یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا
سرمای زمهریر در تئاتر شهر!
ـ نویسنده: یاسین حجازی
ـ کارگردان: محمدرضا مداحیان
ـ بازیگران: وحید کریمی- ابوالفضل فیاضی- حسین میرزاییان و...
ـ زمان اجرا: اردیبهشت و خرداد ۸۸
ـ محل اجرا: سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر
خورشید کاروان یکی از نمایشهای ماندگار در عرصه دینی است که پس از گذشت سالهای طولانی از اولین اجرای صحنهای آن، هنوز که هنوز است، مشتاقان خاص خود را دارد و اگر در حال حاضر مجددا بر روی صحنه رود، همان عاشقان و مشتاقان به دیدن چنین نمایشی خواهند شتافت.
حسین پارسایی مدیر کل مرکز هنرهای نمایشی با تعدادی از هنرمندان قم نیز، نمایشهایی را با همین مضامین و مفاهیم در طی سالهای گذشته، بر روی صحنه برده و گامهای مفید و ارزندهای در این زمینه برداشته است.
تاثیر اجرای نمایشهایی همچون خورشید کاروان، زخم مدینه و مسافران کوفه، بر انسانهای معتقد و مومن بر هیچکس پوشیده نیست. اما آیا این نمایشها همان قدر که بر روح و روان حساس مومنین و معتقدین تاثیر گذاشته، در تغییر و دگرگونی افراد غیر مومن نیز نقشی اساسی، ایفا کرده است؟
جریانی که در سالهای گذشته در مورد اجرای چنین نمایشهایی به راه افتاده، جریانی نیکو و پسندیده بوده و حتی غیر مومنین را وادار کرده تا به دیدن چنین نمایشهایی رهسپار شوند و از کم و کیف کار مطلع گردند، هر چند که تاثیرات بسیار مثبتی بر افکار چنین قشری بر جای نگذاشت و اثری سطحی و ظاهری و آنی را متبلور ساخت، اما خیل دریافتگران معتقد و مومن را به سوی سالنها گسیل داشته است. اگر چه در آن برهه زمانی نیز برانگیختن احساسات، آنی و لحظهای بود، اما حداقل ظهور چنین پدیدهای، ضعیف و غیر تکنیکی نبود. حضور بازیگران مطرح سینما و تئاتر کشور و بهرهگیری از جلوههای خاص بصری و بازی تکنیکی نقش آفرینان، لحظات ماندگاری را در اذهان باقی گذاشت و حتی تحسین اقشاری از جامعه را که به آن مسائل ایمان نداشتند، برانگیخت.
حال این سوال مطرح است که اجرای نمایشی همچون شعله در زمهریر، که به عقیده نگارنده کپیبرداری از صحنههای نمایشهایی همچون خورشید کاروان و زخم مدینه و چند نمایش دیگر است که در طی سالهای گذشته، به اجرا درآمده، چه ضرورتی دارد؟ آیا بهتر نبود در موقعیت زمانی فعلی، از تجربیات همان دوستان قدیم بهرهگیری میشد و نمایشی با مضمونی عمیقتر و غیر تکراری بر روی صحنه میرفت؟
تا کی قصد داریم- نعوذبالله - خواری و ذلت بزرگان دین را در برابر دشمنان، مطرح کنیم؟ آیا نمیتوان از علم و دانش آنها سخن گفت؟ آیا نمیتوان رفتار و کردار نیکوی آنان را به صحنه کشاند؟ آیا نمیتوان از رحمانیت خدا سخن گفت؟ چرا همیشه درصدد هستیم که قهاریت و جباریت خدای تبارک و تعالی را به رخ بکشیم؟ آیا خداوند رحیم و کریم و حلیم و عظیم و علیم نیست؟ اگر واقف هستیم که خداوند همه صفات نیکو را داراست و بخشاینده و مهربان است و بندگانش را دوست دارد، چرا ترس را در قلوب مینشانیم؟
همه معتقدیم که خداوند تبارک و تعالی بندگانش را دوست دارد و بر آنچه که در پنهان نیز مرتکب میشوند، آگاه است. چرا از عشق خداوند به بندگان سخن نمیگوییم؟ چرا میخواهیم بندگان را چنین خوار و ذلیل معرفی کنیم؟
چرا از نفخه الهی که در روح آدمیان، دمیده شده سخن نمیرانیم؟ چرا زیبایی خداوند را مطرح نمیکنیم؟ چرا از گذشت و فداکاری و مروت و جوانمردی و مبارزه و دلیری بزرگان دین، غافل شدهایم؟
چرا از زندگی چندین ساله حضرت فاطمه(س) با مولا علی(ع) فقط به بخشی کوتاه از زندگیاش اشاره میکنیم و هیچ پژوهش و تحقیقی را در دورانهای دیگر زندگیاش انجام نمیدهیم؟ مگر حضرت فاطمه(س) الگوی تمام زنان جهان نیست؟ پس چرا به فرازهای دیگر زندگی او نمیپردازیم و از حلم و بردباری و علم و دانش او، حرفی نمیزنیم؟
چرا از نهجالبلاغه بهره نمیگیریم و فرمایشات گهربار مولا علی(ع) را به صحنه نمیکشانیم؟ چرا میخواهیم بزرگان دین را ضعیف جلوهگر سازیم؟ هیچ کدام از بزرگان دین ما، ضعیف نبودهاند و هر آنچه را که انجام دادهاند، تنها به اذن پروردگار بوده و بس، پس بیایید به بعد ملکوتی آنان، به مقاومت و پایداری آنان، به صبر و شکیبایی آنان، به فضایل اخلاقی آنان، به علم و دانش بیپایان آنان، اشاره کنیم. ابعاد ملکوتی شخصیت بزرگان دین و ائمه اطهار(ع) را به گونهای تبلور سازیم که وجود ذیجود و ذیقیمت و گهربارشان، تضعیف نگردد. ضعف دیالوگ نویسی در شعله در زمهریر، کاملا آشکار است و نمایش از خط داستانی واحدی تبعیت نمی کند، سهلترین وجه ممکنه (بازگشت به گذشته) انتخاب شده و دو انسان در عالم برزخ به واگویی زندگی دنیایی میپردازند و اعمال و رفتار گذشتهشان، در معرض دید دریافتگران قرار میگیرد، انسان سومی نیز که در طی کار، ایرانی قلمداد میشود، به جمع آن دو نفر میپیوندد و با طرح پرسشهایی بیمنطق به مقابله با آن دو میپردازد و تحول و دگرگونیاش، بیمنطقتر تجلی مییابد.
نمایش فقط در هفت هشت دقیقه اول، جذابیت ویژهای دارد و فصول میانی آن کاملا خسته کننده و آزار دهنده است. فصل پایانی نیز که در برگیرنده تحریک احساسات است، تاثیری آنی و لحظهای دارد. طراحی صحنه و نورپردازیها و نوحه خوانیها و تشییع جنازه نیز مشابهتهای فراوانی به نمایشهای خورشید کاروان، زخم مدینه، مسافران کوفه و از خاک تا افلاک دارد و گزینش شده از چندین نمایش است و حرف تازهای برای گفتن ندارد. بازیگران آن نیز به علت عدم آشنایی کامل با اصول و فنون بازیگری، با بازیهای اغراق آمیز و بیانهایی خشدار، لطمه زیادی به اجرا میزنند.
کمال امین
منبع : روزنامه رسالت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی ایران مجلس صادق زیباکلام انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب
تهران قتل هواشناسی فضای مجازی شهرداری تهران سیل زلزله سازمان هواشناسی پلیس وزارت بهداشت آتش سوزی سلامت
خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو سایپا گاز حقوق بازنشستگان بورس نمایشگاه نفت ایران خودرو بانک مرکزی
کتاب نمایشگاه کتاب تهران دفاع مقدس نمایشگاه کتاب رضا عطاران کیانوش عیاری سینمای ایران تلویزیون نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سینما سریال کتابخانه
خورشید فناوری تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا حماس روسیه سازمان ملل افغانستان رفح اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید لیگ برتر هوادار باشگاه پرسپولیس سپاهان لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران بازی تراکتور
هوش مصنوعی همراه اول شفق قطبی دبی ناسا ایلان ماسک نوآوری اپل تبلیغات گوگل طوفان خورشیدی
سرطان درمان و آموزش پزشکی کاهش وزن رژیم غذایی زیبایی فشار خون بارداری توت فرنگی هندوانه