شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


خلیج فارس مهم ترین کانون امنیتی ایران


خلیج فارس مهم ترین کانون امنیتی ایران
در مهم ترین کانون امنیتی ایران یعنی خلیج فارس، آمریکا مهم ترین دشمن ایران به عنوان عمده ترین بازیگر فرامنطقه ای حضور دارد. آمریکا طی دوران حضور دو دهه ای خود در خلیج فارس نه تنها بخش عمده ای از توان و انرژی دفاعی - امنیتی ایران را به خود مشغول کرده است بلکه در مواردی به طور مستقیم علیه امنیت، منافع و تمامیت ارضی ایران وارد عمل شده است. در این میان وجه تمایز خلیج فارس از سایر حوضه ها در عرصه امنیت ملی، تعامل امنیت داخلی و تمامیت ارضی ایران در این حوضه با سیستم و نظام امنیت منطقه ای موجود است. تاثیرپذیری امنیت ملی ایران از متغیرهای امنیتی بیرونی و رفتارها و اقدامات بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و یا تاثیرگذاری متقابل ایران بر این محیط و سیستم، یک نظام و ساختار و وضعیت پیچیده و حساس را موجب شده است.
● سیستم امنیتی موجود در خلیج فارس
سیستم و نظام همکاری های امنیتی مورد نظر آمریکا در خلیج فارس، اکنون سیستم ۳+۶ یعنی آمریکا و انگلیس به علاوه شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس و عراق است که اخیرا و با پیروزی سارکوزی در انتخابات فرانسه و تمایلات شدید وی در مورد همکاری با آمریکا را نیز باید به آن افزود. (سفر همزمان سارکوزی با بوش به خلیج فارس و اعلام ایجاد پایگاه دایمی در فرانسه) در این مدل و الگوی غیرطبیعی و مصنوعی، ایران به عنوان قدرت منطقه ای حذف و حاشیه نشین تلقی شده است. گرچه ایران در چارچوب سیاست تنش زدایی و دیپلماسی دفاعی فعال، سیستم همکاری های امنیتی با مشارکت فعال کشورهای منطقه ای را پیشنهاد کرده و به نتایج مطلوبی در همکاری با همسایگان خود در خلیج فارس و در راس آن ها عربستان دست یافته است.
● ترتیبات امنیتی جدید مورد نظر آمریکا در خلیج فارس
آمریکا با تغییر رژیم عراق درصدد وارد کردن رژیم جدید آن به سیستم و نظام همکاری های امنیتی منطقه ای است تا ج.ا.ا را تحت فشار بیش تری قرار دهد. طرح راهبردی تر آمریکا در این حوزه، تغییر مسیر نگرانی های اعراب از اسراییل به سمت ایران و القای ضرورت تشکیل یارگیری مشترک به اصطلاح میانه روهای خاورمیانه (منظور عربستان - مصر و اسراییل و فتح و جریان حریری و اردن) در برابر تندروها (ایران - سوریه - حماس و فتح و حزب الله) امضای پیمان سازش بین اعراب و اسراییل و وارد کردن اسرائیل به معادلات امنیتی اقتصادی و سیاسی در خلیج فارس است. (ورود اسراییل به محیط امنیتی پیرامونی ایران)
● جایگاه ترتیبات امنیتی خلیج فارس در طرح جامع آمریکا در خاورمیانه
طرح جامع آمریکا برای ایجاد تغییرات و دگرگونی های اساسی در معادلات سیاسی امنیتی خاورمیانه، منحصر به حمله آمریکا به عراق و خلیج فارس نیست و تلاش مشترک آمریکا و فرانسه برای تغییر اساسی در نظام سیاسی لبنان و معادلات کنونی در غزه و فلسطین نیز جزئی از این سناریوی زنجیره ای به شمار می روند. سناریوی مذکور بر اساس «توصیه های هیات مشاوران وزارت دفاع آمریکا» که در گذشته ریاست آن برعهده ریچارد پرل بود، استوار شده است . طبق این ایده «استقرار نظام منطقه ای مطلوب آمریکا در خاورمیانه » نیازمند حل و فصل مساله فلسطین طبق طرح ها و ایده های آمریکا است و پیش شرط حل مساله فلسطین، تغییر رژیم سیاسی عراق وسپس تغییرات زنجیره ای در رفتار یا حکومت سایر کشورهای خاورمیانه است. بنابراین در چارچوب بحران عراق ، آمریکا درصدد است که پس از تغییر رژیم بعث، در میان مدت «اهرم افزایش تولید نفت عراق را در جهت کاهش قیمت نفت » و «افزایش واردات نفت شرکت های آمریکایی از عراق را به عنوان اهرمی در جهت کاهش وابستگی واشنگتن به نفت عربستان» مورد توجه قرار دهد، اگر چه تا زمانی که جایگزین مطمئنی برای صادرات ۹ میلیون بشکه ای نفت عربستان پیدا نشود، روابط واشنگتن ریاض دچار تغییرات راهبردی و اساسی نخواهد شد.
سناریوی مذکور در بعد دیگر درصدد است با استقرار رژیم مطلوب آمریکا در عراق، ایران را نیز جهت همسویی با سیاست های آمریکا تحت فشار قرار دهد. این فشار از یک سو با تلاش برای استقرار رژیم مورد حمایت آمریکا در عراق صورت می گیرد که برخلاف حکومت کنونی تمایلی برای توسعه روابط با ایران نداشته باشد و از سوی دیگر طراحان سناریوی مذکور پیش بینی کرده اند که پس از استقرار حکومت مطلوب آمریکا در عراق و به محاصره افتادن سوریه و تشدید فشار بر حزب الله، حماس و جهاد و حامیان آن ها در تهران و دمشق ، ایران نیز همانند سوریه مجبور به قطع حمایت از این گروه ها خواهد شد و یا باید خود را رویاروی فشار مستقیم آمریکا قرار دهد. طبق این تحلیل اگر ایران از حمایت گروه های مذکور دست بردارد، همانند سوریه اهرم ها و کارت های خود را در مساله فلسطین و لبنان از دست خواهد داد و در این عرصه قدرت به چالش کشیدن برنامه های آمریکا و اسراییل را نخواهد دانست . سناریوی مذکور همچنین در پی آن است که با وارد کردن رژیم مطلوب آمریکا در عراق به معادلات و نظام همکاری های امنیتی در خلیج فارس ، مقدمات بازگشت عراق جدید و همسو با آمریکا را به معادلات منطقه فراهم کند. نکته مهم در این مرحله برای تحت فشار قرار دادن ایران ، تغییر نظام همکاری های ۲+۶ در خلیج فارس (شورای همکاری خلیج فارس به علاوه آمریکا و انگلیس ) به عنوان نظام مطلوب آمریکا در مرحله کنونی و تبدیل آن به نظام جدیدی خواهد بود که فقط ایران باید در آن نادیده گرفته شود و حذف شود.
در واقع طبق سناریوی پیشنهادی استراتژیست های مذکور، آمریکا در چارچوب یک طرح جامع برای تغییر جغرافیای سیاسی- امنیتی خاورمیانه ، از طریق تغییررژیم عراق و استقرار حکومتی متمایل به آمریکا و دور از ایران، اقدام به اعمال فشار بر ایران ، سوریه و عربستان و گروه های ضدآمریکایی و اسراییلی می کند تا بدان طریق مساله فلسطین را نیز حل کرده و در نهایت با زنجیره ای از تغییر رژیم سیاسی افغانستان ، حذف رژیم صدام و مهار رهبری و تشکیلات فلسطینی همراه با اعمال فشارهای شدید بر سوریه و ایران و حزب الله و حماس برای مجبور کردن آن ها به دست کشیدن از رهیافت های غیرهمسو با آمریکا، واشنگتن از وضعیت یک ابرقدرت فراتر برود. این که استراتژیست های مذکور و مسوولان آمریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه (که در کلیت این استراتژی وحدت نظر دارند) به چه میزان قادر به اجرای این طرح جامع برای آینده خاورمیانه خواهند شد، به میزان توانمندی واشنگتن در کنترل و مدیریت چالش های متعددی وابسته است که سیاست خاورمیانه ای دولت بوش را به ویژه در عراق و فلسطین و لبنان به چالش طلبیده اند.
علی شریف زاده
منبع : روزنامه سرمایه