جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حراستِ بیت‏المال از دیدگاه علوی


حراستِ بیت‏المال از دیدگاه علوی
روش زمامداری در اسلام و روابط حكومت با جامعه، بر اساس مساوات و عدالت و احترام و رعایت حقوق همگان و توجّه به آحاد ملّت و حذف تشریفاتِ بیهوده است. «حاكم» در اسلام، فردی است كه مسئولیّتش از افراد دیگر بیشتر و وظائفش از همگان خطیرتر است. حاكم مانند برادری مهربان و خادمی دلسوز و امین، انجام وظیفه می‏نماید و حكومت را وسیله اشباع غرایز حیوانی، خودخواهی و نخوت قرار نمی‏دهد.حاكم نمی‏تواند خود و كسانش را بر دیگران برگزیند و برای خود و وابستگانش دستگاه و تجمّلات فراهم كند و به روش كسری و قیصر عمل نماید، از مردم فاصله بگیرد و بیش از حقّ خود از «بیت‏المال» بردارد.
حكومت در اجتماع اسلامی، باید درخشان‏ترین مظهر «عدالت اسلامی» باشد و از استبداد و استثمار، به هر نحوه، منزّه باشد و در تقسیم بیت‏المال بین افراد ملت هیچ‏گونه تبعیض روا ندارد....
حكومت امام علی علیه‏السلام نشان دهنده تمام این اصول و روشن‏ترین تجلّی حكومت انسانی و معرّفِ حقیقی روح عدالت و مساوات اسلام است.
در این نوشتار مختصر، تنها به حفظ و حراست از بیت‏المال و بهره‏گیری از آن در حكومت امام علی علیه‏السلام می‏پردازیم.
● ستیز با ناهنجاری
در فرهنگ امام علی علیه‏السلام بهره‏گیری از بیت‏المال و حفظ و حراست از آن بر اساس قانون، از اهمیّت ویژه‏ای برخوردار است. یكی از اموری كه حضرت بر آن اصرار و پافشاری می‏ورزید، جلوگیری از بخشش‏های ناروای بیت‏المال و تقسیم مساوی آن بین مسلمانان، اعم از عرب، عجم، مولی و عبد بود؛ چیزی كه بسیاری از اصحاب از آن رویگردان بوده، تاب و تحمل پذیرش آن را نداشتند. این عده به همین جهت، یكی بعد از دیگری به آن حضرت اعتراض نموده و پس از مدّتی كناره‏گیری، عَلَم مخالفت و دشمنی برافراشتند.
از زمان خلیفه دوم، بیت‏المال بر اساس سوابق و درجات اصحاب تقسیم می‏شد. در زمان عثمان نیز همین سیاست، با تساهل افزون‏تری ادامه یافت؛ یعنی نه تنها طبق دیوان عمر، اموال بیت المال به طور نامساوی تقسیم می‏شد؛ بلكه حاتم‏بخشی‏های بی‏حساب و كتابی از سوی خلیفه سوم صورت می‏گرفت. از این رو ذائقه بسیاری از اصحاب به اخّاذیِ ناروا از بیت‏المال عادت كرده، مسئله تساهل در استفاده غیر عادلانه از بیت‏المال رواج یافت. امام علی علیه‏السلام پس از رسیدن به خلافت، در همان روزهای نخست، فرمود:
«اَلا و اِنَّ كلّ قطعهٔ اقطعها عثمان من مالِ اللّه مردودٌ علی بَیتِ المال المسلمین...۱ و اللّه لو وجدتُهُ قد تزوّج به النّساء و ملك به الاماءُ، لرددتُه فانّ فی العدل سعهٔ و من ضاق علیه العدل فالجور علیه أضیق؛۲ آگاه باشید هر قطعه زمینی را كه عثمان از مال خدا به كسی هدیه داده، به بیت‏المال مسلمانان عودت داده خواهد شد... قسم به خدا! اگر با آن اموال، زنانی كابین بسته و یا كنیزانی خریده باشند، آن را بازپس خواهم گرفت؛ زیرا «عدالت» مایه گشایش و رفاه است و آن كس كه عدالت بر او گران آید، تحمّل ظلم و ستم برایش گران‏تر خواهد بود.»
علی علیه‏السلام سپس برای تمام كارگزارانش این بخشنامه را صادر فرمود:
«لایسخروا المسلمین، من سألكُم غیر الفریضهٔ فقد اعتدی فلاتعطوه۳؛ هر كس بیش از سهم تعیین شده‏اش را طلبید، زیاده‏طلبی كرده است. از پرداخت زیاده، خودداری كنید.»
تقسیم مساوی بیت‏المال، موجب نارضایتی و اعتراض بسیاری از بیعت كنندگان و دوستان دور و نزدیك آن حضرت شد؛ به طوری كه افرادی چون: طلحه، زبیر و حتی نزدیكان آن حضرت چون: برادرش عقیل۴ و خواهرش امّ هانی۵ بدان اعتراض كردند.
یحیی بن عروهٔ بن زبیر می‏گوید: وقتی نزد پدرم سخن از علی علیه‏السلام به میان می‏آمد، او از حضرت بد می‏گفت، ولی یك بار به من گفت: «پسرم! قسم به خدا! مردم از علی جدا نشدند مگر به خاطر دنیا».
اسامهٔ بن زید، پیكی نزد حضرت فرستاد و گفت:
«عطای مرا بفرست، شما می‏دانی كه اگر در دهان شیر بروی، با شما می‏آیم».
امیرمؤمنان علیه‏السلام در پاسخ نوشت:
«انّ هذا المال لمن جاهد علیه، و لكن لی مالاً بالمدینهٔ فأصب منه ما شئت؛۶
این مال برای كسی است كه در جهاد شركت كرده باشد؛ اما من در مدینه مالی دارم، هرچه می‏خواهی از آن بگیر.»
امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: یكی از دوستان امیرمؤمنان علیه‏السلام از ایشان مالی درخواست نمود، حضرت فرمود:
«یخرج عطائی فأُقاسِمُك هُو؛ (آنگاه كه حقوق من رسید، از آن به تو می‏دهم»؛ ولی آن شخص به آن مقدار قانع نشد و گفت: برایم كافی نیست. به معاویه پیوست.۷
● قانون‏مداری
در فرهنگ آن امام، بهره‏گیری از بیت‏المال مسلمانان بر پایه قانون، از اهمیّت ویژه‏ای برخوردار است. یكی از توصیه‏های مهم و كاربردی علی علیه‏السلام به كارگزارانش، بهره‏گیری معقول و قانونی از بیت‏المال است. حضرت بارها كارگزارانش را از خطرها و آفت‏های قانون شكنی در مورد بیت‏المال، برحذر داشته است. سیاست اقتصادی علی علیه‏السلام در مورد بهره‏گیری از بیت‏المال، یكی از اصولی‏ترین سیاست‏های اقتصادی است كه برای كارگزاران همه دوره‏ها كاربرد دارد.
متأسّفانه یكی از اموری كه جوامع امروزه را رنج می‏دهد، استفاده و بهره‏گیری غیر قانونی برخی از كارگزاران و نزدیكان آنها از بیت‏المال است. سرگذشت برخی از این دست كارگزاران، نشان می‏دهد كه یكی از عوامل مهمّ ناهنجاری آنان مربوط به بهره‏گیری ناروا از اموال عمومی بوده است. برخی از نزدیكان كارگزاران و اطرافیان آنها از قدرت، سوء استفاده كرده، آن‏گونه از بیت‏المال بهره می‏گیرند كه گویا تمام بیت‏المال، اموال شخصی آنان است. علی علیه‏السلام در مورد استفاده غیر قانونی عثمان بن عفّان و نزدیكان او از بیت‏المال، می‏فرماید:
«و قام معه بنو أبیه یَخْضَمُونَ مالَ اللّه خِضْمَهَٔ الاِبلِ نِبتَهَٔ الرَّبیع۸؛ هنگامی كه عثمان به خلافت قیام كرد، خویشاوندانش با او ایستادند و بیت‏المال را مانند شترِ مهار بریده‏ای كه گیاهان بهاری را بچرد، خوردند و بر باد دادند.»
بر اساس ضرورتِ رعایت قانون در بهره‏گیری از بیت‏المال است كه علی علیه‏السلام به مالك اشتر توصیه می‏كند كه خود و نزدیكان او در استفاده از اموال عمومی، حریم قانون را حفظ كنند:
«و ایّاكَ و الاِستئْثارَ بما النّاسُ فیه أسوهٌٔ۹؛ بپرهیز از اینكه چیزی را به خود مخصوص داری كه بهره همه مردم در آن (بیت‏المال) یكسان است.»
همچنین می‏فرماید:
«والی، نزدیكان و خویشاوندانی دارد كه خوی برتری جویی دارند و گردن فرازی... ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن درآور و به هیچ‏یك از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به بخشش وامگذار...»۱۰
● ثروت‏های بادآورده
حضرت در اموال كارگزاران به شدّت دقّت می‏كرد؛ اگر كسی به طور غیر منتظره صاحب ثروت یا خانه و زمینی می‏شد، به سرعت منبع درآمد او را جست و جو می‏كرد. اگر كارگزاری به ناحق از بیت‏المال سهم افزون‏تری برای خود می‏گرفت، با برخورد تند علی علیه‏السلام مواجه می‏شد. از این رو، زیاده‏خواهان از آن حضرت جدا شده، به معاویه می‏پیوستند. كما اینكه یزید بن حجیه ـ فرماندار «ری» و دشتپی۱۱، مصقلهٔ بن هبیرهٔ۱۲ و نعمان بن عجلان۱۳ پس از خیانت در بیت‏المال، به سوی معاویه گریختند.
«شریح قاضی» در كوفه خانه‏ای به هشتاد دینار خرید۱۴، حضرت سریع «قنبر» را دنبال او فرستاد و به شدّت وی را مورد بازخواست قرار داد. شریح، خود ماجرا را چنین نقل می‏كند:
وقتی نزد علی علیه‏السلام رفتم، گفت: به من خبر رسیده خانه‏ای به هشتاد دینار خریده‏ای...؟ گفتم:ایشان فرمود:
«ای شریح! از خدا بترس، همانا به زودی كسی به سراغت می‏آید كه به سند خانه‏ات نمی‏نگرد و به دلائل و توجیهات تو بر مالكیت این خانه، نگاه نمی‏كند، تو را از خانه‏ات بیرون آورده، به قبر تسلیم می‏كند، در حالی كه نه مالی همراه داری و نه خانه‏ای! قدری درنگ كن! ببین این خانه را از غیر مالت نخریده باشی و یا از مال غیرِ حلال نپرداخته باشی، كه اگر چنین باشد، در دنیا و آخرت خسارت كرده و زیان نموده‏ای.»۱۵
امام علی علیه‏السلام در نامه‏ای به یكی از نمایندگانش می‏فرماید:
«... به من اطلاع داده‏اند كه تو زمین را برهنه كرده‏ای ـ و محصول درختان و زراعت را برای خویشتن جمع كرده‏ای و چیزی به مردم نداده‏ای ـ و همه اموال بیت‏المال را هم برای خویش اندوخته‏ای! بنابراین، گزارش كار خود ـ و حسابِ دخل و خرجت ـ را برایم بفرست. و به یاد داشته باش كه حسابرسی خداوند در رستاخیز، از حسابرسی و بررسی مردم، دقیق‏تر است؛ زیرا ممكن است در اینجا، كسی گزارشْ برخلاف واقع بنویسد، یا دروغی بگوید، اما در روز قیامت همه چیز روشن است و پرونده‏ها حقایق را نشان می‏دهند.»۱۶
برخورد امام علی علیه‏السلام با برادرش عقیل ـ كه سهم بیشتری از بیت‏المال می‏خواست ـ حاكی از دقّت بسیار و اهتمام آن امام همام در بهره‏گیری از بیت‏المال و رعایت قانون است. عقیل به خاطر سختی معیشت، خدمت آن حضرت رسید و گفت:
برادر! فرزندانم گرسنه هستند، زندگی‏ام به سختی می‏گذرد، مقداری سهم ما را از بیت‏المال زیاد كن.
حضرت كه در بالاخانه‏ای مُشْرِف به سرای تجّار بود، فرمود:
برادر! برخیز، مقداری از پول‏هایی كه در این تجارتخانه است، بیاور.
عقی پاسخ داد:
آیا مرا به سرقت امر می‏كنی؟
حضرت فرمود:
برادر! تو مرا به دزدی دعوت می‏كنی؟ این بیت‏المال مسلمانان است. من حق ندارم بیش از آنچه به دیگران می‏دهم، به تو بدهم.
این است سیره حكومتی علی علیه‏السلام و آن هم مسئله خاموش كردن چراغش در نیمه شب و عدم استفاده از روغن چراغ بیت‏المال برای كار شخصی خود!۱۷
علی علیه‏السلام نهایت توجّه خود را در زمینه حفظ و حراست از بیت‏المال و بهره‏گیری صحیح از آن به كار گرفته؛ تا آنجا كه به كارگزارانش دستور می‏دهد كه حتّی در نوشتن نامه‏ها از اسراف بپرهیزند. می‏فرماید:
«أدقّوا اقلامكم و قاربوا بین سُطوركم و احذِفوا عن فُضولِكم و اقصدوا قَصْدَ الْمَعانی و ایّاكم و الْاِكْثار فانّ اموال المسلمین لاتحتمل الاضرار؛۱۸ قلم‏ها را نازك كنید، فاصله سطرها را كم، مطالب اضافی را حذف كنید و به معانی توجّه داشته باشید. از پرنویسی، دوری شود، زیرا اموال مسلمانان تحمّل ضرر ندارد.»
●● نتیجه‏گیری
از مطالبی كه گذشت، درمی‏یابیم كه «سیره حكومت علوی علیه‏السلام » روشن‏ترین تجلّی حكومت انسانی و مُعَرِّف حقیقی روح عدالت و مساوات اسلامی است.
بخشش‏های ناروای بیت‏المال و تقسیم غیر عادلانه آن در «حكومت علوی» مردود و مطرود است. سیاست علی علیه‏السلام در مورد بهره‏گیری از بیت‏المال و حفظ و حراست از اموال عمومی، فقط تئوری نیست كه آن را بنویسیم و در كناری بگذاریم؛ بلكه دستورالعملی است برای كشورداری كه باید همه كارگزاران آن را ملاكِ عمل خود قرار دهند؛ چرا كه با رعایت این قبیل دستورالعمل‏ها، افراد بی‏خانمان و نیازمند، سامان می‏گیرند و عدالت اجتماعی، تحقّق می‏یابد.
در نحوه رفتار علی علیه‏السلام با كارگزارانش در مورد بیت‏المال، دو نكته مهم قابل توجّه است:
۱. نظارت دقیق زمامدار جامعه اسلامی ـ كه البته قبل از هر كس، خود زمامدار باید تعدّی و تخطّی نكند ـ بر اجرای صحیح قانون در اموال عمومی توسّط كارگزارانش.
۲. برخورد قاطع زمامدار با كارگزارانی كه قانون‏شكنی می‏كنند.
شایان ذكر است كه: كارگزاران و هر كسی كه به نحوی با بیت‏المال سر و كار دارد و متصدّی آن است، باید توجّه و دقّت كامل داشته باشد كه استفاده غیر قانونی از بیت‏المال، ظلم بزرگی است؛ به دلیل اینكه اموال عمومی، مال همه یتیمان، پابرهنگان، فقیران، ضعیفان و قشر آسیب‏پذیر جامعه است كه در صورت «سوء استفاده»، حقّ همه آنها ضایع می‏شود و این، ستمی نابخشودنی است و از لحاظ وجدانی، عقلی و نقلی، محكوم و مذموم است.
نویسنده:عسكری اسلام‏پور كریمی
پی‏نوشت‏ها:
۱. نهج السّعادهٔ فی مستدرك نهج البلاغه، محمّدباقر محمودی، دارالتعاریف، بیروت، ۱۳۹۶ق، ج ۱، ص ۱۹۸.
۲. نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
۳. نهج السّعادهٔ فی مستدرك نهج البلاغه، ج ۴، ص ۳۱.
۴. همان، ج ۱، ص ۲۲۴.
۵. همان، ص ۲۲۴ و ۲۲۵.
۶. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‏الحدید، ج ۴، ص ۱۰۲.
۷. نهج السّعادهٔ فی مستدرك نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۴۶ و ۱۴۷.
۸. نهج البلاغه، خطبه شقشقیه. در مورد سوء استفاده عثمان از بیت‏المال، ر. ك: مروج الذّهب، ج ۲، ص ۳۵۰؛ الغدیر، ج ۸، ص ۲۸۷ ـ ۷۵ و شرح نهج‏البلاغه، ابن میثم، ج ۱، ص ۱۶۷.
۹. هج‏البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ص ۳۴.
۱۰. همان، ص ۳۳۸؛ فرهنگ آفتاب، ج ۸، ص ۴۴۴۴.
۱۱. شرح نهج‏البلاغه، ابن ابی‏الحدید، ج ۴، ص ۸۳ و ۸۵؛ قاموس الرّجال، محمّدتقی تستری، جامعه مدرّسین، قم، ج ۹، ص ۴۳۸.
۱۲. قاموس الرّجال، تستری، نشر الكتاب، تهران، ج ۹، ص ۷.
۱۳. همان، ص ۲۲۰.
۱۴. هر «دینار» معادل ده درهم بوده و این مبلغ در آن روزگار برای خرید خانه‏های گلی كوفه مبلغ گزافی به شمار می‏آمد.
۱۵. نهج السّعادهٔ فی مستدرك نهج البلاغه، ج ۱، ص ۶۰۲؛ عبقریهٔ الامام، ص ۱۶۹ ـ ۱۶۰.
۱۶. نهج البلاغه، ترجمه فیض‏الاسلام، نامه ۴۰، ص ۹۵۵.
۱۷. نهج السّعادهٔ فی مستدرك نهج البلاغه، ج ۱، ص ۲۲۴.
۱۸. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۰۵ و ج ۱۰۴، ص ۲۷۵.
منبع:ماهنامه كوثر، شماره ۵۹
منبع : خبرگزاری فارس