سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


سه گوهر شب چراغ: افسانه‌ای هیجان‌انگیز و سحرآمیز از هورامان


سه گوهر شب چراغ: افسانه‌ای هیجان‌انگیز و سحرآمیز از هورامان
نویسنده : سبحانی، سعید,سعیدیان، رئوف,سعیدیان، کورش
شابک : ۹۶۴-۹۴۸۱۱-۴-۱
رده دیویی : ۳۹۸.۲
تاریخ نشر : ۸۵۰۵۲۹
تعداد صفحه : ۶۰
نوبت چاپ : ۱

در اين افسانه كه براي گروه سني ج نگاشته شده، آسو، آرزو و هورام سه هم‌بازي هستند كه در سرزمين باستاني نارمان زندگي مي‌كنند. اولين درسي كه كودكان اين سرزمين از پدر و مادر خود فرامي‌گيرند، عشق و دوستي با طبيعت است. شبي هورام در خواب مي‌بيند كه رود زلال و مهتاب روشن و آفتاب درخشان به سويش مي‌آيند و به او سلام و اداي احترام مي‌كنند و بعد وارد دهانش مي‌شوند. هورام بر اثر اين رويا از خوش‌حالي در پوست خود نمي‌گنجد و شروع به داد و فرياد زدن مي‌كند. مادر هورام با مشاهده‌ي اين صحنه تصور مي‌كند كه پسرش ديوانه شده و او را به باد كتك مي‌گيرد. هم‌چنين پدر هورام از او مي‌خواهد تا خوابش را تعريف كند، اما هورام از اين كار، امتناع مي‌كند و به همين دليل از پدر نيز كتك مفصلي مي‌خورد. هورام پس از اين ماجرا، از خانه فرار كرده و به مكتب‌خانه‌اي پناه مي‌برد. در آن جا شاگردان بسياري مي‌بيند كه براي آموختن دانش گرد هم آمده‌اند. هورام نيز به تحصيل در اين مكتب‌خانه مشغول مي‌شود و در آن جا درباره‌ي ماجراي فرارش چيزي نمي‌گويد و خود را كودكي معرفي مي‌كند كه به تازگي پدر و مارش را از دست داده و به علت تنهايي به اين مكان، پناه آورده است. سال‌ها بعد هورام به درجه‌ي استادي در مكتب‌خانه نايل مي‌آيد، اما يك روز ....