جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

موازنه بر هم می خورد


براساس اطلاعات مركز آمار ایران در سال ۱۳۷۹در مقابل ۴ میلیون و ۴۵۸ هزار و ۲۰۳ دختر ۲۴-۲۰ ساله در سال ۱۳۸۵ یعنی همان ۱۴-۱۰ ساله های سال ۱۳۷۵، بدون احتساب مرگ و میر آنها كه البته در گروه های سنی جوان ناچیز است، ۳ میلیون و ۵۷۹ هزار و ۸۷۵ مرد ۲۹-۲۵ ساله وجود دارد ۱۹-۱۵ ساله های سال ۱۳۷۵.براساس همین آمار و تحلیل جمعیتی ارایه شده دست كم تعداد ۸۷۸ هزار و ۳۲۸ دختر وجود خواهد داشت كه قادر به یافتن همسر و ادامه مسیر طبیعی تشكیل خانواده نخواهند بود كه از میان این تعداد، بخش عمده ای نزدیك به ۶۰ درصد در شهرها ساكنند. همچنین سازمان ملی جوانان نیز در پژوهشی از بدون همسر ماندن یك میلیون و ۲۵۰ هزاردختر ۲۰ تا ۲۹ ساله خبر داد. براساس تحقیقات این سازمان تعداد دختران ۲۰ تا ۲۹ ساله حدود ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و تعداد پسران ۲۵ تا ۳۴ ساله حدود ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است. در این تحقیق تعداد دختران در دو گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ و ۲۵ تا ۲۹ ساله و تعداد پسران در دو گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ و ۳۰ تا ۳۴ ساله منظور شده است و با درنظر گرفتن این واقعیت كه پسران به ازدواج با دختران در گروه سنی پایین تر تمایل بیشتری نشان می دهند، نتیجه گرفته شده كه یك میلیون و ۲۵۰ هزار دختر شانس ازدواج نخواهند داشت.
بحران در راه!
مهاجرت نیروی كار كشور، تغییر نوع نگاه دختران به زندگی مشترك و افزایش مطالبات آنها، هزینه بر بودن ازدواج، نبود تناسب در بخش های مترتب بر اشتغال، تحصیل و ازدواج، دشواری ازدواج دایم و در نتیجه، روی آوردن مجردان به ازدواج موقت، به هم خوردن تعادل زیستی جامعه، تمایل به ازدواج در سنین بالا، وابستگی و به استقلال نرسیدن به موقع جوانان قبل از تحصیل، مقدم ندانستن اشتغال بر تحصیل، تشریفات تصنعی ازدواج، وقوع جنگ تحمیلی و امتیاز قائل شدن برای خانواده های پرجمعیت، نبود هماهنگی میان برنامه ریزان و فرهیختگان جامعه و... از سوی برخی از كارشناسان به عنوان علل وقوع پدیده جمعیت مازاد در سن ازدواج جامعه محسوب می شود. دكتر عبدالمحمد كاظمی پور در مقاله ای تحت عنوان بحران در راه، ازدواج زنان در ایران از این مساله به عنوان یك بحران اجتماعی جدید یاد می كند و می نویسد: این بحران بیش از هر چیز به زنان و موقعیت اجتماعی آنان ارتباط دارد، اما پیامدهایی جدی نیز برای كل جامعه دربر خواهد داشت. مضمون عمده این بحران به بیانی ساده عبارت است از عدم تعادل جمعیت مردان و زنان كشور، بخصوص مردان و زنان واقع در سن ازدواج؛ پدیده ای كه جمعیت شناسان آن را عدم تعادل جمعیتی در بازار ازدواج می نامند.
زهرا شجاعی، رئیس مركز امور مشاركت زنان در گفت وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، درخصوص آمار جمعیت دختران ازدواج نكرده در جامعه می گوید: اگر همه پسران در سن ازدواج با اختلاف چهار سال با دختران ازدواج كنند، ما با مازاد یك میلیون و ۷۰۰ هزار دختر ازدواج نكرده روبه رو می شویم و اگر اختلاف سن ازدواج سه و دو سال باشد، به ترتیب با یك میلیون و ۱۰۰ هزار و ۷۰۰ هزار جمعیت مازاد دختر ازدواج نكرده روبه رو خواهیم بود. به گفته وی، تنها در حالتی خوشبینانه كه ازدواج همه پسران با دختران همسن آنان صورت گیرد، آمار دختران مازاد در سن ازدواج به صفر خواهد رسید. دكتر مهناز اشرفی، فوق تخصص ناباروری بااشاره به این كه همزمانی سن دختران و پسران در مقطعی، جامعه را با مشكل تعدد دختران در سن ازدواج نسبت به پسران روبه رو كرده است، می گوید: زمانی به دلیل مسایل و مشكلات مقطعی كه جامعه با آن روبه رو بود، ما با مشكل جمعیتی مواجه شدیم، بعد از انقلاب نیز به رغم بالا بودن رشد جمعیت، حد متوسطی برای آن تعیین شده بود تا این كه در دوره ای رشد جمعیت برای رسیدن به حداكثر رها شد و در نتیجه اكنون شاهد نتایج آن هستیم. وی با تاكید بر این كه مشكل جامعه در این زمینه بیشتر به جهت فراهم نبودن شرایط ازدواج در سن مناسب است، اظهار می كند: در شرایطی كه مشكلات متعددی بر سر راه ازدواج در سن تعیین شده خود وجود دارد، سن ازدواج پسران، به بالای ۲۷ سال افزایش یافته و آنان در این شرایط ترجیح می دهند كه نه با همسن خود بلكه با دختران ۶-۵ سال كوچكتر از خود ازدواج كنند. دكتر اشرفی معتقد است: در حال حاضر به محض این كه سن ازدواج پسران بالا می رود، تمایل آنها به ازدواج كم شده در نتیجه خواهان همسن خود نیستند؛ در این شرایط شانس دختران همسن آنها برای انتخاب شدن بسیار كمتر می شود. وی با اشاره به این كه مشكل كنونی ازدواج در جامعه مقطعی است، می افزاید: جامعه تا هنگامی كه شرایط ازدواج را در زمان مقرر خود فراهم نكند، در دوره ای با اوج این مشكلات مواجه خواهد بود؛ در غیر این صورت مشكل كنونی با تدبیری كه در ۱۰ سال اخیر درباره كنترل جمعیت درنظر گرفته شده است، در آینده وجود نخواهد داشت. دكتر عبدالمحمد كاظمی پور كه تحلیل خود را براساس سرشماری سال ۱۳۷۵ انجام داده است، سن ازدواج برای مردان را ۹ / ۲۶ و برای زنان ۲ / ۲۴ در سال ۱۳۸۲ می داند و اضافه می كند: دختران متولد سال های ۱۳۶۵-۱۳۶۰ در سال ۱۳۸۵، ۲۰ تا ۲۵ ساله یعنی سنی كه در آن اكثریت دختران ازدواج می كنند، خواهند بود. اما با توجه به این كه ۲۴ سال سن متوسط ازدواج است، می توان انتظار داشت كه تعدادی از آنها در سنینی پایین تر از ۲۴ سال و تعدادی نیز در سنینی بالاتر از ۲۴ سال ازدواج كنند. اگر این طیف تغییرها را دو سال پس و پیش از سن متوسط بگیریم، قدر مسلم این خواهد بود كه موج دختران متولد سال های ۱۳۶۵-۱۳۶۰ از سال ۱۳۸۳ وارد بازار ازدواج خواهند شد.
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: با توجه به اختلاف سن متوسط ازدواج برای دو جنس، این دختران هستند كه همسران خود را از میان مردان متولد ۱۳۶۰-۱۳۵۵ انتخاب خواهند كرد اما از آنجا كه این مردان متولدین دوره ای با نرخ رشد بسیار پایین تر هستند، تعداد آنان بسیار كمتر از تعداد زنان در سن ازدواج خواهد بود. جعفری مژدهی معتقد است: اطلاعات موجود نشان می دهد در هر مقطع تعداد دخترانی كه به سن ازدواج رسیده اند بیش از تعداد پسرانی است كه در سنین ازدواج قرار دارند و این عدم تعادل را در میان دختران و پسرانی كه در سنین ازدواج قرار دارند، می توان مشاهده كرد. عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، تعداد دختران مجرد و بدون شانس ازدواج طی سال های ۱۳۸۹-۱۳۷۹ را حتی با فرض نه چندان معقول ازدواج تمامی پسران، در حالتی كه متوسط اختلاف سن ازدواج برابر سه سال باشد، ۶ / ۱۴ درصد و در حالتی كه متوسط اختلاف سن ازدواج برابر چهار سال باشد ۳ / ۱۹ درصد برآورد كرده است. شهلا كاظمی پور با این توضیح كه از میان یك میلیون و ۶۰۰ هزار اختلاف میان دختران و پسران، ۸۰۰ هزار نفر آن متعلق به دختران روستایی است، متذكر می شود: در نقاط روستایی این مساله حادتر است زیرا تعداد زیادی از این پسران به شهرها مهاجرت می كنند و شانس ازدواج برای دختران جوان در روستاها خیلی ضعیف تر است. وی ادامه می دهد: آمارها نشان می دهد میانگین سن ازدواج پسران از سال ۵۵ تاكنون همیشه حدود ۲۷ سال بوده است ولی برای دختران میانگین سن ازدواج افزایش یافته و به ۲۳ سال رسیده است، بنابراین فاصله سنی هرچه كمتر شود این بحران فروكش می كند چرا كه تعداد پسران در هر گروه سنی با دختران همان گروه سنی برابر است. دكتر عبدالمحمد كاظمی پور، تعدد زوجات را یكی از پدیده هایی می داند كه در صورت وجود عدم تعادل جمعیتی امكان بروز آن وجود دارد. وی به تحلیلی از وقوع این امر در ایران براساس آمار دست می زند و می گوید: اگر چه آمار خاصی در مورد میزان شیوع پدیده چند زنی در ایران وجود ندارد، اما به طور غیر مستقیم می توان از طریق محاسبه نسبت جنسی افراد ازدواج كرده به برآوردی تقریبی از آن دست یافت. بر این اساس تقسیم تعداد كل مردان ازدواج كرده به تعداد كل زنان ازدواج كرده و سپس ضرب آن در ۱۰۰ شاخصی را به دست می دهد كه در پیرامون عدد ۱۰۰ تغییر می كند؛ عدد ۱۰۰ به معنای عدم وجود چند همسری، اعداد بیشتر از ۱۰۰ گویای رواج پدیده چند شوهری و ارقام كمتر از ۱۰۰ نشان دهنده وجود پدیده چندزنی هستند. این استاد دانشگاه ادامه می دهد: محاسبه این شاخص برای سال ۱۳۷۵، سه رقم ۳ / ۹۹ برای كل كشور، ۹ / ۹۹ برای شهرها و ۳ / ۹۸ برای روستاها را به دست می دهد. اگر چه هر سه این اعداد بیانگر وجود چند زنی در ایران هستند، اما واضح است كه میزان آن، به خصوص در جوامع شهری بسیار ناچیز است. این امر گویای آن است كه فرهنگی نسبتا قوی در جامعه جلوی گسترش این پدیده را سد كرده است. شواهد این قضیه را از برخورد منفی افراد عادی جامعه با پدیده ازدواج موقت به رغم جواز شرعی و قانونی آن نیز می توان دریافت.
منبع : خبرگزاری فارس