر تواضعی
منبع : روزنامه جامجم
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
آتش سوزی هلال احمر قوه قضاییه تهران پلیس اصفهان بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی
قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو خودرو قیمت سکه دلار حقوق بازنشستگان بانک مرکزی سایپا ایران خودرو کارگران
فضای مجازی سریال جواد عزتی نمایشگاه کتاب عفاف و حجاب فیلم سینمایی مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه انگلیس اوکراین نتانیاهو یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی هواپیما کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام اپل گوگل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی