پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ایران و آمریکا در نگاه شرم‌الشیخ


ایران و آمریکا در نگاه شرم‌الشیخ
مسوولا‌ن بلندپایه حدود ۵۰ كشور جهان و سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد و سازمان كنفرانس اسلا‌می، سند موسوم به <پیمان بین‌المللی با عراق> را در نشست پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت امضا كردند؛ در نشست فراگیر همسایگان عراق نیز كه روز جمعه ۱۴ اردیبهشت برگزار شد؛ بر حمایت از اقدامات دولت نوری‌المالكی تاكید شد.
پس از آنكه دعوت مقامات عراقی از ایران برای شركت در كنفرانس امنیتی شرم‌الشیخ در ماه جاری با اعلا‌م آمادگی كاخ سفید جهت مذاكره با ایران در این كنفرانس همراه شد، گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌های پراكنده و بعضا متناقض درباره قوت گرفتن احتمال مجدد مذاكرات مستقیم ایران و آمریكا در بستر كنفرانس امنیتی بر خروجی خبرگزاری‌ها و جراید داخلی و خارجی قرار گرفت.
با توجه به آخرین مواضعی كه از سوی مقامات كشورمان و سایر دعوت‌شدگان به این كنفرانس درباره برگزاری آن شاهد بوده‌ایم، به نظر می‌رسد روندی كه در جریان برگزاری كنفرانس امنیتی مونیخ و بغداد در خصوص اهمیت یافتن حواشی كنفرانس نسبت به متن آن رخ داد، درباره كنفرانس شرم‌الشیخ در حال شكل‌گیری باشد.
تنوع كشورهای شركت‌كننده و میزان قدرت و نفوذ آنها در عراق از یك سو و مجامع بین‌المللی از سوی دیگر، وزن قابل توجهی را به كنفرانس شرم‌الشیخ بخشید؛ جمهوری اسلا‌می ایران، اعضای دائم شورای امنیت و كشورهای عضو اتحادیه عرب و... همگی از شركت‌كنندگان در این اجلا‌س بودند اما شكی نیست كه كنفرانس شرم‌الشیخ تحت‌الشعاع مباحث حاشیه‌ای با اهمیت‌تری همچون دیدار متكی و رایس قرار گرفت كه این اتفاق نیز عملی نشد.
البته می‌توان یكی از عوامل طرح مجدد موضوع <مذاكره ایران و آمریكا> در چارچوب این كنفرانس را موضع دولت عراق در این خصوص دانست كه هدف كنفرانس امنیتی شرم‌الشیخ را جست‌وجوی راه‌هایی برای ایجاد ثبات در این كشور اعلا‌م كرده و تاكید نموده كه چنین روندی می‌تواند به <شكسته‌شدن یخ‌های موجود در روابط قدرت‌های غربی و منطقه‌ای> منجر شود.
رسانه‌های غربی در روند گمانه‌زنی در ارتباط با موضوع مذكور تا به آنجا پیش رفته‌اند كه در تحلیل‌های خود، انجام این مذاكرات را نخستین دیدار رسمی نمایندگان ایران و آمریكا از زمان برگزاری كنفرانس بن در دسامبر ۲۰۰۱ (با موضوع افغانستان و سقوط طالبان) برشمرده‌اند اما به نظر می‌رسد باید پیش از اندیشیدن به شكل‌گیری چنین مذاكراتی، پیش‌فرض‌های طرفین برای آن را مد نظر قرار داد.
اما شرم‌الشیخ در مصر با متن مهم و حاشیه‌های خبرساز خود با تصمیم‌های مختلف و دیدارهای حاشیه‌ای آن گذشت ولی شاید مهم‌تر از آن حضور منوچهر متكی وزیر امور خارجه جمهوری اسلا‌می ایران و خانم كاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریكا در این اجلا‌س بود كه به قولی در طول مذاكرات روبه‌روی هم و در میز نیز كلماتی را باهم ردوبدل كرده‌اند.
اما نكته اساسی این است كه به راستی باید عامل اصلی سردی روابط دو كشور ایران و آمریكا را در واشنگتن جست؛ كشوری كه در نهادینه شدن جو بی‌اعتمادی در روابط دو كشور عامل اصلی است.واقعیت این است كه در درون دولت آمریكا نیز گروه‌هایی بر سر منافع حزبی و حتی كشورها و رژیم‌های ثالثی در نزاع هستند. گروهی براساس منافع آمریكایی‌ها و صلح و ثبات جهانی خواهان نزدیكی واشنگتن به كشورهای ایران و سوریه است و گروهی دیگر تلا‌ش دارند تا اقدامات گروه نخست را خنثی كنند.
آنگونه كه از آخرین مواضع مقامات كاخ سفید برمی‌آید ظاهرا دوگانگی مواضع به صورت خواسته یا ناخواسته هنوز از دستوركار واشنگتن خارج نشده و می‌توان به مصداق بارز این رویه در تناقض آشكار مواضع مقامات آمریكایی حتی در جناح <باز‌ها> درباره لزوم انجام مذاكره با ایران درباره عراق از سویی و طرح اتهامات تكراری به كشورمان از دیگر سو یا عدم تغییر رویكرد آمریكا نسبت به ایران اشاره كرد.این در حالی است كه مقامات كشورمان شكل‌گیری احتمالی هرگونه مذاكره بین ایران و آمریكا را به دو گزینه <عدم وجود پیش‌شرط> و <مشاهده تغییر عملی در رفتار آمریكا نسبت به ایران> منوط كرده‌اند كه اگر به این دو نكته به عنوان پیش‌شرط‌های ایران برای مذاكره با آمریكا بنگریم، عملا‌ شاهد تقابل <دو دسته پیش‌شرط متضاد> و پافشاری طراحان آن برای انجام چنین مذاكراتی خواهیم بود.
با تشدید روند تقابل حتی در شكل قدرت نرم در جریان رسیدگی به پرونده هسته‌ای كشورمان كه اروپا در جریان آن به آهستگی در حال تبدیل شدن به <پلیس بد> و حتی میدان‌دار تقابل با ایران است، مساله مذاكره مستقیم ایران و آمریكا به عنوان <آلترناتیو> مذاكراتی در خصوص مساله هسته‌ای در حال طرح است، این به آن معناست كه روند كنونی‌ای كه كشورهای اروپایی در دستور <دیپلماسی هسته‌ای> خود قرار داده‌اند، به روندی پیوسته برای حذف تدریجی آنها از معادله هسته‌ای ایران بدل شده چراكه در صورت شكل‌گیری چنین مذاكراتی، عملا‌ فلسفه وجودی سه كشور اروپایی در مساله هسته‌ای ایران نیز زیر سوال خواهد رفت.
هرچند كه شكل‌گیری مذاكرات ایران و آمریكا با توجه به سابقه طولا‌نی‌مدت آن به ویژه طرح موضوع در سال گذشته كه با پادرمیانی رئیس فراكسیون اكثریت پارلمان عراق صورت گرفت، با این نوع ابراز تمایلا‌ت و پیش‌شرط‌ها، بعید به نظر می‌رسد اما آنچه در این میان قابل توجه است، روند حذف تدریجی طرف اروپایی در معادله ایران و كشاندن این كشورها به روند صلح خاورمیانه و پیگیری اهداف اصیل واشنگتن برای این منطقه البته بدون حضور ایران است؛ در چنین حركتی آمریكا از كشورهای اروپایی و اهرم‌های بالقوه آنها تنها به عنوان ابزار پیشبرد اهداف خود استفاده كرده و پس از نیل به هدف موردنظر یعنی وارد آوردن <فشارهای هدفمند> بر ایران، این اهرم را در خصوص خاورمیانه نیز مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد.
در این میان البته تفاوت‌هایی در خصوص شرایط مذاكره با آمریكا در سال گذشته و سال جاری حادث شده كه <افزایش فشارها بر دولت بوش از سوی كنگره و گروه مطالعه و تحقیق عراق> و <ابعاد تازه مساله هسته‌ای ایران> از جمله این تفاوت‌ها هستند؛ هرچند كاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریكا، <حمایت مثبت> همسایگان عراق را یافته كلیدی گروه مطالعاتی بیكر- همیلتون دانسته اما به نظر نمی‌رسد این نكات آن‌قدر مهم یا موثر باشند كه به تغییر بنیادین سیاست‌های واشنگتن در قبال ایران و شكل‌گیری مذاكراتی همه‌جانبه بین دوطرف بینجامند.
ضمن آنكه نباید فراموش كرد كه از جمله اهداف بنیادین آمریكا خدشه‌دار كردن حیثیت ضدآمریكایی جمهوری اسلا‌می ایران است و لذا در صورتی كه ورود به موضوع مذاكره با آمریكا با تفكر استراتژیك توام نباشد، این <فرصت احتمالی> می‌تواند به <تهدیدی قطعی> تبدیل شود.
علیرضا داوری
عضو هیات علمی دانشگاه
منبع : روزنامه اعتماد ملی