با اضطراب به دنبال سوزان - Desperately Seeking Susan

سال تولید : ۱۹۸۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : اوریون
کارگردان : سوزان سیدلمن
فیلمنامه‌نویس : لیورا باریش
فیلمبردار : ادوارد لاچمن
آهنگساز(موسیقی متن) : توماس نیومن.
هنرپیشگان : رُزانا آرکت، مادونا، ایدان کوئین، مارک بلوم، رابرت جوی، لاری متکالف، آنا لیواین، ویل پاتن پاتن و پیتر مالونی.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۴ دقیقه.


«روبر تاگلاس» (آرکت)، زن بیست‌وهشت‌ساله‌ای که با شوهر بی‌تفاوتش، «گاری» (بلوم)، زندگی کسالت‌باری دارد. او از طریق آگهی‌های دوست‌یابی روزنامه‌ها، می‌کوشد راه خلاصی برای خود پیدا کند و جذب یکسری آگهی می‌شود که نویسنده‌شان در پی دختری به‌نام «سوزان» است. «روبرتا» تصمیم می‌گیرد ماجرا را پی بگیرد. در این فاصله «سوزان» (مادونا) از آتلانتیک سیتی به نیویورک می‌رود و می‌فهمد مردی که یک جفت گوشواره مصری به او داده، به قتل رسیده است و حالا قاتل که می‌خواهد گوشواره‌ها را به چنگ بیاورد، بدون اطلاع «سوزان»، او را تعقیب می‌کند. در نیویورک، «سوزان» ابتدا به «باشگاه جادو» می‌رود که دوستش «کریستال» (لیواین) در آنجا شعبده‌بازی می‌کند، و بعدتر سر قرارش با «جیم» (جوی)، یک نوازنده راک، حاضر می‌شود - در حالی که «روبرتا» شاهد تمام این ماجراهاست «سوزان» در فروشگاهی کاپشن خود را با یک جفت چکمه تاخت می‌زند؛ «روبرتا» که در تعقیب او است همان کاپشن را می‌خرد و در جیبش کلید صندوق اماناتی را پیدا می‌کند که «سوزان» اسباب‌هایش را در آن گذاشته و در روزنامه آگهی می‌دهد تا به این بهانه با «سوزان» آشنا شود. «سوزان» دیر سرقرار حاضر می‌شود. قاتل هم که در تعقیب «سوزان» است، «روبرتا» را به جای او عوضی می‌گیرد. «روبرتا» هنگام فرار از دست قاتل به یک تیر چراغ برق می‌خورد و دچار فراموشی می‌شود. در اینجا «دز» (کوئین)، دوست «جیم» (که «جیم» به او سفارش کرده در غیابش مراقب «سوزان» باشد) به جای «جیم» سر قرار حاضر می‌شود و «روبرتا» را جای «سوزان» اشتباهی می‌گیرد. به این ترتیب «روبرتا» زندگی جدیدی را با هویت «سوزان» آغاز می‌کند...
* این فیلم اگرچه به لطف حضور مادونا در آمریکا فروش خوبی داشت اما طنز متفاوت و شباهت تماتیک آن با خرده‌شده (1982)، اثر قبلی سیدلمن، باعث شد که در بین سینما دوستان طرفداران خاص خود را پیدا کند. موفقیت فیلم بیشتر به خاطر فیلم‌نامه هوشمندانه و استعداد کارگردان در خلق جلوه‌های بصری و کمدی است. سیدلمن در این فیلم زن - آزاد خواه خود - با وجود بودجه کم - به مقابله با فیلم‌های کارگردانان مرد هالیوود می‌پردازد. فیلم قصه زنی است که به دنبال عشق و هیجان از زندگی روزمره خود فرار می‌کند. خطرات و حوادثی که برایش پیش می‌آید، او را قادر می‌سازد که کس دیگری باشد و آنگاه این نوع زندگی را بخواهد. جائی که او حصارهای جنیست را رها می‌کند، به قهرمانان فیلم‌های شانتال آکرمان و حتی زنان کلاسیک هالیوودی مثل کلودت کُلبر و کارول لومبارد شبیه می‌شود. بیشتر شوخی‌های فیلم ناشی از جابه‌جا شدن دو زن و تغییر الگوی هویتی آن دو است. فیلم شاید به قصه‌های پریان شبیه باشد اما حرکت «روبرتا» برای شناخت خود، یک فانتزی تمام عیار از کار درآمده و هر دو زن موفق شده‌اند که با استفاده از این فرصت، تناقض‌های آن را به شوخی بگیرند.