پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

منافع مشترک ایران و روسیه در قفقاز


منافع مشترک ایران و روسیه در قفقاز
قرارداد «امنیت مشارکتی» در ماه می سال ۱۹۹۲ میلادی (۱۳۷۱) توسط برخی کشورهای عضو جامعه مشترک‌المنافع از جمله روسیه، ارمنستان، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان آذربایجان و بلاروس امضا شد و بر مبنای آن سازمانی متشکل از این کشورها تشکیل گردید.
قرارداد مذکور شامل همکاری کشورهای عضو در عرصه‌های مختلف نظامی، از جمله ایجاد سیستم مشترک ضد‌هوایی این کشورها بوده و روسیه به عنوان موسس این پیمان در تلاش است تا با استفاده از این پیمان به حضور نظامی خود در منطقه تداوم بخشد.
این پیمان به عنوان اولین پیمان امنیت مشارکتی بعد از فروپاشی شوروی عملا توانسته است هژمونی روسیه را در منطقه آسیای میانه و قفقاز حفظ کرده و شرایطی را بوجود آورد که دیگر بسیاری از مناقشات این منطقه تحت تاثیرآن،عملا دیگر وجود خارجی نداشته باشند.
یکی از مناقشاتی که در منطقه قفقاز بعد از گذشت تقریبا ۱۷ سال از فروپاشی شوروی باقی مانده، مناقشه ارضی «قره باغ» بین ارمنستان و آذربایجان است که میراث امپراتوری شوروی بوده و در سال ۱۹۸۸ آغاز شده است.
در آن زمان منطقه کوهستانی «قره باغ» که بیشتر ساکنین آن را ارامنه تشکیل می دادند، اعلام کرد که از حاکمیت آذربایجان خارج می شود. روز ۱۰ دسامبر سال ۱۹۹۱ در «قره باغ» رفراندومی برگزار شد که طی آن بیشتر مردم خواستار کسب استقلال کامل از آذربایجان شدند. بدنبال آن، اقدامات گسترده نظامی آغاز شد که در نتیجه، آذربایجان کنترل بر منطقه «قره باغ» و هفت منطقه پیرامون آن را از دست داد.
از روز ۱۲ ماه می ۱۹۹۴ پس از امضای قرارداد صلح در «بیشکک» اقدامات نظامی در منطقه مناقشه، که در نتیجه آن حدود ۱۵ هزار نفر کشته و حدود ۱ میلیون نفر مجبور به ترک خانه های خود شده بودند، متوقف شد.
از سال ۱۹۹۲ تا به امروز مذاکراتی برای حل مسالمت آمیز مناقشه در چارچوب «گروه مینسک» سازمان امنیت و همکاری اروپا انجام می شوند.
در حالی که با خویشتنداری طرفین، امکان مهار مناقشه «قره باغ» در همان ابتدا وجود داشت، دولت «ابوالفضل‌ایلچی‌بیگ» با سیاست متمایل به غرب خود باعث شد که فضای منطقه، درگیر بحرانی شود که تا به امروز ادامه دارد و پای بازیگران فرا منطقه ای از جمله ایالات متحده و اتحادیه اروپا را به منطقه گشود.
در این حال خاندان‌ «علی‌اف‌» نیز همانند اولین ریس جمهور آذربایجان سیاستی متمایل به غرب را دنبال کردند و راه وی را ادامه دادند.
این سیاست به ظاهر موافق غرب، اندک اندک تأثیرات مخرب خود را آشکار ساخت و منجر به خروج دواطلبانه آذربایجان از پیمان امنیت مشارکتی در سال ۱۹۹۹ (۱۳۷۸) شد.
سه ریس جمهور آذربایجان علی‌رغم همه تفاوتها، در وابستگی به آمریکا، غرب و اسراییل راه یکسانی را طی کردند. آنها تصور می کردند، روسیه قدرتمند برای همیشه به تاریخ پیوسته است، و قدرت چانی زنی را با غرب از دست داده است اما عملا امروز روسیه به عنوان ابرقدرتی که دارای سلاح هسته ای و ذخایر انرژی فراوان است، اندک‌اندک وارد میدان رقابت با آمریکا می‌شود و به موجب قدرت گرفتن روسها در منطقه ای که به طور سنتی در آن نفوذ دارند، حضور قدرتهای فرا منطقه ای - علی رقم هزینه های گزافی که برای حضور در منطقه پرداخته اند- کم رنگ تر از قبل خواهد شد.برای نمونه می توان به بر چیده شدن پایگاه هوای آمریکا در ازبکستان اشاره کرد.
در این میان با پیوند های اقتصادی که میان همسایگان آذربایجان و روسیه در حال شکل گیری است، شاهد این مساله هستیم که این جمهوری کوچک قفقاز را، حالتی از انزوا فرار گرفته است وعلی رغم موقعیت ژئوپلتیکش با افزایش فعالیت های ایران و روسیه به عنوان بازیگران منطقه ای کار آیی خود را به عنوان یک متحد استراتژیک برای غرب از دست خواهد داد.
حضور فعال جمهوری اسلامی ایران و روسیه در اقتصاد آذربایجان، باعث شده است که آذربایجان عملا به منافع همسایگان خود توجه بیشتری نشان دهد.
کنفرانس سران کشورهای حاشیه خزر نمونه بسیار خوبی است که در آن عملا از مانور های نظامی همپیمانان فرا منطقه ای در خزر جلوگیری شد و حضور کشورهای فرا منطقه ای را کم رنگ تر از قبل کرد.
در این میان دولت ارمنستان با پیوند های امنیتی ویژه خود با جمهوری اسلامی ایران و روسیه به یک متحد تراز اول برای بازیگران منطقه ای حوزه قفقاز تبدیل شده است و با پیگیری سیاست های هم سو با روسیه مقامات آذربایجان را نگران کرده است. در همین راستا دولت آذربایجان از تصمیم اخیر روسیه برای ایجاد تسهیلات در زمینه تحویل سلاح و تجهیزات نظامی به ارمنستان ابراز نگرانی کرد.
سخنگوی وزارت امورخارجه آذربایجان طی کنفرانس مطبوعاتی با تشریح تصمیم اخیر روسیه مبنی بر تحویل تسلیحات نظامی به کشورهای عضو سازمان «قرارداد امنیت مشارکتی » از جمله به ارمنستان، به قیمت بازار داخلی گفت؛ کشورش عمیقاً نگران این اقدام روسیه است. «خزر ابراهیم» افزود: امیدوارم روسیه به نگرانی‌های باکو درباره تحویل تسلیحات نظامی به ارمنستان پی‌ببرد.
وی با اشاره به این که تصمیم مذکور در چارچوب سازمان قرارداد امنیت دسته‌جمعی اتخاذ شده، گفت: با توجه به این که روسیه به عنوان یکی از روسای «گروه میانجی مینسک» در مذاکرات حل مسالمت‌آمیز مناقشه قره‌باغ حضور دارد، امید می‌رود مسکو در انجام این قبیل اقدامات به حساسیت مسئله واقف باشد.
سخنگوی وزارت امورخارجه آذربایجان تاکید کرد؛ کشورش، نگرانی خود در این زمینه را به طور رسمی به دولت روسیه ابلاغ خواهد کرد.
مسئله فروش سلاح به قیمت تمام شده از سوی روسیه به کشورهای عضو پیمان امنیت دسته‌جمعی موضوع جدیدی نیست و روسیه این مسئله را در دو سال اخیر بارها مطرح کرده است.
هدف اساسی روسیه از طرح این موضوع در واقع از یک سو تقویت سطح همگرایی در پیمان امنیت دسته جمعی است و از سوی دیگر روسیه تلاش دارد با چنین سیاستی مانع تغییر ماهیت روسی ارتش‌های کشورهای عضو پیمان امنیت مشارکتی شود.
به ویژه اینکه «ناتو» از سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۳) و با امضای قرارداد مشارکت برای صلح با کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز تلاش دارد ماهیت روسی ارتش این کشورها را غربی کند. این اقدام ناتو در جهت تضعیف موقعیت روسیه در حوزه آسیایه میانه است.
در حالی که روسها مرزهای خارجی خود را مرزهای شوروی سابق تعریف کرده اند و حضور نظامی ناتو می توانست عملا معادلات امنیتی روسها را بر هم بزند در چنین شرایطی روسیه اخیراً در نشست سران کشورهای عضو سازمان امنیت مشارکتی در تاجیکستان که با حضور روسای جمهوری ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، روسیه، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان برگزار شد، اعلام کرد که از این به بعد تسلیحات به این کشورها را به قیمت بازارداخلی خود تحویل خواهد داد.
البته مسکو تلاش می کند در قبال ایفای نقشی فعال تر در برقراری صلح منطقه و به ویژه افزایش صلح‌بانان روسی، به کشورهای این حوزه سلاح ارزان قیمت بفروشد.
این در حالی است که نیرو های حافظ صلح روسیه در دسامبر سال ۲۰۰۷ از گرجستان خارج شدند ودر منطقه قفقاز به غیر از ارمنستان برای روسها متحد دیگری باقی نمانده است.
با اینکه دولت ساکاشویلی در شرایط مناسبی قرار ندارد و در انتخابات ۵ ژانویه فعلا به عنوان پیروز میدان شناخته می شود اما نتوانسته است بحران «ابخازیا» و«اوستیا» را حل کند اما خروج نظامی روسیه از گرجستان به ظاهر پیروزی نیروهای ضد روسی در منطقه است. اما به تعبیری دیگر آبستن تحولاتی است که به نفع نیروهای فرا منطقه ای نخواهد بود درواقع روسیه اهداف درازمدتی درخصوص افزایش حضور نظامی اش در منطقه دارد و در این میان با ابتکار روسیه، سازمان پیمان امنیت مشارکتی و سازمان شانگهای پروتکل مشارکت امنیتی را امضاء کردند که می‌تواند اساس ایجاد یک بلوک نظامی ـ سیاسی اورآسیایی مشابه ناتو، در قلمروی به گستردگی از بلاروس تا چین باشدکه روسیه مدتهاست به دنبال ایجاد آن است.
در میان شش عضو پیمان امنیت ‌مشارکتی، ارمنستان از جمله کشورهایی است که ارتش آن، توسط روسیه تجهیز می شود.
«رابرت کوچاریان» رئیس جمهوری ارمنستان نیز در نشست سران سازمان پیمان امنیت مشارکتی از تصمیمات این نشست به ویژه در زمینه فروش سلاح ارزان قیمت و سروسامان دادن به مسئله مهاجرت درمنطقه حمایت کرد. در چنین شرایطی نیز دولت آذربایجان از فروش سلاح‌های ارزان قیمت روسی به ارمنستان ابراز نگرانی کرده است.
با نگاه دیگر حضور نظامی روسیه در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران است در حالی که ایران و روسیه به عنوان رقبای یکدیگر در عرصه انرژی محسوب می شوند اما در منطقه آسیای میانه و قفقاز سیاست های مشابه ای را دنبال می کنند و آن کاهش حضور قدرت های فرا منطقه ای است. زیرا این حضور امنیت منطقه را به خطر می اندازد و منجر به بروز مناقاشات منطقه ای خواهد شد که سطح اعتماد میان کشور های منطقه را کاهش خواهد داد.
حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه می تواند حضور چین و ایالات متحده را کاهش دهد، که این مهم با منافع روسیه هم سو است زیرا عملا ایران و روسیه در منطقه قفقاز سیاستی هم سو را دنبال می کنند.
از طرفی با حضور روسیه در منطقه از حضور نظامی آمریکا کاسته می شود که به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود چون تهدیدات علیه ایران را کاهش می دهد و در عین حال با حضور ایران در سازمان همکاری های شانگهای، ایران شاهد ارتقا سطح روابط امنیتی خود با همسایگانش و دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد( روسیه و چین ) خواهد بود که عملا منجر به ارتقا سطح امنیت منطقه خواهد شد.
نویسنده: سید بهزاد - اخلاقی
منبع: خبرگزاری - آفتاب
منبع : باشگاه اندیشه