چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سیمای آسمانی و آرزوهای قنوت


سیمای آسمانی و آرزوهای قنوت
او جل جلاله، عطا که دهد به کرم خود دهد نه به استحقاق تو، به وجود خود دهد نه به سجود تو، به فضل خود دهد نه به فعل تو، به خدایی خود دهد نه به کدخدایی تو.
تنها هدف والای جهان آفرینش، عبادت است و اطاعت خلق در برابر خداوند:
ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ۱ نماز معراج مؤمن است که الصلوه معراج المؤمن ۲ و مهمترین مقیاس اعمال در روز قیامت: اول مایحاسب به العبد الصلوه ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت رد ماسواها. نماز طهارت روح است از همه رذایل و مفاسد دنیا و آموزنده ی تمام فضایل روح است برای آدمیان. پس نماز واقعی کوثری است که انسان را پاک و مطهر می سازد.۳
وقتی صدای اذان را می شنوم، به یاد لحظه ای می افتم که جبرائیل در بیت المعمور اذان را خواند و تمام عرشیان، فرشتگان و پیامبران به محمد(ص) اقتدا کرده و نماز به جای آوردند. حس می کنم مانند پرنده ای کوچک از لابلای غل و زنجیر دنیا رها شده و از زندان نفس خویش می گریزم. از صدای طنین انداز مؤذن که از لابلای گلدسته های فیروزه ای مسجد به گوش می رسد، می گذرم. گویی همه طبیعت با او هم صدا شده اند. پس به یاد اولین روز زندگانی ام که مؤذن در گوشم خواند: الله اکبر الله اکبر ، سجاده سبزم را پهن کرده و در محضر پاکش قسم یاد می کنم که تنها معبودم تویی. پس پرواز می کنم به سوی ذات پاک او. صدایش به گوش می رسد: حی علی خیر العمل. پس در شکستن بغض هایم تطهیر شده و نماز خویش آغاز می کنم. پروبالم نیرو می گیرد تا بتواند از این اسارت رهایی یابد. آنگاه که دست ها را به نشانه پشت سر انداختن همه تعلقات دنیوی بالا می آورم. در قرائت به وحدانیت و بی نیازی او اقرار می کنم. پس غرورم را رکوع و به نفس خویش ثابت می کنم که در برابر اقیانوس بی کران الهی، ذره ای کوچک هم نیستم. اشک هایم سجده می شوند، بوی خوش خاک به مشام می رسد. و چه بوی آرامش دهنده ای ! آنگاه تهی دستی و فقرم را قنوت می گیرم تا شاید دستان خشک و کویری ام از باران رحمت الهی بهره مند گردد. از صمیم جان می خوانم: و اذقنی حلاوه ذکرک. تا من نیز مانند امامان معصوم شیرینی یادش را از ژرفای وجود حس کنم. صدایش می زنم: یا هادی المضلین. در کوچه پس کوچه های تاریکی و ظلمت گم شده ام و تنها تویی که می توانی راهنمایم باشی دستم بگیری و مرا از این سردرگمی نجات دهی. اشک هایم جاری است که سلاحه البکاء.۴ بازهم می خوانمش: الهی، خود می دانم که کیف ادعوک و انا انا ۵ چگونه بخوانمت درحالی که من منم با این همه بدی هایم اما کیف اقطع رجائی فبک و انت انت۶ چگونه امیدم را به تو قطع کنم درحالی که تو خدای من هستی؟!
یا من لایخفی علیه خافیه، می دانم که حتی اشکی که در گوشه چشمانم حلقه زد و فرود نیامد نیز از نگاهت پنهان نمانده است. پس به حرمت اشکی که ریخته شد و آنکه هنوز انتظار فرود می کشد، گناهانم را ببخشای.
پرنده دلم اوج گرفته است. از لحظه لحظه گرم نیایش عبور کرده و به فرودگاه تشهد می رسم. جایی که مبدأ آن فرش است و مقصدش عرش. جایی که هر مسافر بال های خاکی اش را دوباره بر زمین می ساید. تشهد می خوانم و شهادت بر وحدانیت خداوند و پیامبری محمد(ص). پس درود می فرستم بر آل پاک او. و سلام می دهم بر اطرافیانی که تاکنون درمیان آنان نبوده ام. مانند دیگر نمازگزاران. زیرا نمازگزار درحال مناجات با خداست. پس در جمع مردم و در میان آنان نیست، چون وارد جمع دیگران شد، می گوید: السلام علیکم.نماز به پایان رسید و پرنده دلم نیز پرواز درآبی بی کران آسمان خدایی را تجربه کرده ، به کمال رسید؛ آنچه همیشه در انتظارش بوده است: رهایی از غل و زنجیر نفس.

زهرا قدوسی زاده ۱۳ ساله از قم
(عضو تیم ادبی و هنری مدرسه)
۱- آیه ۶۵ ذاریات
۲- حدیث از پیامبر اکرم(ص)
۳- کتاب حکمت عبادات آیه الله جوادی آملی
۴- دعای کمیل
۵و۶- دعای سریع الاجابه
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید