جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


عدم عرضه آزاد بنزین؛ تاکتیک یا استراتژی؟


عدم عرضه آزاد بنزین؛ تاکتیک یا استراتژی؟
زمانی كه بحث تجدیدنظر در مورد قیمت‌گذاری بنزین مطرح شد، همه توجه‌ها معطوف به این بود كه قیمت جدید چه خواهد بود و چه اثرات اقتصادی برجا خواهد گذاشت.
تصمیم دولت مبنی‌بر سهمیه‌بندی بنزین تاحدود زیادی غافلگیرانه بود، چرا كه مسیر بحث‌های موجود را به سمت دیگری منحرف نمود، اما بلافاصله بحث عرضه آزاد بنزین مطرح شد و مجددا بحث قیمت آزاد بنزین به میان آمد. تا‌كنون دولت قویا با هرگونه عرضه آزاد بنزین مخالفت كرده است. در مورد دلایل این موضع دولت دو دیدگاه می‌تواند مطرح باشد. یك دیدگاه معتقد است كه دولت اساسا با عرضه آزاد بنزین مخالف است، چرا كه تصور می‌كند اگر بنزین آزاد را به قیمت واقعی عرضه كند، این امر موجب ایجاد تورم خواهد شد. در مورد نادرست بودن این دیدگاه به اندازه كافی سخن گفته شده و نیاز چندانی به تكرار نیست.
علاوه بر این بسیاری از افرادی كه در نظام سیاست‌گذاری اقتصادی كشور حضور دارند، معتقدند كه قیمت آزاد بنزین سیگنالی به بازار سیاه بنزین خواهد داد و موجب خواهد شد تا قیمت بنزین در بازار سیاه بالاتر رود. نادرست بودن این ذهنیت نیز كاملا روشن است.
عدم عرضه آزاد بنزین تقاضای بازار سیاه را افزایش می‌دهددر حالی كه عرضه محدود است و طبیعتا موجب افزایش قیمت آن خواهد شد، در حالی كه عرضه آزاد بنزین موجب كاهش تقاضا در بازار سیاه و افزایش عرضه آن هم در بازار رسمی و هم در بازار سیاه خواهد شد. لذا قیمت بازار سیاه را كاهش خواهد داد.
یكی دیگر از دلایلی كه مانع عدم‌عرضه آزاد بنزین شده، این تصور است كه با عرضه آزاد بنزین، اقشار ثروتمند قادر خواهند بود به راحتی هزینه خرید آزاد بنزین را تقبل كرده و به همان سطح سابق از حمل‌و‌نقل دست یابند، در حالی كه اقشار متوسط و فقیر با محدودیت زیادی روبه‌رو خواهند بود. لذا عرضه آزاد بنزین اقدامی خلاف عدالت است.
این دیدگاه كه بر درك نادرستی از عدالت استوار‌ شده، دارای اشكال بزرگ‌تری است و آن اینكه مبنای سیاست‌گذاری باید اصلاح رفتار سطوح متوسط جامعه باشد نه لجبازی و مخالفت با اقشار ثروتمند! به نظر می‌رسد در برخی مواقع مخالفت با اقشار ثروتمند ملاك سیاست‌گذاری اقتصادی گردیده و این كار تا جایی كه دود آن به چشم اقشار متوسط و ضعیف هم برود، پیش خواهد رفت.
به عنوان مثال، یكی از طبقات ثروتمند جامعه، پزشكان و جراحان متخصص هستند. محدود كردن امكان حمل و نقل آنها با عدم‌عرضه آزاد بنزین تبعاتی به دنبال خواهد داشت كه زیان آن متوجه اقشار ضعیف و متوسط جامعه خواهد شد، گرچه خود این قشر نیز تا‌حدودی متضرر خواهد بود.
برخی نیز بر این تصورند كه عرضه آزاد بنزین می‌تواند برخی تبعات مثبت نظیر كاهش ترافیك و كاهش آلودگی هوا را كه تا‌حدودی توانست برخی موافقت‌های عمومی را با این اقدام ایجاد كند، منتفی سازد. در پاسخ به این دیدگاه باید گفت كه این مشكلات فی نفسه در مصرف سوخت وجود دارد. دقیقا به همین دلیل در كشورهای اروپایی مالیات سنگینی بر بنزین وضع می‌شود. در ایران نیز می‌توان انگیزه استفاده زیاد از بنزین آزاد را با تحمیل مالیات سنگین و بالا نگه‌داشتن قیمت آن كاهش داد و به این ترتیب تبعات مذكور را كنترل كرد.
علاوه بر نكات فوق، نگارنده قویا معتقد است كه عدم عرضه بنزین بیش از آنكه ناشی از استراتژی دولت باشد، تاكتیكی است كه توسط سیاست‌گذاران به كار گرفته شده است. مقصود از این سخن این است كه سیاست‌گذاران می‌خواهند با اعلام عدم عرضه بنزین آزاد در آینده این سیگنال را به مصرف‌كنندگان دهند كه مصرف خود را كاهش داده و روال زندگی خود را به نحوی سامان مجدد دهند تا حداقل نیاز به مصرف بنزین را داشته باشد.
وقتی چند ماه از این تجربه گذشت و توده مردم به وضع جدید عادت كردند، بنزین آزاد به قیمتی بسیار زیاد عرضه شود و چون مردم عادی با شرایط جدید در طی چندماه خو كرده‌اند، اقبال چندانی به بنزین آزاد نخواهند كرد و به این ترتیب تبعات منفی تصور شده از عرضه آزاد بنزین به حداقل خواهد رسید.
اگر واقعا دیدگاه سیاست‌گذاران كشور چنین باشد، باید به آنها آفرین گفت و آن را تشویق كرد و حتی مانع از انتشار این نكته در میان مردم شد. لذا شاید بهتر باشد كه نگارنده بیش از این در مورد آن سخن نگوید و مخاطبین نیز آن را پیش خود محفوظ دارند!
علی سرزعیم
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد