چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


آیا پولدار شدن دیگران؛ موجب فقیرتر شدن ما می شود؟


آیا پولدار شدن دیگران؛ موجب فقیرتر شدن ما می شود؟
آیا پولدار شدن دیگران موجب فقیرتر شدن ما می شود؟ آیا باید از ثروتمند شدن دیگران نگران باشیم؟ یا اینكه سرمان به كار خودمان باشد و فقر و ثروت دیگران تاثیری در زندگی ما ندارد؟ چرا باید به رانت خواری و رانت خواران اعتراض كرد؟ چرا باید به اینكه "فلانی توانسته مبالغ هنگفتی از درآمد نفتی و یا هر ثروت بلاصاحب[i] دیگری را نصیب خود كند" اعتراض كرد؟ چرا باید "گنج یابی" را كنترل كرد؟ چرا باید از " یكشبه پولدار شده ها" و همچنین از رواج " یكشبه پولدار شدن" در جامعه در هراس بود؟ چرا چرا چرا ...
همهٔ سؤالات فوق و همچنین سوالات مشابه حول این نكته شكل می گیرند كه در جوامع امروزی؛ حیات اقتصادی انسانها به یكدیگر وابستگی شدیدی دارد. علل و اشكال مشخص این وابستگی به شیوهٔ تولید مسلط در هر جامعهٔ مشخص بستگی دارد. در بعضی از جوامع منافع مشتركی بین گروههای مختلف وجود دارد. مثلا یك گروه به تولید كالا و دیگری به فروش آن كالا مشغول می شوند به این ترتیب هر چه بازار مصرف این كالا گسترش یابد هر دو گروه از آن منتفع می شوند هر چند كه ممكن است سهم آنها از این انتفاع نه تنها مساوی نباشد بلكه بسیار هم متفاوت باشد. به همین ترتیب ممكن است كه بین گروههای مختلف تضاد منافع وجود داشته باشد.فی المثل اگر گروههایی به تولید و توزیع یك كالا و گروه دیگر به وارد كردن آن كالا از خارج از كشور مشغول باشند؛ پیداست كه منافع گروه اخیر با گروههای نخست در تضاد است. اما امروزه اشكال دیگری از وابستگی متقابل نیز در جامعهٔ ما وجود دارد و آن عبارت است از وابستگی در مصرف كالاها و خدماتی كه عرضهٔ آنها محدود است.
علم اقتصاد به ما می آموزد كه عرضهٔ كالاهای عادی با افزایش قیمت آن كالاها افزایش می یابد اما هیچ تضمینی وجود ندارد كه میزان افزایش عرضه و افزایش قیمت كالاها برابر باشد. حتی ممكن است عرضهٔ بسیاری از كالاها ( و خدمات ) نسبت به قیمت بی كشش باشد یعنی چه قیمت شدیدا كاهش یابد و چه شدیدا افزایش یابد عرضهٔ كالای مورد نظر تغییر چندانی نخواهد كرد. فی المثل میزان زمین مرغوب برای كشاورزی با افزایش قیمت آن چندان افزایش نمی یابد و یا اگر قیمت آنها به نصف كاهش یابد مسلما زمینهای مرغوب شوره زار نمی شوند! نباید این نكته را از یاد برد كه بسیاری از محدودیتهایی كه در عرضهٔ كالاها و خدمات وجود دارد مانند مسئلهٔ زمین ؛ طبیعی نیست بلكه ماحصل سازوكار جامعه است بنابراین درحیطهٔ علوم اجتماعی قراردارد كه پرداختن به همهٔ آنها خارج از چارچوب بحث اصلی ما است.
آنچه كه در این نوشتار به آن پرداخته می شود رابطه ای است كه بر اثر محدودیت عرضهٔ كالاها و خدمات در كشور ما بین گروههای مختلف جامعه برقرار شده و موجب شده است تا افزایش مصرف هر گروه موجب كاهش مصرف سایر گروهها شود. این حالت كه در نظریهٔ بازیها به" بازی مجموع صفر" [ii]مشهور است در بسیاری از مسائل روزمره به چشم می خورد. می توان برای توضیح این مسئله حالتی را در نظر گرفت كه باید یك نان بین چند نفر تقسیم شود. پیداست كه چنانچه هر یك از این افراد سهم بیشتری دریافت كند به یك یا چند نفر دیگر سهم كمتری خواهد رسید. مهمترین مشخصهٔ این حالت محدود بودن ثروت قابل تقسیم است. با توجه به این حالت می توان موارد ذیل را مد نظر قرار داد:
۱- مساحت خیابانها و معابر عمومی شهرها مقدار ثابتی بوده و یا به سختی و با صرف هزینه های بسیار افزایش می یابد. از طرف دیگر این معابر به طور مشترك توسط گروههای مختلف اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد. پیداست كه با افزایش تعداد خودروهای شخصی در سطح خیابانها؛ ازدحام وسایل نقلیه بیشتر شده و زمان لازم برای رسیدن به مقصد مسافرینی كه از خودروهای همگانی استفاده می كنند بیشتر می شود.[i] به این ترتیب می بینیم كه مسافران خودروهای همگانی قربانی " ماشین سواری" دیگران شده اند.
۲- با افزایش درآمد بخشی از گروههای جامعه؛ تقاضای مؤثر این گروه برای مصرف ( یا در اختیار گرفتن ) میزان هر چه بیشتری از كالاهای موجود در اقتصاد( از جمله مسكن؛ امكانات آموزشی و ... كه بنابر آنچه پیشتر گفته شد عرضهٔ آنها تقریبا ثابت است و یا مستلزم گذشت زمان زیادی است) بیشتر شده و نتیجتا مقدار كمتری برای سایر افراد باقی می ماند. این امر در خصوص مسئلهٔ مسكن كاملا چشمگیر است.
۳- یكی از مهمترین مسایل در این خصوص منبع ثروت گروهها است. در شرایط اقتصادی ما تغییر ثروت هر گروه نه ناشی از خلاقیت و آفرینش آن گروه؛ بلكه ناشی از باز توزیع ثروتهای جامعه است. به عبارت دیگر جدا از اینكه افزایش ثروت یك گروه چه تاثیری بر مصرف سایر گروهها دارد؛ این مسئله باید مورد بازبینی قرار گیرد كه افزایش ثروت این گروه چه اثری بر درآمد سایر گروهها خواهد گذاشت. با نگاهی گذرا به پیرامون آین نكته آشكار می شود كه بخش عمده ای از تحركات اجتماعی[ii]ناشی از بورسبازی در بازار زمین؛ارز؛ كالاهای اساسی و یا سهم بری از بودجهٔ دولتی بوده كه ماحصل آن كاهش درآمد واقعی سایر گروههاست. همچنین تجاری كه با واردات هر نوع كالا موجب كاهش درآمد كلیهٔ دست اندركاران تولید و توزیع آن كالا در داخل می شوند؛ از این جمله اند. به همین ترتیب گروههایی نیز در پی آنند تا با تضعیف مجاری درآمد دیگران به رونق كاروبار خویش بیفزایند. فشار سیاسی-اقتصادی برای كاهش نرخ سود سپرده ها به بهانهٔ لزوم حمایت از تولید داخلی از جملهٔ این ترفند ها می باشد در حالی كه میزان سود در بازارهای مالی غیر دولتی حدودآ دو برابر میزان سود بانكهای دولتی است؛ انبوهی از مدیران سیستمهای بانكی دولتی و همچنین " جماعت ابن الوقتی" كه به جای بسیج تواناییهای فنی و مدیریتی موجود در كشور به منظور افزایش تولید؛ در كمین وامهای مفت بانكهای دولتی نشسته اند[iii]؛ دست به دست هم داده اند تا با كاهش درآمد انبوهی از سپرده گذاران خرده پا؛ برای خود ثروتی به هم بزنند. فی المثل یكی از اعضای اتحادیهٔ لوازم خانگی تهران گفته است:" كمبود نقدینگی ناشی از بهرهٔ بالای بانكی بازار عرضهٔ لوازم خانگی را با ركود همراه كرده است."[iv]
شاید بتوان گفت كه در شرایط اقتصادی ما نوعی از ثروتمند شدن افراد و یا گروهها وجود دارد كه نوعی هزینه را برای گروههای دیگر ایجاد می كند در حالی كه نفعی برای آن گروهها ندارد. متاسفانه این شیوهٔ كسب ثروت به شیوهٔ آرمانی در جامعهٔ ما تبدیل می شود.

[i] این حالت كه در اقتصاد به آن عوارض خارجی منفی negative externality نیز گفته می شود از مواردی است كه دیگر رفتار آزادانهٔ افراد نمی تواند جواب قابل قبولی ارائه كند و باید عوامل غیر اقتصادی دخالت كنند.
[ii] Social Mobility
[iii] در صورت علاقه به توضیحات بیشتر دراین خصوص می توانید رجوع كنید به :
"كاهش میزان سود سپرده ها" ؛نشریهٔ اندیشهٔ جامعه شماره ۱۸-۱۷؛ تیر و مرداد ۱۳۸۰؛
[iv] به نقل از روزنامهٔ اطلاعات مورخ پنج شنبه ۲۰/۱۲/۱۳۸۳-صفحهٔ ۱۸
[i] كشمكشهای نمایندگان مجلس و دیگر صاحبان قدرت سیاسی در تصاحب سهم هر چه بیشتری از درآمدهای نفتی گواهی بر " بلا صاحب" بودن درآمدهای نفتی است كه دیگران را مجاز می دارد تا بر سر تقسیم این "گوشت قربانی" به نزاع برخیزند.
[ii] Zero Sum Game
نوشته : مازیار صالحی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید