پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مراقب بازی دوگانه روسیه باشیم


مراقب بازی دوگانه روسیه باشیم
آغاز ارسال سوخت هسته ای نیروگاه بوشهر، اقدامی غیر منتظره بود. گرچه بیش از هشت ماه از زمان مقرر برای تحویل اورانیوم نیروگاهی به ایران گذشته و هیات ایرانی نیز در سفر هفته گذشته خود به مسکو به سرپرستی منوچهر متکی، وزیر امور خارجه مذاکراتی را در این زمینه با طرف روسی داشته است، اما به نظر می رسد تهران انتظار نداشت این مذاکرات به این زودی ثمر دهد.
مقام های ایرانی نه تنها پیش از این از ارسال سوخت در این هفته خبری نداده یا حتی بنا به عرف دولت نهم از در راه بودن خبرهای خوش هسته ای سخنی به میان نیاورده بودند، بلکه حتی محمدعلی حسینی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور یک روز پیش از اقدام طرف روسی به آغاز تحویل سوخت راکتور گفته بود که نمی توان زمانی برای ورود نیروگاه بوشهر به شبکه برق کشور مشخص کرد. این در حالی است که طبق قرارداد، روسیه موظف است شش ماه پیش از راه اندازی فاز یک نیروگاه، سوخت مورد نیاز را به ایران تحویل دهد. در واقع زمان راه اندازی نیروگاه است که موعد تحویل سوخت را تعیین می کند.
از سوی دیگر دستیابی ایران به اورانیوم غنی شده، از دید مخالفان هسته ای شدن ایران، مناقشه برانگیزترین بخش همکاری هسته ای تهران- مسکو است. در حالی که مذاکرات هسته ای پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان برای اتخاذ تصمیم درباره چگونگی برخورد با ایران به دلیل امتناع این کشور از اجرای مفاد قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل هنوز در جریان است، اقدام روسیه به در اختیار ایران گذاشتن اورانیوم مورد نیاز راکتور نیروگاهی، به نوعی نادیده گرفتن نگرانی های ادعایی کشورهای غربی است.
برای تحلیل اقدام غیر منتظره مسکو، لازم است جایگاه روسیه را در مناقشه هسته ای ایران به دقت در نظر گرفت. بیشتر کشورهای عضو ۱+۵ به واسطه مناقشه هسته ای در شرایط متناقضی قرار می گیرند. چین، روسیه، آلمان، فرانسه و انگلستان هر کدام کم و بیش روابط تجاری قابل توجهی با ایران دارند. اقدام به اعمال محدودیت های مالی و بازرگانی در قالب تحریم ها، به بهانه آنچه آنان تنبیه ایران می خوانند، برای آنان نیز هزینه دربردارد. همان طور که ذکر شد، مسکو نیز درگیر این شرایط متناقض است; اما این کشور در میان ۱+۵ جایگاه منحصر به فردی دارد. این جایگاه ویژه ناشی از همکاری هسته ای با ایران در پروژه نیروگاه بوشهر است.
البته نباید این همکاری را صرفا یک همکاری اقتصادی در نظر گرفت; بلکه این شراکت هم برای ایران و هم برای روسیه نقشی راهبردی دارد. از سوی دیگر، همکاری مسکو با تهران در پروژه ای است که در قالب حساسیت برانگیزترین برنامه ایران برای غرب می گنجد.جایگاه ویژه روسیه در میان کشورهای ۱+۵ به مسکو این امکان را می دهد که از پروژه بوشهر به عنوان اهرمی دوسویه در معادلات دیپلماتیک خود بهره جوید. این کشور تاکنون نسبت به آخرین توافق با ایران ۸ماه تاخیر در تحویل نیروگاه به تهران داشته است. تحلیل گران و مقام های رسمی ایران بارها به صراحت دلیل این تاخیر را سیاسی ارزیابی کرده اند.
به تعبیر دیگر، وقت کشی روسیه در اجرای قرارداد، امتیازی بوده که به کشورهای غربی داده است.
اما اکنون روسیه چه هدفی را از آغاز تحویل سوخت به ایران دنبال می کند؟ بی شک مسکو بیش از آنکه رفتار خود را در همکاری با تهران در نیروگاه بوشهر براساس قرارداد تنظیم کند، مبنای عمل خود را مناسبات سیاسی قرار داده و می دهد. از این روی، تحویل سوخت نیروگاه را نمی توان تنها اقدامی در راستای قرارداد قلمداد کرد.این اقدام روسیه از منظر دیپلماتیک نیز کارکردی دوگانه برای روسیه دارد. از آنجا که تحویل سوخت نیروگاه، اقدامی زمانبر است، مسکو می تواند دو رویکرد متفاوت را در این مدت اتخاذ کند.
روسیه به رهبری پوتین که خیال بازگشت به جهان دوقطبی را در سر می پروراند، در چند جبهه با دنیای غرب وارد مناقشه سیاسی شده است.از جمله به دو مورد از آنها می توان اشاره کرد. یکی برنامه سپر دفاع موشکی آمریکا است. این برنامه که شامل استقرار رادارها و سکوهای پرتاب موشک های دوربرد است، توسط ایالات متحده در اروپای شرقی اجرا می شود. گر چه واشنگتن ادعا می کند که هدف از این برنامه مقابله با آنچه تهدید موشکی ایران می خواند، است; اما مسکو میداند که کاخ سفید هدفی را جز مقابله سیاسی و نظامی با کرملین دنبال نمی کند. مورد دیگر مساله استقلال کوزوو است. روسیه که حامی صربستان است تا آنجا با این امر مخالف است که به صراحت اعلام کرده است، چنانچه شورای امنیت رای به استقلال کوزوو بدهد، مسکو از حق وتوی خود برای جلوگیری از صدور این حکم استفاده خواهد کرد. این در حالی است که روسیه هرگز نگفته است که تحریم ایران را وتو می کند; گر چه مسکو با تایید صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران، پس از ارائه برآورد اطلاعاتی آمریکا درباره آن حتی به صراحت گفته است که ایران پیش از سال ۲۰۰۳ نیز برنامه تسلیحاتی نداشته است.
روسیه تاکنون در این مناقشات سیاسی با غرب «کوزوو و سامانه دفاع موشکی آمریکا» به نتیجه مطلوب دست نیافته است. کرملین که تاکنون با عمل نکردن به قرارداد خود با ایران برای تکمیل نیروگاه بوشهر به غرب امتیاز داده است، احساس می کند که زمان را برای دریافت ما به ازای این امتیازات از دست می دهد و با آغاز تحویل سوخت به ایران نشان می دهد که به جای همراهی با آنان (که در تصویب دو قطعنامه تحریم علیه ایران به نمایش گذاشت) می تواند در نقش حامی جدی ایران ظاهر شود. در همین رابطه شبکه خبری بی.بی.سی در تحلیلی نوشت که «روسیه نگرانی های غرب درباره ایران را جدی نگرفته است.»
کاخ سفید نیز با اشاره به نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی بر سوخت ارسالی، این نظارت را «گامی خوب» خواند; اما هشدار داد که «نگرانی آمریکا نسبت به ایران همچنان زیاد است، همان طور که نگرانی متحدین ما زیاد است».
همان طور که پیشتر گفته شد اقدام به تحویل سوخت به ایران کارکرد سیاسی دوگانه ای را برای روسیه دارد. وزارت خارجه این کشور روز دوشنبه همزمان با ارسال اولین محموله اورانیوم به تهران با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که ایران نیازی به غنی سازی ندارد و مسکو سوخت مورد نیاز ایران را تامین می کند. وزارت خارجه روسیه بار دیگر پیشنهاد ایجاد کنسرسیوم غنی سازی با ایران در خاک روسیه را تکرار کرد. این رویکرد با استقبال کاخ سفید مواجه شد.
رییس جمهوری آمریکا با اعلام حمایت از ارسال نخستین محموله سوخت هسته ای از سوی روسیه برای ایران، ادعا کرد که ایران دیگر نیازی به پیگیری برنامه غنی سازی اورانیوم ندارد.
جورج بوش در واکنش به تحویل نخستین محموله سوخت اتمی برای نیروگاه بوشهر به ایران از سوی روسیه مدعی شد: اگر روسها مایل به این کار هستند که من از آن حمایت می کنم، پس ایرانی ها دیگر نیازی به کسب دانش غنی سازی ندارند.
بوش در ادامه از تلاش آمریکا برای تصویب دور سوم تحریم ها علیه ایران خبر داد و ادعا کرد: ایران یک توضیح به دنیا بدهکار است.
وی با اشاره به گزارش ارزیابی اخیر ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمریکا مدعی شد: آن گزارش را اگر به دقت بخوانید، می گوید ایران یک تهدید برای صلح است اگر فعالیت های غنی سازی آنها را متوقف نکنیم.
همان طور که گفته شد ارسال سوخت فرآیندی دو ماهه است، همچنین از زمان دریافت سوخت تا راه اندازی نیروگاه، شش ماه زمان لازم است و مسکو این امکان را دارد که با چرخش قطعی به یکی از دو رویکرد پیش گفته، بهره برداری مورد نظر خود را داشته باشد.
بدین ترتیب به نظر می رسد همان گونه که سخنگوی وزارت خارجه گفته است، هنوز نمی توان آغاز کار نیروگاه بوشهر را در آینده نزدیک قطعی تلقی کرد و سرنوشت این پروژه اینک تاریخی شده علاوه بر معادلات مناقشه هسته ای به مسائل مهم بین المللی و «جدال شرق و غرب» گره خورده است.
نویسنده : سیدمحمد عاملی
منبع : روزنامه مردم سالاری