یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


همسر آزاری معظلی که نگاهی نو را می‌طلبد


همسر آزاری معظلی که نگاهی نو را می‌طلبد
می‌توان گفت پدیده همسرآزاری در همه جوامع وجود دارد. لیكن در جوامعی كه به صورت عرفی و فرهنگی آنگونه كه باید و شاید حقوق زنان محترم شمرده نمی‌شود. آلام و رنج‌های زنان از عمق و گستردگی بیشتری برخوردار است، زیرا عدم استقلال و آزادی موجود در آن شانس ظهور بیرونی آن را نمی‌دهد. همسرآزاری در این جوامع به صورت پنهان و معمولا درمحیط بسته‌خانه شكل می‌گیرد. هنگامی دیگران از وجودش مطلع می‌شوند كه موجب از هم گسیختگی كانون خانواده شود. علاوه بر زنان نخستین كسانی كه از آن رنج می‌برند كودكان، سالمندان و در نهایت مردان هستند. خشونت فیزیكی، بدنی، روانی، كلامی، خشونت اجتماعی، خشونت اقتصادی و در نهایت صدمات جنسی وجسمی از طریق رفتارهای پرخطر مهم‌‌ترین انواع همسرآزاری مردان نسبت به زنان در حریم خانواده است. متأسفانه در كشور ما برای همسرآزاری آمار دقیقی موجود نیست. به دلیل محیط بسته خانواده‌ها و شرم و حیای زنان و تلاش آنان برای جلوگیری از هم‌گسیختگی كانون خانواده و دربدری نشدن فرزندان مكتوم می‌ماند. به عبارت دیگر شرایط بگونه‌ای است كه این افراد به دلیل عدم آگاهی از حقوق خود یا حفظ انسجام خانواده، این آزارها را تحمل می‌كنند. اگر هم در مواردی معدود بیان شود با وساطت بزرگان خانواده قضیه حل و فصل می‌گردد. پدیده همسرآزاری بعضا ریشه در مسائل خانوادگی فرد به ویژه آنچه در دوران كودكی بر او گذشته است دارد.
اینگونه افراد بعضا شاهد جنگ و جدال والدین در خانه پدری بوده‌اند و در حقیقت آن را به گونه‌ای آموخته‌اند. به ویژه دختران در چنین خانواده‌ای آن را به صورت یك واقعیت و سرنوشت محتوم خود پذیرا شده‌اند. مصرف مواد مخدر و الكل عامل تشدید‌كننده‌ای در همسرآزاری است. اگرچه در جامعه ما، كه اكثریت قریب به اتفاق مردم زیر خط فقر زندگی می‌كنند وجود فقر مالی در معضل همسرآزاری بی‌تأثیر نیست، لیكن عموما همسران خشن از عزت نفس و اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند. آنها احساس ضعف و ناكارآمدی خود را به صورت تهاجم و غلبه بر همسران خود می‌پوشانند و به طور واكنشی از اعمال خشونت‌آمیز بهره‌ می‌جویند.
نكته قابل توجه آنكه معمولا زنانی كه اینگونه مردان را تحمل می‌كنند یا زنانی كه برای مردان معتاد خود در خانه بساط منقل و وافور و شرب خمر را فراهم می‌آورند، در واقع در خانواده خود نیز چنین مشكلی را داشته‌اند.این‌گونه زنان همان تحمل را نیز در مادران خود دیده‌اند. این افراد شخصیتی هم وابسته پیدا كرده و بدان عادت كرده‌اند.
همسرآزاری عموما متوجه زنان است اما گاه مردانی كه سن بالا داشته، قدرت بدنی كمتری دارند، یا از نظر درآمد وتحصیلات در سطحی متعادل با همسران خودشان نیستند، ممكن است توسط همسر خود مورد آزار و اذیت قرار گیرند.
همسرآزاری معضلی است كه زمینه سایر آسیب‌های اجتماعی، بزهكاری و حتی بیماری‌های جسمی، جنسی و روانی را فراهم می‌آورد. عموما اكثریت زنانی كه مورد آزار قرار می‌گیرند، پس از حادثه دچار استرس گردیده، تعادل روحی خود را مانند یك مجروح جنگی ازدست می‌دهند.
رفته رفته افسردگی و وسواس به سراغشان می‌آید و اگر دامنه آزارهای وارده بر آنان محدود نشده و به سرعت تحت درمان قرار نگیرند، دچار بیماری‌‌های شدید روانی خواهند شد.
نكته مهم آنكه احتمال دارد این افراد به خودكشی پناه برده و برای دستیابی به آرامش به مواد مخدر پناه برند وجود دارد. واقعیت‌های موجود در بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و اورژانس‌هایی كه زنانی را پذیرا بوده‌اند كه به دلیل آزار و خشونت‌های همسرانشان دچار شكستگی‌های اندام، سوختگی و جراحات دردناكی شده‌اند حكایت دارد كه این زنان از گفتن حقیقت شرم یا واهمه دارند. آنان به ندرت به روان‌پزشك یا مشاور مراجعه می‌كنند. و با نشانه‌های جسمی مانند سردرد، كمردرد، بی‌اشتهایی و مشكلات گوارشی كه منشاء روانی دارد دست به گریبان هستند. آزار و تهاجم نسبت به همسر در میان قشر بی‌سواد جامعه معمولا به صورت ضرب و شتم بوده و به میزانی كه از سطح سواد بیشتری برخوردار باشند به صورت آزارهای روحی و روانی اعمال می‌گردد كه این خود به مراتب از آزارهای جسمی دردناك‌تر بوده، آثار سوء آن تا مدت‌های مدیدی نه‌تنها بر زنان بلكه بر كل اعضای خانواده باقی می‌ماند.
هم‌اكنون دولت‌ها با تدوین و امضای مصوباتی متعهد و ملزم گردیده‌اند كه در وضع قوانین و مقررات و رویه‌های عملی دائر بر ترك عادات و رسوم تبعیض‌آمیز بر اساس جنسیت تغییرایجاد كنندواین حقیقت را بپذیرند كه اگر تفاوتی میان زن و مردم وجود دارد نه بر اساس جنسیت بلكه بر اساس تفاوت‌های فیزیكی میان زن و مرد و اقتضاعات موجود است.
از مهم‌ترین اسناد بین‌المللی در این‌باره منشور ملل متحد، میثاق بین‌المللی حقوق بشر و كنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان است. ماده یك اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح دارد كه "تمامی افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند". ماده دوم می‌گوید "هركس می‌تواند بدون هیچ‌گونه تمایز بخصوص از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان و مذهب و... از تمام حقوق و آزادی‌های مندرج در اعلامیه برخوردار شود". ماده سوم میثاق بین‌المللی حقوق مدنی دولت‌های عضو را متعهد كرده تا تساوی حقوق زنان و مردان را در استفاده از حقوق مدنی و سیاسی پیش‌بینی شده در میثاق تأمین كنند. همچنین كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان نیز كه به ویژه در خصوص از میان بردن و رفع تبعیض بر اساس جنسیت توجه دارد، دولت‌های عضو این كنوانسیون را متعهد كرده تا در زمینه‌های مدنی، سیاسی، اجتماعی، اشتغال، آموزش، خانواده و ... بر مبنای تساوی حقوق زن و مرد عمل كنند.
تمام این تمهیدات از سوی سازمان‌های بین‌المللی صورت می‌گیرد تا دولت‌ها و حكومت‌های حاكم، بدور از هرگونه تبعیض جنسیتی راهكارهایی را برای تبیین و تدوین قوانین جدید در نظر بگیرند. اگرچه جمهوری اسلامی ایران منشور ملل متحد و حقوق مدنی و سیاسی را بدون هیچ شرطی تصویب كرده و متعهد انجام آن شده است، اما تاكنون كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را به دلیل گستردگی موارد مورد تأكید و مخالفت ظاهری با پاره‌ای از موازین فقهی تصویب نكرده است.
با توجه به مراتب فوق كلیه نهادهای بین‌المللی، حقوقی، مدنی و ... انتظار دارند، نه‌تنها دولت و مجلس هفتم كه مراجع عظام و علمای اعلام با ژرف‌نگری و نگاهی نو نسبت به صدور احكامی راهگشا، اقدام و جامعه مسلمان وطنمان را برای فراهم آمدن شرایط لازم جهت رفع هرگونه تبعیض علیه زنان یاری فرمایند.
خسرو منصوریان
منبع : انجمن حمایت و یاری آسیب‌دیدگان اجتماعی


همچنین مشاهده کنید