چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

روزهایی به رنگ خدا در انتقال مفاهیم فرهنگ مقاومت به جوانان تلاش کنیم


روزهایی به رنگ خدا در انتقال مفاهیم فرهنگ مقاومت به جوانان تلاش کنیم
جنگ که تمام شد، یک عده از راویان نور در بین مردم ماندند تا حکایت رشادت ها مسکوت نماند و از سینه آنها حقایق جنگ به نسل بعدی منتقل شود. اما احتیاط از ریا شدن قدم هایی که برداشته بودند و نوعی حیای نه چندان ضروری باعث شد با زخم هایی جسمی که از جنگ برایشان به یادگار مانده بود، در گوشه ای با یک دنیا دلتنگی از نبود همسنگرانشان انس بگیرند.
وقتی کسی آنچنان که لازمه روز بود، نگفت. وقتی نسل جدید فاصله گرفت، عده ای از روی ناآگاهی پرسیدند: چرا جنگ؟! چرا باید می رفتی؟!
این سؤالات اگرچه در اولین نگاه آب به آسیاب دشمنان ریختن به نظر می رسد، ولی از یک نبود فضاسازی فکری در بین نسل جدید از حقایق جنگ خبر می دهد.
بالاخره دست اندرکاران فرهنگی دست به کار شدند. فیلم های زیادی ساخته شد، داستان های زیادی نوشتند و شعرهای زیادی سرودند، اما همه این حرف ها را چه کسانی زده بودند؟
فیلم سازان، شاعران و نویسندگانی که بعضاً خود در صحنه های نبرد حق علیه باطل حضور نداشتند، آنها از این سو و آن سو با جمع آوری اطلاعات می نوشتند و جلوی دوربین می گذاشتند.
متأسفانه در اکثر کارهای فرهنگی رزمندگان و شهدا طبقه ای مافوق انسانی با روحیاتی فرشته خصال به تصویر کشیده شدند. زندگی شهدای نوجوان و دانش آموز هیچ گاه برای همین قشر تحت یک الگوی منسجم ارائه نشده است. شهدای زن دفاع مقدس مهجورترین قشر هستند و درمورد تمام جنگ فیلم ها، داستان ها و اشعاری با دغدغه مخاطب جهانی کمتر خلق کرده ایم. با بیان این انتظارات و توقعات قصد انکار فعالیت های فرهنگی با موضوع دفاع مقدس را نداریم، ولی در شرایط فعلی که چشم انداز ۰۲ساله کشور تدوین شده و پیش رویمان قرار دارد، انتظار می رود پیوند بین نسل سوم و ارزش های جنگ همچون ریسمانی محکم به هم تنیده شود.
● تبیین ارزش ها و اهداف جنگ برای نسل سوم
سنگینی پوتین های گل آلود، قدم زدن در رمل ها زیر باران سنگین شبانه و سیم خاردارهایی که ارتش عراق در جای جای میدان مین برای زخم زدن بر تن- رزمندگان- به جا گذاشته بود.
با این حال چیزی به رنگ خدا در قلب رزمندگان می جوشید و در سخت ترین شرایط جنگی لبخند تسلیم در برابر حق را بر لبانشان می نشاند. همه حرف ها، قدم ها، فکرها، حرکت ها، جوش و خروش ها رنگ خدایی داشت.
شب عملیات که درهای بهشت باز می شد، دنیا در خط افق جایی که خورشید غروب می کرد به انتها می رسید. هزار هزار ستاره در سنگرها، خاکریزها و خط مقدم می درخشیدند.
آنها انسان هایی بودند که به واسطه گذشتن از تعلقات و دلمشغولی های دنیایی، سبک بالانه در آسمان توجه و لطف پروردگارشان اوج می گرفتند. اصلی ترین ارمغان سیر و سلوک الهی رزمندگان آرامش ساحل دل هایشان و رسیدن به پیروزی با کمترین امکانات دنیوی بود.
محمد رضا یاوری از جانبازان جنگ تحمیلی که در دوران جنگ یکی از فرماندهان ارتش در منطقه غرب و جنوب بوده است، یکی از دلایل رویارویی بیگانگان با تبلیغ ارزش ها را ترس آنها از فراگیر شدن روحیه استکبارستیزی در ملت هایی چون ملت حزب الله لبنان دانسته و می گوید: «در جنگ جهانی دوم کشورها از سربازان کشته شده خود اسطوره می ساختند، اما متاسفانه در الگوسازی رسانه ای ما تصویرسازی از زوایای مختلف زندگی یک بازیگر یا ورزشکار محوریت بیشتری دارد. الگوسازی رسانه ای باید به گونه ای باشد که مثلاً در ذهنیت نسل سومی ها رشادت های افرادی چون مختار کوشکی حک شود. مختار کوشکی رزمنده ای بود که در یک روز ۷۶ تانک دشمن را منهدم کرد، حتی نزدیک بود دو پای خود را از دست بدهد. در بیمارستان مشهد کمیسیون پزشکی رای به قطع شدن هر دو پای این رزمنده داده بود. کوشکی یک لحظه در حین کمیسیون به هوش می آید و می گوید: امام زمان من پاهایم را از تو می خواهم تا دوباره به جبهه برگردم.
به گفته این رزمنده باید توجه شود، نمی گوید پاهایم را به من برگردان که به زندگی برگردم، می گوید دوباره افتخار حضور در جبهه را پیدا کنم. باید هدف های والا را برای نسل سوم تبیین کرد.»
این جانباز دفاع مقدس در ادامه می گوید:«کارهای فرهنگی انجام شده به حد نیاز تقریباً خوب است، ولی باید کوشید از لا به لای گفته های رزمندگان حرف ها و نقطه نظرات بکر را کشف کرد. مقام معظم رهبری همیشه تاکید دارند که اگر کاری می کنید، این کار را ارائه دهید. این فرهنگ غلط است که نیروهای مخلص از ترس ریا ساکت بمانند. این جا ریا معنا ندارد. باید نسل ایثارگر در رسانه های جمعی حضور فعال داشته باشند.»
یاوری یکی دیگر از لوازم الگوسازی از قشر رزمنده و ایثارگر را رسیدگی به وضع معیشتی این قشر می داند و می گوید:«رزمنده ای را می شناختم که ۳۹۱ ماه در جبهه حضور داشته، اما الان برای گرفتن یک وام به هر دری می زند. این در حالی است که فرد دیگری از چند جا وام می گیرد. وقتی ایثارگری الگو قرار می گیرد، که خودش دغدغه معیشتی نداشته باشد.»
● ضعف های عمده تبلیغی در حوزه دفاع مقدس
در حوزه دفاع مقدس، فعالیت های تبلیغی از جمله فیلم سازی در قالب مستند، کوتاه و بلند صورت گرفته است اما به نظر کافی نمی رسد.
مهدی نیرومنش مستندسازی است که سال ها درباره زوایای مختلف زندگی، مشکلات و دغدغه های جانبازان شیمیایی فعالیت مستندسازی کرده است، وی توضیح می دهد: «فیلم مستندی واقعی است که شرایط واقعی برای خلق آن فراهم شود. مثلاً دوربین را روبروی یک جانباز می گذاریم و شروع به صحبت می کند. میزان واقعی بودن تصاویر به این برمی گردد که راوی تحت تاثیر مستقیم دوربین و فضای فیزیکی قرار نگیرد و راحت حرف های خود را بر زبان بیاورد. یادم می آید یک بار با من در مورد جنگ مصاحبه تلویزیونی کردند. کارگردان مشغول خواندن نوشته هایش بود. فیلم بردار و صدابردار هم به کاری مشغول بودند. من فقط با دوربین صحبت می کردم. در چنین شرایط تصنعی و سردی روشن است که کار غیرواقعی و حرف ها نپخته خواهد بود.» وی ادامه می دهد:«بسیاری از گروه های مستندساز به خانه شهدا و جانبازان سر می زنند. اولاً در اغلب چنین کارهایی دوربین بالا قرار گرفته و نگاه فرد از پایین است. به این ترتیب فرد در کادر کوچک و حقیر می شود. معمولاً فردی که صحبت می کند به پشتی تکیه دارد. پشت سوژه تخت می شود، در حالی که می توان پشت صحنه را کادر معناداری چید که هم پیام بدهد و هم قشنگ تر باشد. دوربین را رها شده و بدون هیچ نقشه ای در هدایت گفت و گو جلوی یکی از اعضای خانواده شهید و جانباز می گذارند و می گویند خودت بگو! بنابراین گروه مستندساز خانه و زندگی فرد را به هم می ریزد، چند تا چهره فیلم بردار و صدابردار را سر صحنه می برد، بدون آنکه نتیجه مطلوب حاصل شود.» این مستندساز تاکید می کند که صحنه ها حرفه ای طرح ریزی نمی شوند، گفت وگوها هدایت شده نیستند، فرد هم در فشار دوربین و فضای غیرواقعی حرفی برای گفتن ندارد. نیرومنش می گوید: «این ها همه ضعف های عمده مستندسازی است.»
وی صراحتاً توضیح می دهد:«فیلم سازانی هستند که صرفاً با تاکید بر شاخصه های دم دستی سعی دارند عاطفه مخاطب را برانگیخته و به تاثیرگذاری سطحی بسنده می کنند. مثلاً مستندسازی از یک جانباز شیمیایی خواسته بود داروهای ضروری اش را مصرف نکند تا بتواند در حالت بحرانی جسمی ا زاو فیلم بگیرد! آیا رسالت ما فقط برانگیختن حس ترحم مردم است؟»
این مستندساز در ادامه می گوید:«الان کار در مستندسازی به جایی رسیده که تنها همان تصاویر آرشیوی جنگ در ردیف بهترین کارها قرار دارند. تصاویری که در فضای واقعی خلق شده اند و متاسفانه دیگر هم تکرار نمی شود.»
● پاسخ های روشن به شبهات نسل سوم
برای انتقال ارزش ها باید از سنین مدرسه و از محیط آموزش آغاز کرد. هدف از زیستن در جامعه اسلامی چیست؟ شهید چه کسی است؟ دفاع مقدس برای چه اتفاق افتاد؟ در برابر این قبیل سوالات باید پاسخ های روشنی به نسل جدید داد تا زوایای فکری شان کاملاً روشن و الگوسازی برای تمام زندگی شان صورت گیرد.
غلامحسین مرادی عضو هیئت علمی دانشگاه، در سن ۶۱ سالگی رزمنده بوده است. وی با اشاره به صحبت حاج همت که گفته بود ما در راه خدا مبارزه می کنیم، توضیح می دهد: «در ذهن اغلب بچه های ما شهادت یعنی فدا کردن جسم در راه خدا. در حالی که معنای واقعی شهادت یعنی کشته شدن هر چیز غیرخدا در دل انسان. فردی به مرحله شهود و شهادت می رسد که همه چیزش را با خدا معامله کرده باشد. در چنین مرتبه ای شکست معنایی ندارد، همه چیز پیروزی است.»
این مدرس دانشگاه ضمن تأکید بر این که مفاهیم و ارزش ها باید به گونه ای روشن برای فرزندانمان و نسل سوم و چهارم انقلاب تبیین شود، می گوید: «این مفاهیم باید از کودکی در لوح سفید ضمیر بچه ها حک شود.»
وی با مرور خاطرات گذشته از روزهایی که رنگ خدا داشتند، می گوید: «فرمانده گردان ما علی اصغر صفرخوانی که در عملیات کربلای ۱ شهید شد، بسیار فرد متدینی بود. هرجا که غیبت بود، به شدت ناراحت می شدند و جمع را ترک می کردند. نمازهای شب را هرگز ترک نمی کرد. همیشه جلوی خط حرکت می کرد. در عملیات آزادسازی مهران دیدم ایشان از عقب گردان حرکت می کند، تعجب کردم. چند لحظه بعد که خمپاره به پشت گردان خورد، تن پاک این شهید بود که اغلب ترکش ها را به خود گرفت. باید به بچه ها گفت هدف ما از زیستن با هم زندگی کردن، برای هم زندگی کردن و حتی برای هم از جان خود گذشتن است.»
متأسفانه الان فقط به فرزندمان یاد می دهیم به فکر خودت باش!
● جوانان هنوز هم انقلابی اند
از راهرویی که اتاق های نمایندگان مجلس در آن واقع است می گذریم. حرف های غلامحسین مرادی در مورد یکی از همرزمانش حاج آقا کوثری را در ذهنم مرور می کنم: «دشمن مثل نقل و نبات بر سر سنگرها آتش می ریخت. بچه ها نمی توانستند از سنگرها خارج شوند. کوثری علی رغم این که می دانست در تیررس دشمن است، بیرون آمد و شروع کرد به قدم زدن تا بچه ها روحیه بگیرند و مبارزه را از سر گیرند.»
و حالا مردی از جنس جنگ بر صندلی نمایندگی این مردم تکیه زده است. کوثری فرمانده لشکر ۷۲ محمد رسول الله در دوران دفاع مقدس و نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی با اشاره به این که انتقال فرهنگ ایثار و جهاد تنها با حرف میسر نمی شود و باید با عمل صالح مسئولین این ارزش ها به جامعه و نسل فعلی منتقل شود، می گوید: «اگر در نقاط مختلف کشور می بینیم که جوانی با توانمندی های خود و با توکل به خدا کاری برجسته در حوزه های مختلف علمی، فرهنگی و هنری ارائه می دهد، مفهومش این است جوان ما مبتنی بر ارزش ها حرکت می کند.
اگر مسئولی ساده زیستی را سرلوحه کار خود قرار می دهد، گواه این است که با دیگران فرق دارد و فرقش هم این است که پیام دفاع مقدس در زندگی وی جریان دارد.» نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی در ادامه می گوید: «من با این گفته که جوانان ما از ارزش ها دورند، اصلاً موافق نیستم. کسانی که این گونه می گویند، با عینک تیره به قضایا می نگرند. باید بگویم همین الان هم بچه های جوان بسیار مستعد و خوش فکری در سطح جامعه ما هستند که برای ادامه راه شهدا سر و دست می شکنند. البته نمی توان گفت افرادی با افکار دیگر در جامعه ما زندگی نمی کنند. آدم های بیگانه با ارزش ها الان هم هستند در زمان جنگ هم بوده اند، ولی اگر بخواهیم این جزء را به کل تعمیم دهیم، منصفانه نیست.
الان چه بسیار خواهران محجبه جوان هستند که در سطح جامعه رفت و آمد دارند، تحصیل می کنند، کار می کنند، این ها نمونه جوانان ارزشی ما هستند.
خیلی از جوانان ما حتی در زمان طاغوت هم تابع فرهنگ غرب نشده بودند، چرا که اگر در فرهنگ غرب مستهلک بودند، اصلاً حرف امام(ره) را دریافت نمی کردند و انقلاب را رقم نمی زدند. در زمان دفاع مقدس نیز همین جوانان پیشقدم بودند. الان هم در شرایط جامعه اسلامی جوانان ارزشی و آماده حضور در صحنه های مختلف بسیارند.»
کوثری کارهای فرهنگی انجام شده در زمینه انتقال ارزش ها به نسل حاضر را انکار نکرده اما کافی هم نمی داند، وی می گوید: «گستردگی فعالیت ها باید تداوم پیدا کند. هم مسئولین و هم بازمانده های جنگ (جانبازان، ایثارگران و رزمندگان) باید با عمل خود آن فرهنگ ناب را انتقال دهند.»
خس خس نفس ها، اضطراب یک خانواده، سکوت یک مرد که الان باید توان گفتن داشته باشد، فراموشی دیگران و کم کاری های برخی مسئولین همه این ها را که کنار هم بچینیم، تازه یک جانباز باید به سوال «چرا رفتی؟» بارها و بارها پاسخ دهد.
وقتی تاریخ جنگ در سایر کشورها را ورق می زنیم، به ده ها نمونه الگوسازی و اسطوره سازی برمی خوریم. تندیس می سازند، کنگره و سالگرد می گیرند، به کشته شدگان در راه وطن افتخار می کنند و شاید در مورد یک فرد هزاران صفحه کتاب بنویسند.
اما ما از این همه شهید راه خدا و جانبازانی که حتی به خود اجازه درخواست کمترین کمکی را نمی دهند، چطور یاد می کنیم و چه کار تبلیغی منسجمی در سطح دنیا ارائه داده ایم؟
آیا صرفاً برگزاری برنامه های مناسبتی، یک هفته پخش فیلم های آرشیوی از تلویزیون و نامگذاری برخی خیابان های شهر به نام فرماندهان شهید سپاه اسلام کفایت می کند؟ پس حکایت نام هایی که باید هر روز و هر ساعت در ذهنیت نسل جوان کشور مرور شوند و عملکرد خود را با مرام شهدا مقایسه کنند، چه می شود؟
... همه چیز در چند ثانیه اتفاق افتاد. کپسول اکسیژن تمام شده بود و به سختی می توانست نفس بکشد. به ساعت دیواری نگاهی انداخت. چشم هایش تار می دید.
نیمه شب بود و در این تاریکی چه کسی می توانست یاری گرش باشد؟ زیر لب زمزمه کرد: «یا حسین...»
همسرش که چراغ اتاق را روشن کرد، داد زد:«بچه ها زود بیایید، حال پدرتان بد شده است. محمد مهدی، پسرم به آژانس زنگ بزن.»
به سختی قفس سینه اش بالا و پایین می شد و در این تلاش، هوا را با ولع می بلعید. خودش هم تعجب می کرد که چطور تمنای بلعیدن اکسیژن دارد در حالی که همرزمانش صدایش می کردند.
محمد مهدی ناامید بود. مادرش پرسید:«چه شد؟»
محمد مهدی جواب داد:«آژانس می گفت آمبولانس خبر کنیم، اگر مریض در راه برایش اتفاقی بیفتد، دردسر می شود!»
زن به دیوار تکیه زد و شانه های خسته اش فرو افتاد. زیر لب زمزمه کرد:«چه قدر امروز برای گرفتن کپسول اکسیژن پله ها را بالا و پایین رفتم. گفتند فردا صبح خودمان می آوریم. الان چه کنیم؟»
● ارزش های دفاع مقدس سرمایه عظیم نظام
علی شمخانی رئیس مرکز مطالعات راهبردی نیروهای مسلح معتقد است هیچ گروهی مانند خود رزمندگان دفاع مقدس با هم، هم عقیده، همفکر و همدل نبودند و امروز نیز باید با همان همدلی ادبیات دفاع مقدس را بنگارند.
اگر یادگاران جنگ نسبت به آن حماسه هایی که خود خلق کرده اند بی تفاوت شوند، آن دوران توسط دیگران به انحراف کشیده می شود.
وی طرح تشکیل جلسات مداوم پیشکسوتان هشت سال دفاع مقدس را ارائه داده و می گوید:«امروز پیشکسوتان با هر عقیده و گرایشی که هستند باید برای حضور در این جلسات دعوت شوند.
فرهنگ دفاع مقدس و گستردگی و خلاقیت ایثارگرانه آن سرمایه عظیمی برای نظام است که نباید از آن غافل شویم و حفظ این سرمایه ها در دوران صلح از زمان جنگ سخت تر است.»
مهندس حسن اختری از جانبازان جنگ تحمیلی و رئیس مرکز افکارسنجی خبرگزاری فارس نیز با اظهار نگرانی از این که اگر حقایق جنگ توسط پیشکسوتان جنگ تحمیلی و کسانی که خود در آن دوران حضور داشته اند، برای نسل جدید به نحو مطلوبی بیان نشود، خطر تحریف مفاهیم و ارزش ها در ذهن جوان وجود دارد، توضیح می دهد:«جنگ به خودی خود ارزش نیست. جنگ ما از آن جا مقدس بود که جنبه دفاع از خاک، ناموس و دین را داشت.
الان با گذشت سه دهه خیلی از جوانان سوال می کنند، چرا جنگ کردیم؟ این نشان می دهد که ذهن شان اصلاً نسبت به اصل قضیه روشن نشده است.
هنوز ساده ترین مفاهیم برایشان سوال است. باید با دلیل پاسخ داده شود که ما خواهان جنگ نبودیم، جنگ به ملت ما تحمیل شد و ما دفاع کردیم. جریان های مشکوکی می کوشند که همگان در برابر سوالات نسل جدید درباره دفاع مقدس و ارزش های نهفته در آن سکوت کنند تا آنها از خلأ به وجود آمده سوء استفاده ببرند. می خواهند به نقطه صفر برسیم و ما را بدهکار بنمایانند.»
● نگاه مناسبتی به دفاع مقدس ممنوع!
محمد کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی نیز می گوید:«جوان های ما ضمیر پاکی دارند و از پتانسل پذیرش حقایق ناب بهره مند هستند.
امام (ره) در دوران جنگ با استفاده از همین پتانسیل پذیرش جوانان آنها را هدایت و رهبری می کردند. مگر امام (ره) به جوانان وعده پول، مقام و موقعیت دنیوی می داد؟ امام با ۷۷ سال سن و دست های خالی در دل جوانان شور می آفرید. از یک طرف باید گفت و از طرف دیگر باید در عمل نشان داد. جوان در اولین نگاه به عملکرد مسئولین رجوع می کند. جوانان تیزبین و دقیق هستند.»
کوثری در ادامه می گوید:«تا به حال نیز برای تبلیغ فرهنگ دفاع مقدس هزینه و وقت زیادی صرف شده است، اما می توان از ابزارهای مختلفی چون هنر برای ترویج گسترده تر ارزش های دفاع مقدس بهره گرفت.»
وی در پاسخ به این سؤال که فرماندهان جوان جنگ بدون هیچ پشتوانه جنگی چطور عملیات مختلف را طراحی و اجرا می کردند، توضیح می دهد:
«اگر چه خیلی از نیروها جوان بودند، ولی تجربه جنگ های چریکی زمان انقلاب را داشتند. متأسفانه چند ماه اول هم به دلیل سیاست های بنی صدر اغلب نقشه ها بایکوت شده بود، ولی با تحولات بعدی و نظر مساعد امام(ره) به جوانان همه چیز در مسیر مناسب خود قرارگرفت و با نقشه های انقلابی و مبارزات رشادت طلبانه رزمندگان اسلام حاضر نشدیم حتی یک وجب از خاک میهن را به دشمن بسپاریم.»
کوثری تأکید کند یکی از منابع پرارزش بیان حقایق برای نسل فعلی، مقام معظم رهبری هستند که جوانان باید از دل و جان سخنان ایشان را سرلوحه کار خود قراردهند.
● تعریف از جنگ به زبان جوانی
غلامحسین مرادی عضو هیئت علمی دانشگاه نیز با نگاهی کاربردی به قشر جوان و با اعتقاد به این که همیشه می توان بر توانمندی های این قشر تکیه کرد و اساس چرخ کشور با تلاش این قشر می گردد، می گوید:
«من چون مدرس دانشگاه هستم، از نزدیک با تفکرات قشر جوان آشنایی دارم. معتقدم نباید از روی ظاهر بچه ها در مورد اعتقاد قلبی و ذهنی شان قضاوت کرد. چه بسیار جوانانی را داریم که به ظاهر از فضای ارزش ها دور شده اند، اما وقتی برایشان در کلاس از فضای دفاع مقدس می گویم، می بینم باز هم دوست دارند. بشنوند. با جوانان باید به زبان خودشان گفت: طوری که برایشان قابل لمس باشد و رسالت الگودهی صورت پذیرد.»
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: «همه جوانان با هوشند. فقط ما نباید از موضع بالا با آنها صحبت کنیم، باید وقت بگذاریم، حوصله کنیم و در کنارشان بنشینیم. در زمان جنگ هم هیچ کس بالاتر از دیگری نبود. حتی ممکن بود یک فرمانده نظافت چادرها را برعهده بگیرد. متأسفانه الان یک فضایی به وجود آمده که برخی دست اندرکاران فرهنگی تصور می کنند با طرح مثلا فضای شوخی و مزاح جبهه برای جوانان و چاپ چند کتاب در این زمینه رسالتشان را انجام داده اند. اگر چه این ها هم خوب است، ولی با توجه به سطح تقاضای مخاطب امروز نیاز به بحث های جدید و بیان حقایق جنگ احساس می شود.»
گروهی از کارشناسان فرهنگی از گسترش فعالیت جریان های مشکوک در شبهه پردازی نسبت به دفاع مقدس ابراز نگرانی می کنند. آیا این نگرانی ها را می توان با چاپ چند مجله، کتاب و ساخت چند فیلم پاسخ داد؟!
● تبلیغ ارزش ها با کارهای عمیق فرهنگی
یک اصل در عرصه فرهنگ سازی ارزش های دفاع مقدس در شرایط فعلی که حرف اول را می زند، این است که الان زمان ارائه کارهای کلیشه ای، دم دستی و سطحی نیست. این قبیل کارها نه تنها چرخه انتقال ارزش ها به نسل جدید را ناقص می کند، بلکه به نوعی بر اصل کار نیز ضربه می زند.
مهدی نیرومنش مستندساز با توصیف حالات جانبازان شیمیایی می گوید: «وقتی افراد در اتاق عمل بیهوش می شوند، چند ثانیه اول به دلیل کمبود اکسیژن فشار زیادی را متحمل شده و با توجه به حالات روحی شان جملاتی را به زبان می آورند. این فشار واقعا زیاد است. حالا توجه داشته باشید که یک جانباز شیمیایی هر بار که دچار تنگی نفس و کمبود اکسیژن می شود، چنین حالت و فشاری را از سر می گذراند. با این حال همین قشر جانبازان شیمیایی که وضعشان از جانبازان قطع نخاع هم بحرانی تر است و می دانند مرگ شانه به شانه آنها قدم می زند، دارای بالاترین درجات روحی، امید به زندگی و فعالیت هستند. سؤال این جاست که آیا مستندساز ما در آثارش به وجود چنین روحیه ای تأکید دارد و یا صرفاً با گرفتن تصاویر رقت بار از بحران جسمی جانباز می خواهد عواطف را برانگیزد؟»
نیرومنش در ادامه می گوید: «به فیلم های دفاع مقدس نگاه کنید، اغلب آنها به ازدواج قهرمان فیلم ختم می شود.
● چرا حقایق را برعکس نشان می دهیم؟
اکثر رزمندگان، نوجوان و دانش آموز بودند، اصلا سن ازدواج نداشتند، اما علی رغم سن کمشان، درجات کمال را پیمودند. از این حقایق باید الگوسازی شود.» این مستندساز با تأکید بر این که در ارزش های دفاع مقدس سرمایه ای است که باید آن را حفظ کنیم، می گوید: «تأکید مقام معظم رهبری همواره بر این است که در حوزه فیلم سازی دفاع مقدس ابتدا باید کارگردان و فیلم نامه نویس تربیت شوند و به آنها خوراک مناسب فرهنگی بدهیم تا بعدها در آثارشان بازتاب قدم های پیشین را ببنیم وگرنه اغلب فیلم سازان در حوزه دفاع مقدس برداشت های شخصی خود را سرلوحه کارشان قرارمی دهند.»
نیرومنش معتقد است اگر انتقال ارزش های دفاع مقدس به نسل جوان به خوبی صورت گیرد، دیگر هیچ جوان نخبه ای حاضر نمی شود خاک وطنش را ترک کند. همه دغدغه اش کشور و ارتقای عرصه های مختلف آن می شود.
برای انجام طرح ها و کارهای بزرگ به ابزار و امکانات لازم نیازمندیم. حالا تصور کنید اگر بخواهیم ارزش های دفاع مقدس را به جهانیان بنمایانیم، چه میزان همت و از خودگذشتگی لازم است. کسانی که می پندارند امروز درهای بهشت قفل شده، رسالت ها به انجام رسیده و وقت سرگرم شدن به خواسته های دل است، سخت در اشتباهند.
امروز زمان جهاد دیگری است. جهاد مبارزه با نفس و جهاد در سنگر حفظ و انتقال ارزش ها به نسل های بعدی. سکوت، دلزدگی، انتقادهای بی ثمر و بدون ارائه راهکار، بدبینی و پنداره غلط اتمام دفاع مقدس از دام هایی است که بیگانگان برای دلسرد کردن نسل جدید گسترانده اند.
در فکه وقتی بر روی رمل های سنگین قدم می زنی، حس می کنی آوینی شانه به شانه ات از فراز و نشیب ها بالا می آید. نسیم صبحگاهی چفیه روی شانه ات را تکان می دهد، گویی تمام خودت را می تکاند. آن سوتر گل های خوشرنگ زیبایی در حصار سیم های خاردار روئیده اند. نمی توانی گلچینشان کنی، هنوز هم خطر مین و انفجار وجود دارد. گل ها در حصار هر خطری می رویند و آوینی با چشم های بینا به نظاره نشسته است. نسل جدید در حصار روزمرگی ها و هزار و یک توطئه بیگانگان ریشه می دواند و شهدا نیز به نظاره نشسته اند، مبادا چشم اهل یقین از اعمالمان بارانی شود!
● امکانات تبلیغی دفاع مقدس ناکافی است
شلمچه سرزمین پروانه هاست. در سکوت دشت هر رهگذری در پناه گودالی، خاکریزی، سنگری و... نشسته و به یاد غربت مولا حسین(ع) زیارت عاشورا می خواند.
این جا پاها برهنه، روح ها تشنه و حرف ها از جنس دیگری است، این جا محشر است، محشر از خودگذشتن و به خدای شهدا رسیدن.
دلت را که صاف کنی در چند ثانیه همه دیدارها فرو می ریزند و اندیشه های تازه و هدف های نو جوانه می زنند. قدم زدن بی تکلف بر این خاک مقدس و استشمام بوی شهدا مقدمه ورود به سرزمین دیگری است، سرزمین اهل شهود. کسانی که بر هر چیز در دل خط کشیدند و تنها خدا ماند و خواست خدا.
چشم ها بارانی می شوند، چه می دانی از شرم است یا از شوق؟ بیشتر پشیمانی است و سنگینی این سؤال که در صف شلوغ نام ها و نشانه ها دلت، نام اصلی را چگونه پیدا کند؟
علیرضا اسحاقی تهیه کننده صدا و سیما با تأکید بر این که حرف و سخن جهانی داشتن نیازمند بسترسازی است، می گوید: «در سینمای ما اگر چه به منابع پرارزش معنوی و دینی، داستان های مذهبی، انقلابی و جنگ دسترسی داریم، اما نسبت به سایر نقاط دنیا برای گسترده کردن امکانات و لوازم سینمایی خود کمتر تلاش کرده ایم.
اصلا دغدغه مدیران سینمایی ما ارائه کارهایی با این میزان بازتاب نبوده است. ممکن است یک فیلم خاص به مدد جشنواره های بین المللی مطرح شود و جایزه بگیرد، ولی هیچ گاه از کانال های معمول رسانه ای نتوانسته ایم حرفمان را جهانی کنیم.»
وی در ادامه می گوید: «اگر می بینید که ارزش های دفاع مقدس کمتر در قالب آثار سینمایی ما منعکس می شود شاید به این دلیل است که ما سعی داریم از هنر تنها برداشت مادی داشته باشیم و هنر را ابزاری در اختیار فرهنگ سازی ایرانی و انقلابی قرارنداده ایم. در شرایط فعلی گیشه حرف را می زند، از سوی دیگر کارگردان هایی که می خواهند فیلم دفاع مقدس بسازند با مشکلات فراوانی روبرو هستند. باید وارد لایه های تاریخ معاصر شویم ابزار و ادوات جنگی و صحنه سازی جنگی لازم است.
انجمن دفاع مقدس هنوز نمی توانند شرایط و امکانات لازم را دراختیار فیلم ساز قرار دهند. سؤال اساسی این جاست که انجمن دفاع مقدس نسبت به دهه ۶۰ تا چه حد امکاناتش را به روز کرده است؟ الان در یک فیلم جابه جایی یک تانک ساده با مشکلاتی روبروست. اگر ما می خواهیم از یک نقطه به نقطه دیگر برویم باید ببینیم ابزار و امکاناتمان چیست؟ شرایط به ما می گوید که در چه مدت زمانی می توانیم به مقصد برسیم؟»
● عملکرد مسئولین درنگاه تیزبین جوانان
مهندس حسن اختری مسئول مرکز افکارسنجی فارس نیز معتقد است آن چه که در زمان دفاع مقدس گذشته به اندازه کافی درخشان، مطرح و بزرگ است که دیگر به اغراق و استفاده از عناصر شعارگونه وجود ندارد. وی می گوید: «خیلی ها می گویند اگر عین واقعیت منتقل شود، جذابیت ندارد، ولی در زمینه دفاع مقدس همه اتفاقات دارای جذابیت هستند و بزرگ به شمار می آیند.»
اختری ادامه می دهد: « باید اعتراف کرد که الان هم هرجا کم بیاوریم از شهدا و جانبازان مایه می گذاریم. به هرحال جلو ضرر را از هرکجا بگیری منعفت است. البته خیلی کارها صورت گرفته که همین مقدار زیاد هم کم به نظر می رسد.
ارزش های جنگ جز دستاوردها و گنجینه های ملی ماست. عملکرد مسئولین باید رنگ پاکی، ایثار و از خودگذشتگی داشته باشد، تا بتوانیم در انتقال ارزش ها موفق باشیم. دست های مسئولین ظرفی هستند که از طریق آن آب گوارای مفاهیم ارزشی به گلوی نسل جوان ریخته می شود و آن ها را سیراب می کند. چنانچه این دست ها گل آلود شوند، فطرت پاک جوان حرف ها و نصیحت ها را کنار می زند. این اتفاق طبیعی هم هست. چه کسی از یک ظرف گل آلود آب می نوشد؟ این حرکت نشان می دهد ضمیر جوانان پاک مانده است.
● غفلت از ابزار رسانه ای
نشان دادن یک جانباز درحالت بحرانی و زوم کردن دوربین روی صورت دختربچه ای که هراسان می نگرد و اشک می ریزد، چه بار فرهنگی و ارزشی دارد که بارها و بارها از رسانه ملی شاهد پخش چنین صحنه هایی بوده ایم؟
وقتی وارد بحث انیمیشن جنگ می شویم، کارنامه کاری بسیار تهی است. مهدی نیرومنش مستندساز دراین باره توضیح می دهد: «همین که نام انیمیشن جنگ بر زبان می آوریم، فقط انیمیشن حسین فهمیده در ذهنمان تداعی می شود. در همین چند کار هم به روایت سطحی وقایع بسنده کرده ایم.
امام(ره) فرمودند: رهبر ما آن طفل سیزده ساله است. آیا در این کارها توضیح داده شده که چرا آن طفل ۱۳ ساله می تواند حتی رهبر امام(ره) باشد؟ بچه ها خیال می کنند چون خودش را به زیر تانک انداخته پس قهرمان است. درحالی که باید روشن سازی شود فهمیده چون همه چیزش را در گرو فرمان امام(ره) و اسلام قرار داد، می تواند رهبر امت اسلام باشد.»
این مستندساز در ادامه می گوید: «مدتی پیش در کلاس های داستان نویسی رفت و آمد می کردم، متاسفانه دیدم هرکسی که برای اولین بار می خواهد بنویسد، موضوع جنگ را دستمایه کار خود قرار می دهد. افراد مختلف یکی یکی پشت تریبون قرار می گرفتند و دم دستی ترین موضوعات را وارد حوزه داستان دفاع مقدس می کردند. انتظار می رود مربیان و راهنمایان از قشر جوان بخواهند با پیش زمینه و مطالعه وارد چنین حوزه هایی شوند.
همین نیروها هستند که در آینده فیلمنامه نویس با موضوع جنگ و یا رمان نویس خواهندشد.»
● موازی کاری ها را خط بزنیم
موازی کاری ها و عدم هماهنگی بین سازمان های مختلف در حوزه تبلیغ ارزش های دفاع مقدس نیز نقص بزرگ دیگری است که هرگز به طور جدی به آن نگاه نکرده ایم و درصدد رفع آن بر نیامده ایم.
احمد خداکرمی مشاور وزیر جهاد کشاورزی در امور ایثارگران توضیح می دهد: «برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ارگان های مختلفی فعالیت می کنند و بودجه هایی نیز در اختیارشان قرار گرفته است. باید سازمانی وجود داشته باشد که همه این فعالیت ها را ساماندهی کند.»
وی در ادامه می گوید: «کتاب هایی نیز با موضوعات داستانی در حوزه جنگ به چاپ رسیده که در شرایط فعلی با توجه به سلیقه جوان نیازمند تحول است. جوان های امروز کتاب ۴۰۰، ۵۰۰ صفحه ای نمی خوانند، کتاب کم حجم و پرمغزی تدارک ببینیم که فرزندان ما در ساعات فراغت و در هر شرایطی قادر به خواندنش باشند.»
این گفته خداکرمی ما را به یاد کتاب فرمانده من و نظر مساعد مقام معظم رهبری انداخت. در شرایط فعلی جای چنین کارهایی خیلی خالی ست.
مشاور وزیر جهاد کشاورزی در امور ایثارگران ضمن تأکید بر این که در حوزه فرهنگی جنگ نباید هر سازمان مجزا کار کند، می گوید: «باید همه دست به دست هم بدهند و از تکنولوژی های جدید استفاده کنیم. الان انیمیشن های شهرداری، نیرو انتظامی و وزارت نیرو با استقبال مردم به ویژه کودکان و نوجوانان رو به رو شده، باید در حوزه جنگ نیز چنین انیمیشن هایی داشته باشیم. وی می پرسد چند انیمیشن تبلیغی با موضوع جنگ برای کودکان و نوجوانان ساخته ایم و نرم افزارش را در اختیار آنها قرار داده ایم؟
● فرار از نگاه کلیشه ای
علیرضا اسحاقی تهیه کننده صدا و سیما توصیه می کند فیلم سازان حوزه دفاع مقدس باید نگاه خود را از گیشه و نیز جشنواره های خاص بردارند و فیلم ملی بسازند. طبیعی است که کارهای دفاع مقدس چون ریشه در تاریخ یک ملت دارد با سلیقه های سطح پایین سازگار نیست، با این حال اگر یک فیلم جنگی خوب ساخته شود، ماندگاری آن محل رجوع خیلی از افراد جستجوگر خواهد شد.
وی در ادامه می گوید: «چند درصد از فیلم های سینمایی حول محور جنگ و دفاع مقدس بوده که بدون شعار توانسته اند مفاهیم را منتقل کنند؟ به نظر می رسد ما هنوز به آن زبان دقیق و عمیق نرسیده ایم که مفاهیم را درک و منتقل کنیم. نهادهای مختلف باید هزینه کنند تا این مفاهیم با توجه به نیاز روز شفاف سازی شده و به زبان سینما و تلویزیون منتقل شوند.»
این دست اندرکار سینمایی در تکمیل صحبت هایش می گوید: «حتی ظرفیت مخاطبین باید همپای سینما رشد کند. خیلی از مفاهیمی را که سینماگر می گوید، مخاطب هضم نمی کند و انگیزه لازم را هم ندارد. بعضی دیگر هم بهانه می آورند فیلم جنگ فروش ندارد. روشن است که سینمای دفاع مقدس با سینمای تجاری متفاوت است. چنانچه ساخته هم نشوند، مفاهیم ایدئولوژیک در سینما تجلی پیدا نمی کند.»
گالیا توانگر
منبع : روزنامه کیهان