پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شمارش معکوس برای فروپاشی تشکیلات خودگردان


شمارش معکوس برای فروپاشی تشکیلات خودگردان
«زمانی كه محمود عباس (ابومازن) برای تشكیل حكومت متحد ملی فلسطین بر سر میز مذاكره با اسماعیل هنیه نشست، به عنوان نماینده فتح در این گفتگوها شركت كرد اما زمانی كه اهداف ومطالبات ابومازن در این نشست برآورده نشد، وی ردای ریاست تشكیلات خودگردان را به تن كرد و به رویارویی و جنگ حماس وارد شد.
این اقدام ابومازن دقیقا تمامی نظریه های موجود مبنی بر سیطره جنبش فتح بر تمامی اركان و بخش های تشكیلات خودگردان و دیگر سازمان های اصلی فلسطین چون سازمان آزادیبخش فلسطین را به اثبات می رساند و این ضرورت را به فلسطینیان متذكر می شود كه زمان كنار گذاشتن تشكیلات خودگردان و تعیین جایگزین مناسب تر در فلسطین فرا رسیده است.»احمد عمرابی، تحلیلگر روزنامه البیان با ارایه تحلیلی تحت عنوان «شمارش معكوس پایان عمر تشكیلات خودگردان آغاز شده است» می نویسد: «اصل بحران تشكیل حكومت متحد ملی در فلسطین مربوط به اعتراض های مكرر حماس برای داشتن پست های كلیدی و تاثیرپذیر در حكومت فعلی فلسطین است كه البته این حكومت با رای مردم فلسطین و در انتخابات اخیر توانست قدرت را از چنگال جنبش فتح بیرون كشد و این امر نه برای فتح و نه برای دیگر طرف های خارجی چون آمریكا و اسراییل قابل قبول نبود.
بحران فلسطین از همان آغاز به قدرت رسیدن جنبش حماس آغاز شد زیرا این تحول به مثابه دگرگونی جدیدی در ساختار كلی تشكیلات خودگردان بود، تشكیلاتی كه از بدو تاسیس خود با اكثریت اعضای جنبش فتح در خارج از فلسطین تشكیل شد.»در ادامه این تحلیل آمده است: «اساسنامه این تشكیلات بر این اساس تدوین شد كه در آینده نزدیك تمامی گروه های فلسطینی حضور و مشاركت فعال در این تشكیلات داشته باشند و این تشكیلات از حالت انحصاری توسط اعضای جنبش فتح به ریاست یاسر عرفات خارج شود. متاسفانه پس از به رسمیت شناخته شدن این تشكیلات و استقرار آن در اراضی اشغالی اساسنامه آن به اجرا گذاشته نشد و پست ها و مناصب این تشكیلات تا به امروز به صورت موروثی میان اعضای جنبش فتح باقی مانده است.
بر خلاف ساختار كلی جنبش فتح و تشكیلات خودگردان كه رهبری آن نیز به عهده فتح است و در خارج از فلسطین نشأت گرفته است، جنبش حماس در سرزمین های اشغالی نشأت گرفت و از همان آغاز كار خود عملیات های مسلحانه تحت عنوان مقاومت مسلحانه برای آزادی قدس و سرزمین های اشغالی را هدف خود قرار داد.»تحلیلگر روزنامه البیان در ادامه می آورد: «جنبش حماس بر خلاف جنبش فتح از همان آغاز كار خود با هر گونه گفتگو و عقب نشینی فلسطین از حق خود در زمینه سرزمین های به اشغال رفته فلسطین یا حق بازگشت مهاجرین فلسطینی مخالف بود اما جنبش فتح سیاست گفتگو در برابر اسراییل را پیشه كار خود ساخته و از همان آغاز سیاست حماس در زمینه حل مسایل فلسطینی را قبول نداشت و با آن مخالف بود. سرانجام سیاست فتح به امضا و انعقاد قراردادها، قطعنامه ها و توافقنامه هایی چون اسلو كشیده شد، توافقنامه ای كه بیشترین اجحاف را در حق فلسطینیان در بر داشت و تمامی احزاب و گروه های سیاسی و مردم فلسطین آوای مخالف با این توافقنامه را سر دادند.
امروز ابومازن كه بر اساس سلسله مراتب وراثتی فتح بر سر كرسی ریاست تشكیلات خودگردان نشسته است، برسیاست گفتگو های دموكراتیك تاكید دارد و معتقد است داشتن این سیاست در داخل و خارج فلسطین می تواند در حل بسیاری از بحران های فلسطین كارساز باشد.»عمرابی می نویسد: «اگر بخواهیم ارزیابی از سیاست فعلی ابومازن داشته باشیم كافی است به این مطلب اشاره كنیم كه در كل ساختار تشكیلات خودگردان كه در حال حاضر داعیه دموكراسی در فلسطین را دارد یك نماینده از حماس در این تشكیلات وجود ندارد.
آیا زمانی كه یك تشكیلات كه بر اساس اساسنامه تشكیلاتی خود باید از تمامی گروه های فلسطینی تاسیس شود اعتنایی به این واقعیت نمی نهد وهمچنان از سال ۱۹۶۹ تا به امروز سرسختانه قدرت را به انحصار خود در آورده است، می تواند نماینده فلسطین در گفتمان دموكراتیك باشد؟ آیا تشكیلاتی كه امروز به خاطر حفظ قدرت خود با نماینده اكثریت مردم فلسطین یعنی حماس در ستیز است می تواند فلسطین را برای دستیابی به حقوق مشروع خود و بازستاندن اراضی اشغالی اش از اسراییل رهبری كند؟
تشكیلات خودگردان امروز به رهبری ابومازن ثابت كرد كه دیگر عمر مفید یا غیر مفید خود را به پایان رسانده است و زمان منحل ساختن این تشكیلات و تشكیل سازمان جایگزین دیگری كه به انتخاب مردم فلسطین و در داخل فلسطین تشكیل یابد، فرا رسیده است.»در پایان این تحلیل آمده است: «تنها یك سازمان ملی تر كه از ائتلاف تمامی گروه های فلسطینی تشكیل می شود می تواند مردم فلسطین را برای خروج از بحران فعلی و محقق ساختن اهداف قضیه فلسطینی یعنی بازستاندن حقوق ملت فلسطین از اسراییل رهبری كند. تا به امروز نه رهبری عرفات و نه رهبری ابومازن نتوانسته است فلسطین را به مسیری هدایت كند كه انتهای آن مسیر به سود منافع ملت فلسطین باشد.
روح مبارزه و مقاومت در تك تك كودكان، زنان، پیران و جوانان فلسطینی وجود دارد و این ملت در طول تاریخ مبارزات درخشان خود ثابت كرده اند كه اسیر فتنه های داخلی و خارجی برای تضعیف قدرت مقاومت در سرزمین های اشغالی نمی شوند.
متاسفانه روح فتنه های داخلی كه با دخالت های خارج هدایت می شود آسمان فلسطین را فرا گرفته است و بسیاری از مقامات مسوول فلسطینی بیش از آنكه درصدد حل و فصل كردن بحران های فعلی فلسطین باشند، درصدد سوء استفاده كردن از وضعیت فعلی موجود جهت بازستاندن مجدد قدرت از حماس هستند، بی خبر از آن كه منحل ساختن دولت حماس در فلسطین بی شك مساوی خواهد بود با فروپاشی تشكیلات خودگردان و گسترش دامنه درگیری های داخلی و شاید هم وقوع جنگ های داخلی در فلسطین. بهتر است ابومازن با درایت و حس ملی گرایی وارد میدان شود و تصمیماتی را اتخاذ كند كه بیشتر به سود منافع ملی فلسطین باشد تا به سود قدرت های خارجی و در راس آنها اسراییل.»
منبع : روزنامه ابرار