چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

داشتن یا بودن، مسئله این است


داشتن یا بودن، مسئله این است
اریش فروم، روانکاو و فیلسوف اجتماعی آلمانی تبار امریکایی (۱۹۸۰ـ۱۹۰۰م)، یکی از شاخص ترین متفکران غربی است که به تحلیل و بررسی و آسیب شناسی دو بحران ماده گروی اخلاقی و مصرف زدگی پرداخته است. فروم، به ویژه در کتاب ارزشمند «داشتن یا بودن » ماهیت ویرانگر ماده گروی اخلاقی و بارزترین پیامد آن، یعنی مصرف گرایی، را آفتابی می کند.
البته وی از عنوان ماده گروی اخلاقی استفاده نمی کند، بلکه اصطلاح «داشتن» ـ در مقابل «بودن»ـ را برای این بحران به کار می برد.
فروم در کتاب «داشتن یا بودن » خاطرنشان می کند که اساساً تولید نامحدود، مصرف نامحدود و «داشتن» هرچه بیشتر خصوصیت جامعه مدرن است که در آن منفعت جویی و حرص مال اندوزی و ثروت و قدرت هدف اصلی زندگی شده است. در واقع جامعه ای که اصول آن اکتساب، بهره جویی و مالکیت است نوعی منش اجتماعی به وجود می آورد که به سمت «داشتن» متوجه است. وی هدف این جامعه را مطلقاً کسب ثروت و سودجویی می داند که در آن شکل و جهت گیر ی بودن به ندرت به چشم می خورد. بیشتر مردم در این جامعه «داشتن» را طبیعی ترین شکل هستی تلقی می کنند و حتی آن را تنها راه قابل قبول زندگی می دانند.
این برداشت سبب شده که درک و فهم ماهیت بودن برای مردم دشوار شود و حتی متوجه نشوند که «داشتن» فقط یکی از جهت گیری های ممکن است. اما مقصود فروم از «داشتن» و بدیل آن، یعنی «بودن»، چیست از نظر فروم، «داشتن» و «بودن» دو شرط اساسی تجربی هستند که نیروهای آنها تفاوت میان منش های افراد و انواع مختلف را تعیین می کند. به دیگر سخن، وی با این دو اصطلاح به دو شرط اساسی هستی، دو جهت گیری مختلف نسبت به خود و جهان و منش های مختلف که مشخص کننده میزان جامعیت تفکر، احساس و عمل شخص است اشاره می کند. «داشتن» به اشیا اشاره می کند که ثابت و توصیف کردنی هستند. ماهیت جهت گیری «داشتن» ناشی از ماهیت دارایی شخص است؛ در این شکل هستی آنچه مهم و مورد نظر است به دست آوردن ثروت و حق نامحدود نگهداشتن آن است و لاغیر. در این جهت گیری آدمی پایبند و تخته بند چیزهایی است که درگذشته اندوخته و به دست آورده است: پول، زمین، موقعیت اجتماعی و.‎/.؛ به طوری که شخص ایمنی و هویت خود را با چنگ زدن و در آویختن به آنچه دارد، با پایبند شدن به نفس و مایملک خود به دست می آورد؛ به تعبیر دیگر در نگرش «داشتن» آدمی با آنچه دارد تعریف می شود نه با آنچه هست؛ جهت گیری «داشتن» و رویه متمرکز بر دارایی وسود الزاماً ایجاد هوس می کند، در واقع، نیاز به قدرت ‎/‎/‎/ آرزو و هوس داشتن و دارایی شخصی موجد تمایل به اعمال زور جهت ربودن ـ آشکار یا نهانی ـ اموال دیگران است. اما برخلاف جهت گیری «داشتن»، جهت گیری «بودن» به تجربه اشاره می کند و تجربه انسان در اصل قابل توصیف نیست. «بودن» آن نوع موجودیتی است که در آن حالت کسی نه چیزی «دارد» و نه «حرص و آز» داشتن بر او مسلط است، بلکه شادمان است، استعدادهای خود را به طور بهره ور به کار می گیرد، با جهان یکی است؛ «بودن» فقط در «اینجا و اکنون» وجود دارد؛ «بودن» یعنی فعالیت بارور و پرثمر داشتن (البته نه فعالیت امروزی که فقط در اشتغال به کاری خلاصه می شود)؛ فعالیتی که در خروج از خویش و ترک خویشتن بینی و از میان برداشتن میل «داشتن» شکل می گیرد (از میان برداشتن میل «داشتن» شرط هرنوع فعالیت و میل بارور باطنی است و شرط اولیه آن پیروزی بر تمام اشکال خودپسندی و حرص و ولع است)؛ در جهت گیری «بودن» آدمی با آنچه هست و می کند تعریف می شود نه با آنچه دارد؛ به گفته فروم فرمول هویت مصرف کنندگان امروز این است: من هستم = آنچه دارم و آنچه مصرف می کنم. ظهور «بودن» منوط به میزان کاهش «داشتن» است؛ یعنی ترک به دست آوردن ایمنی و هویت با چنگ زدن و درآویختن به آنچه داریم و ترک پای بندی به نفس و مایملک خود؛ «بودن» مستلزم ترک خودبینی و خودپسندی است، همان که در اصطلاح صوفیه نفی خویشتن و تهی ساختن «خود» و «فقر» نامیده می شود.
همین جهت گیری «داشتن» است که سبب شده که امروزه تأکید بر مصرف باشد نه نگهداری. بدین سان «دورانداختن» جای «نگهداشتن» را گرفته است. کالای خریداری شده پس از آنکه مدتی مورد استفاده قرار گرفت، به اصطلاح دل صاحبش را می زند و شخص می خواهد به هر نوعی که شده از دست آن خلاص شود و نوع تازه ای بخرد. به دست آوردن یا داشتن و به کاربردن زودگذر به دور انداختن و به دست آوردن مجدد فراگرد مدار خرید مصرف کننده امروزی است که در حقیقت معتقد است «تازه زیبا است». کوتاه سخن آنکه مصرف نوعی از «داشتن» است و شاید مهمترین نوع آن. فروم می نویسد: «تردیدی نیست که صنعت نیاز می آفریند و سپس در پی برآوردن آن برمی آید. در واقع اگر صنعت بخواهد در نظام امروزی زنده بماند باید نیازها را تأمین کند، زیرا ایجاد و تحصیل سود شرط بقای آن است. سیستم اقتصادی کنونی امروز بر حداکثر تولید و حداکثر مصرف استوار است. «همچنین وی این نقد را به جامعه امریکا دارد که این جامعه نه تنها کالا بلکه نیاز هم تولید می کند». می پرسید چگونه مردم همواره نیازهایی داشته اند؛ باید بخورند و بیاشامند، می خواهند در خانه های زیبا و راحت زندگی کنند.‎/‎/ اما اگر نگاهی به اطراف خود بیندازید اهمیت و تأثیر تبلیغات را خواهید دید. دیگر به ندرت خواست و آرزو از درون بر می خیزد. بلکه آن را در بیرون به وجود آورده و پرورش می دهند. حتی کسی هم که ثروتی دارد و به اصطلاح دستش به دهنش می رسد نیز در برابر تبلیغات و آگهی های مربوط به کالاهای گوناگون خود را بی چیز و فقیر می بیند». این در حالی است که انسان فقط باید طالب «داشتن» برای «زیستن» باشد. «داشتن» برای زیستن با «بودن» تعارضی ندارد. این نوع «داشتن» عاقلانه و عادلانه است. فـروم در به نام زندگی می گوید: «من بر این باورم که انسان هنگامی خودش است که نیروهای درونی خود را به کار گیرد. و اگر زندگی اش به جای «بودن» در «داشتن» و مصرف خلاصه شود به پستی خواهد گرایید، تبدیل به شیء خواهد شد و روزگاری رنج آور و خالی از لطف و صفا خواهد داشت. شادی حقیقی با فعالیت حقیقی به دست می آید، و فعالیت حقیقی یعنی پرورش و به کار بردن نیروهای انسانی.
اگر زندگی در مسیر مصرف بیفتد جوی آکنده از زیادت و بیزاری به وجود می آورد. این مسئله با بحرانی که جهان غرب را در برگرفته است رابطه نزدیکی دارد». به رأی وی افزایش بی حد مصرف، انسانی به بار می آورد که به یک آرمان دل می بازد، که در واقع دین تازه ای است. بهشت او نه مانند بهشت ادیان آسمانی که نوید برخورداری از نعمت های آن جهانی در آنجا داده شده است، بلکه سوپر مارکت بزرگی است که همه چیز در آن یافت می شود و او با جیب پر پولش می تواند بیشتر از همسایه اش خرید کند. ارزش چنان انسانی نزد خودش معادل دارایی است و اگر می خواهد بهترین باشد باید بیشترین ثروت را داشته باشد، فروم معتقد است با این برداشت در چنان نظام اقتصادی گرچه مردم زیادی بیشتر از مصرف خود دارند اما بازهم احساس نداری می کنند زیرا نمی توانند با تولید انبوه همگام شوند. این وضع انفعال، حسد و حرص و آز را افزایش می دهد، و سرانجام نوعی حس ضعف باطنی و عدم قدرت و نفوذ و خود کم بینی تولید می کند و انسان شخصیت خود را در آنچه دارد می داند نه در آنچه هست.
بهروز نیکخواه
منبع : روزنامه ایران