سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

قیصر امین پور؛شاعری متعادل و جامع‌


یصر امین‌پوربه گمان من مطرح‌ترین شاعر ایران در این ۳ دهه بوده است‌.
البته این سخن بدان معنا نیست که او همواره و نزد همه مخاطبان شعر، بیشترین مقبولیت را داشته است‌. ما بسیار شاعران داشته‌ایم که یا در مقاطعی از زمان‌ و یا در میان گروه خاصی از مخاطبان محبوبیتی استثنایی یافته‌اند. ولی وقتی گستردگی حوزه مخاطبان و آن هم در زمانی طولانی را در نظر می‌گیریم‌، قیصر را شاعر مطرح همه سال‌ها می‌یابیم‌.
به‌راستی چرا این‌گونه است‌؟ چرا این شاعر همواره مخاطبان ثابت خود را داشته و همواره نیز در اوج مقبولیت بوده است‌؟ و چرا در مقاطعی کوتاه از زمان‌، شاعران دیگری بر او پیشی گرفته‌اند؟
به گمان من این قضیه یک دلیل سبک‌شناسانه دارد. شاعران مختلف‌، در غلظت و شدت ویژگی‌های سبکی‌شان یکسان نیستند. بعضی بسیار صاحب سبک هستند، یعنی هنرمندی‌های ویژه خود دارند و این هنرمندی‌ها، تنها تکیه‌گاه آنهاست‌. حالا، در زمانه‌هایی که پسند عمومی بر این وجوه از شعر معطوف است‌، این شاعران بیش از حد انتظار مطرح می‌شوند و محبوبیت می‌یابند. در مقابل‌، وقتی که پسند عمومی تغییر یافت و یا شاعر در آن خصوصیات سبکی خویش به افراط گرایید، این شهرت ناگهان فروکش می‌کند.
به همین ترتیب‌، شعر شاعرانی که چنین خروج از هنجارهای شدیدی دارند، در میان گروهی از مخاطبان که این ویژگی را می‌پسندند بسیار مطرح می‌شود و در میان بخشی دیگر ممکن است هیچ بازتابی نداشته باشد. چنین است که شهرت و با محبوبیت این شاعران‌، همواره در نوسان است‌.
مثلاً در ادب قدیم ما، کسانی همچون سلمان ساوجی و کمال‌اسماعیل در عصری که صنعت‌پردازی بیشترین جاذبه را دارد، ناگهان مطرح‌ترین شاعران زبان فارسی می‌شوند؛ ولی با تغییر این ذائقه‌، فقط در حد شاعران متوسط فارسی قابل طرح هستند و نه بیش از آن‌. در شعر این چند دهه نیز می‌توان شادروان نصرالله مردانی یا احمد عزیزی را از این گروه دانست‌.
در کنار اینان‌، شاعرانی هم هستند که قابلیت‌هایشان در میان وجوه مختلف شعر تقسیم شده است‌. اینان غالباً همه توانایی‌ها را در کنار هم دارند و به همین لحاظ، همواره تعدادی طرفدار ثابت خواهند داشت‌. حافظ مسلماً بهترین تصویرگر نیست‌؛ بهترین صنعت‌پرداز هم نیست‌؛ فصیح‌ترین شاعر فارسی هم نیست و در عرفان و معرفت هم حرف اول را نمی‌زند ولی این حسن را دارد که توانسته است تا حدی قابل قبول‌، همه این ویژگی‌ها را در شعرش جمع کند و برخوردش نیز با آنها متعادل باشد. چنین است که در روزگار صنعت‌پردازی هم حافظ خریدار دارد، در روزگار زبان‌آوری هم و در روزگار معنی‌گرایی هم‌.
و قیصر امین‌پور، از گروه همین شاعران متعادل و همه‌جانبه است‌. در شعر او همه محاسن دیگران یافته می‌شود، ولی در حد نسبی و قابل‌قبول‌. او در بیشتر قالب‌های رایج این روزگار شعر گفته و شعر قابل‌قبول هم گفته است‌. در شعر او بیشتر معانی مطروحه در این سال‌ها را می‌توان یافت و غالب گروه‌های اجتماعی‌، می‌توانند حرف‌های دلخواه خود را در شعر او بیابند. او در تصویرگری‌، سلامت و هنرمندی در زبان‌، رعایت تناسب‌های لفظی و معنوی و بالاخره طرح و ساختار شعرهایش همواره موفق بوده است‌. شاید در هیچ یک از این جوانب مختلف شعر، به تنهایی نتوان قیصر را بی‌بدیل و بی‌رقیب دانست‌، ولی در این تعادل و جامعیت البته او شاعری است که نظیرش را حداقل من در میان شاعران این چند دهه سراغ ندارم‌.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید