یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نقدی بر دلایل توسعه منفی به واسطه وجود نفت


نقدی بر دلایل توسعه منفی به واسطه وجود نفت
نفت و گاز مرکز ثقل اقتصاد جهانی و موتور محرکه چرخه اقتصاد بین المللی است و به همین جهت در نیم قرن اخیر پایه تمامی جنگ ها براساس تسلط بر منافع نفتی جهان بوده است. استخراج نفت برای تولید کنندگان آن دارای فرایند ارزش افزوده ای است که در هیچ کالای دیگری وجود ندارد و در واقع می توان عایدات حاصل از این گونه منابع طبیعی را (کارل، مارکس و دیوید ریکاردو) «رانت ارضی» نامید. سهل الوصول و ارزان بودن استخراج نفت از جمله عواملی است که باعث عدم سرمایه گذاری در پالایشگاه ها جهت ایجاد فرآورده های نفتی نظیر بنزین در همه کشورها شده و این همان نقطه کلیدی فشار بر کشورهایی چون ایران به شمار می رود. ایران یکی از کشورهای اصلی تامین کننده انرژی (با وجود منابع عظیم نفت و گاز) به شمار می رود که متاسفانه هیچ گاه برنامه روشنی جهت استفاده از این منابع عظیم نداشته و همواره از عایدات آن به جهت تامین هزینه های جاری و عمرانی کشور استفاده شده است. این در حالی است که در کشوری نظیر نروژ همه ساله درصدی از منابع نفتی در صندوق خاصی به نام صندوق ذخیره آینده نروژ، پس انداز و از محل این صندوق سرمایه گذاری های عظیمی در جهان صورت گرفته است و گفته می شود توانایی این صندوق در حال حاضر به گونه ای است که منابع صندوق قادر به پرداخت ماهانه ۱۵۰۰۰ دلار به هر پروژه به مدت ۱۰ سال است.
استفاده بهینه از منابع نفتی باعث رونق و توسعه اقتصادی در برخی کشورهای صادر کننده نفت شده اما متاسفانه در کشور ما با وجود دستیابی به ثروت عظیم منابع طبیعی هنوز مقوله رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی فرسنگ ها فاصله داریم. در واقع در این سالیان در ایران عایدات حاصل از فروش نفت، تنها و تنها در جهت واردات کالا های مصرفی مستقیم یا واسطه به کار گرفته شده و به تتمه آن نیز که در صندوق حساب ذخیره ارزی رحم نشده و اصطلا حا این صندوق را بهتر است «صندوق ذخیره آینده دولت ایران» نامید تا «صندوق ذخیره آینده ملت ایران».
نفت و منابع طبیعی ثروت بین نسلی به شمار می روند و هیچ دولتی حق ندارد کلیه منابع نفتی را مصروف دوره حاکمیت خود نماید بلکه باید از عایدات حاصل از فروش نفت در دو بخش اساسی بخش ساختارهای زیربنایی و بخش سرمایه گذاری ها استفاده شود و سرمایه گذاری ها به صورتی انجام پذیرد که اقتصاد کلا ن کشور را به افزایش ارزش افزوده حاصل از منابع طبیعی نفت و گاز موجود در کشور سوق داده و از خام فروشی نفت و گاز در آینده نزدیک جلوگیری به عمل آورد. ضعف کشور در تولید محصولا ت نهایی حاصل از مواد اولیه ارزان در دسترس از جمله بزرگترین چالش های موجود در اقتصاد ایران بوده و در صورتی که سرمایه گذاری های لا زم در صنایع پائین دستی نفت و گاز صورت پذیرفته بود اینک قادر بودیم تا به عنوان یکی از قطب های صنعتی وتاثیرگذار در بازارهای جهانی خودی نشان داده و به عنوان کشوری توسعه یافته به نقطه ای کلیدی در کلید ی ترین منطقه جهان تبدیل شویم، لیکن آنچه هم اینک اتفاق افتاده آن است که کشوری هستیم با ۹۰ درصد وابستگی به عایدات حاصل از خام فروشی نفت و گاز و منابع طبیعی دیگر (معادن سنگ، نمک، سود، سولفات، سدیم و ...) در صورتی که می توانستیم با توجه به ارزان بودن مواد اولیه مورد نیاز برای تولیدات نهایی ای چون پارچه، انواع پوشاک، کفش، مصنوعات، پلا ستیکی، سنگ های تزئینی فرآوری شده، داروسازی، صنایع شیمیایی غیر وابسته به نفت، انواع رنگ های صنعتی و غیر صنعتی و هزاران کالا ی نهایی دیگر که از مشتقات نفت و مواد اولیه موجود در کشور محصول شده اند به یکی از صادر کنندگان بزرگ محصولا ت نهایی مورد استفاده درجهان مبدل شده و با فرآوری نفت وگازی و مواد معدنی و کانی کشور و تبدیل آن به کالا ی نهایی از ارزش افزوده و درآمدهای ارزی ۱۰۰ چندان برخوردار گردیم چون چین، ژاپن، مالزی، کره و... آن را کسب کرده و بازارهایی که هم اینک با مواد اولیه ارزان ما، در دستان کشور هایی چون چین، ژاپن، مالزی، کره و... قرار دارد. کشورهایی که در طی ۳۰ سال اخیر و با تفکرات اقتصادی مبتنی بر دانش و دانایی و برنامه های صحیح و مدون و هدفمند به قطب های صنعتی بزرگی تبدیل شده اند و جهان را با استفاده از مواد اولیه ارزان به سیطره خود درآورده اند. حال سوال اینجاست که مگر برای صنعتی شدن و توسعه یافتن به چه ابزار و امکانات اقتصادی نیازمند بوده ایم که تاکنون موفق به دست یابی به آن نشده ایم و برای این امر به چند سال زمان نیاز بوده که با توجه به مواد اولیه ارزان، نیروی کار ارزان و انرژی ارزان هنوز به نقطه صفر توسعه اقتصادی که همان عدالت اجتماعی، اقتصادی و رفاهی است نایل نگردیده ایم.
همگی بر این امر واقفیم که ملتی هستیم جوان، فهیم و مملو از دانشمند و تحصیلکرده و مغزهای برتر در علوم مختلف و کشوری هستیم ثروتمند و غنی از لحاظ مواد اولیه، (نفت، گاز، کانی و...) که پهناور است و چهار راهی برای مبادلات جهانی، حال چگونه است که کشورهایی مانند ژاپن، کره، چین و بلوک اروپا بدون داشتن هیچ یک از مزیت های ما، توانسته اند در طی همین چند دهه اخیر به بزرگانی در اقتصاد و صنعت و تاثیرگذار در بازارهای جهانی تبدیل گردند، لیکن کشور ما هنوز در سالیان ۶۷ و ۶۸ درجا زده است و با کمی غوره سردیش می شود و با کمی مویزگرمی و اگر قیمت نفت بالا رفت در آسمان ها سیر می کنیم و اگر بهای آن پایین آمد، زانوی غم بغل گرفته و به چه کنم می رسیم.
نویسنده : سروش دانش
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید