چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به مولفه های ناکامی سریال پریدخت


نگاهی به مولفه های ناکامی سریال پریدخت
چهار مولفه یی که به نظر می رسید سریال مناسبتی «پریدخت» در ماه محرم را به اثری قابل تامل تبدیل کند، به نقاط ضعف آن تبدیل شد. فیلمنامه پریدخت را احمد رفیع زاده نوشته که فیلمنامه نویس سریال «ساعت شنی» هم است. ضعف فیلمنامه پریدخت در وهله نخست نشان از این نکته دارد که ساعت شنی در کارنامه نویسنده اش برگ برنده یی است که ظاهراً قرار نیست به این زودی دوباره تکرار شود. این مساله را با توجه به فیلمنامه مصائب دوشیزه که کار رفیع زاده است با جرات بیشتری می توان گفت. البته این پیش فرض اول است. می توان از منظر های دیگری نیز به ماجرا نگاه کرد که نویسنده در پریدخت کاملاً دچار محدودیت شده است و بنای کار خود را بر پذیرفتن یک کار سفارشی گذاشته است. وقتی می گوییم سفارشی به منزله آن نیست که چون پریدخت مناسبتی است باید سفارشی درآید. این موضوع را می توان با توجه به شب دهم حسن فتحی به طور کلی رد کرد.
در اینجا منظور از سفارشی نویسی آن چیزی است که گروه تولید دچار آن شده اند و طبعاً گریبان نویسنده را نیز گرفته است. سیاست متولیان تولید این سریال اعم از مدیران تلویزیونی پروژه و دست اندرکاران تولید آن باعث شده، پریدخت برخلاف انتظار به کاری نچسب تبدیل شود و ثابت کند که یک گروه حرفه یی با مولفه های خوب نیز می توانند کاری بد تولید کنند. پریدخت در فیلمنامه وفادار به المان هایی سفارشی مانده است که از بیرون بر کار تحمیل شده و البته نویسنده نیز چندان در قید پنهان کردن این مولفه های تحمیل شده نبوده است. سامان مقدم در سینما، کارنامه قابل تاملی از جهت کارگردانی اثری خوش ساخت و مخاطب پسند دارد که همین نکته باعث گمانه زنی هایی درباره پریدخت، قبل از پخش شده بود. اما به نظر می رسد همچنان که پیش از تولید یک اثر در گزارش ها و تحلیل ها به نقاط قوت یک پروژه در دست تولید اشاره می شود، باید بعد از پخش نیز مروری بر همان تحلیل ها و گزارش ها داشت و آسیب شناسی کرد که چه اتفاقی، معادلات و گمانه زنی ها را به هم زده است.
سامان مقدم در کارنامه تلویزیونی خود، کارگردانی سریال همراز را پیش از پریدخت داشت که البته موفق تر از پریدخت بود، اما هم اکنون هر دو کار نشان از آن دارد که مقدم یا رسانه تلویزیون را بخوبی نمی شناسد یا اینکه این رسانه را دست کم گرفته است. در هر دو صورت به نظر می رسد مدیران تلویزیون در انتخاب هایشان برای تولید اثری که قرار است آبروی سریال های نمایشی در ماه محرم باشد، باید دقت بیشتری به خرج بدهند. علی مصفا و لیلا حاتمی مولفه دیگری هستند که بر خلاف انتظار سریال پریدخت را به اثری متوسط رو به پایین تبدیل کردند. این زوج هنری در کارنامه کاری خود، تجربه درخشانی چون کیف انگلیسی به کارگردانی ضیاءالدین دری را داشتند. سریالی که هنوز هم به عنوان یکی از بهترین های تولیدات تلویزیونی محسوب می شود. مصفا و حاتمی در سینما نیز تجربه های درخشانی چون بازی در لیلا و پری را دارند که برای منتقدان و مخاطبان سینما مثال زدنی است.
ماجرای بازی های ضعیف به بازیگران دیگر سریال پریدخت از جمله کامبیز دیرباز و داریوش ارجمند نیز برمی گردد. هر چهار مولفه یی که برشمرده شد، تحت هدایت تهیه کننده اثر؛ یعنی رامین عباسی زاده صورت گرفته که در برابر مدیران تلویزیون، باید اولین گزینه پاسخگو باشد. عباسی زاده، تهیه کننده سریال همراز مقدم نیز بود. جدای از مواردی که ذکر شد و به گروه تولید مربوط می شود، پریدخت در گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما تولید شده است که سریال مناسبتی قابل توجه میوه ممنوعه در آن برای ماه رمضان امسال تولید و پخش شد.
مهدی فرجی به عنوان مدیری که تجربه تولید سریال های موفق زیادی را در کارنامه کاری خود دارد، به حتم از تولید پریدخت با این نقاط ضعف نباید چندان راضی باشد. آنچه پریدخت را به اثری سفارشی نامناسب تبدیل کرده است، به حتم شامل مولفه هایی کلی تر می شود که به نظر می رسد جسارت را در تولید یک اثر خلاقانه و ماندگار با توجه به تیم حرفه یی بسیار کم رنگ کرده است.
نوید برنگی
منبع : روزنامه اعتماد