سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


خون، اشک، اسباب‌بازی و سازمان‌های غیردولتی


خون، اشک، اسباب‌بازی و سازمان‌های غیردولتی
به دنبال ده‌ها مورد فراخوان جمع‌آوری اسباب‌بازی‌های خطرناک ساخته شده در چین که با مارک‌های تجاری ابرشرکت‌های آمریکایی این صنعت فروخته می‌شدند، مقامات آمریکایی و رسانه‌های ما بارها نگرانی خود را در مورد کودکان معصومی که به دنبال بازی با این محصولات مسموم و یا بیمار شده‌اند، اعلام نموده‌اند؛ اما هیچ‌کس سخن از شرایط غیرانسانی کارگران چینی که در کارگاه‌های کثیف و تاریک و غیرایمن به تولید این اسباب‌بازی‌ها می‌پردازند، دستمزدهایی اندک دریافت می‌کنند و به انواع بیماری‌های شغلی و قطع عضو نیز دچار می‌شوند، به میان نمی‌آورد؛ چرا که منافع ابرشرکت‌های تجاری ما تنها در سایه تولید بیشتر و هزینه‌های انسانی کمتر تأمین خواهد شد. نویسنده با اشاره به اقدامات موثر سازمان‌های غیردولتی در دو دهه اخیر که در پاره‌ای از موارد به نتایج خوبی نیز منتهی شده است، یادآوری می‌نماید که برای حفظ حقوق انسان‌ها، محیط زیست و ساختن جهانی انسانی، باید این شرایط تغییر کند.
همه ساله همزمان با فرا رسیدن فصل خرید هدایای سال نو مسیحی، شور و هیجان زیادی در میان مردم ما جهت خرید اسباب‌بازی‌های کریسمس به وجود می‌آید. مصرف‌کنندگان غربی خواهان خریدهای ارزان‌تری هستند و کارگران چینی هم برای تولید این کالاها دست به کار می‌شوند. اما در سال جاری، مصرف‌کنندگان با وسواس و دقت بیشتری به محموله کشتی‌های حامل اسباب‌بازی صادر شده از چین می‌نگرند، چرا که از ماه‌ها پیش، کارشناسان و منتقدان مستقل تلاش کرده‌اند که مصرف‌کنندگان را با حقایق فراسوی این کالاهای ارزان قیمت چینی آشنا نمایند. در کشمکش‌های اخیر به وجود آمده میان دولت‌های ایالات متحده و چین پیرامون مسأله اسباب‌بازی‌ها و با حمایت آمریکایی‌ها از لزوم توجه بیشتر چینی‌ها به اصول اخلاقی، سرانجام دولتمردان پکن موضعی دفاعی گرفته‌اند. به علاوه آنان اعلام کرده‌اند که در بازرسی‌های خود، دقت بیشتری را معمول خواهند داشت.

نکته‌ای را که باید به دقت مورد توجه قرار داد این است که اکثر اسباب‌بازی‌های چینی، توسط شرکت‌های هنگ کنگی دارای کارگران ارزان‌قیمت چینی ساخته و عرضه می‌شود. البته کارخانجات آنها در چین، تولیدات خود را عموماً تحت لیسانس شرکت‌های شناخته شده و غول‌پیکر نظیر «متل» و «دیسنی» با توجه به طراحی‌های انجام شده توسط ابرشرکت‌های آمریکایی تولید می‌نمایند. لذا هنگامی که بچه‌های ما آهن‌رباهای این اسباب‌بازی‌های بی‌کیفیت را می‌بلعند، چه کسی را باید سرزنش نمود؟ در ماه سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی، شرکت متل با جمع‌آوری ۲۱ میلیون اسباب‌بازی خود تلاش کرد که این رسوایی را مدیریت نماید. بعدها یک بازرگان هنک کنگی عرضه کننده قطعات که برای کاهش قیمت تمام شده اسباب‌بازی‌ها با این ابر شرکت‌ قراردادی منعقد نموده بود، به عنوان متهم اصلی معرفی شد. البته وی هم کارخانه خود را در کشور چین ساخته بود.
گناه اصلی برگردن کیست؟ ابر شرکت‌هایی نظیر متل؟ بازرگانان هنگ کنگی؟ و یا دولت‌های ایالات متحده و چین که مسئولیت بازرسی‌های مربوطه را بر عهده دارند؟ البته رسانه‌های ما سرانگشت اتهام خود را به سوی «چین» نشانه گرفته‌اند.
از سوی دیگر، سناتور هیلاری کلینتون، در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی خود، با توجه به ۷۲ مورد فراخوان جمع‌آوری اسباب‌بازی‌های کودکان در سال جاری چنین می‌گوید: «این اسباب‌بازی‌ها در مجموع از ۳۲ میلیون عدد فراتر رفته‌اند و البته بیش از ۹۹% آنها در چین ساخته شده‌اند… لذا اگر دولت چین خواهان ادامه تجارت خود با ایالات متحده است، باید به پذیرش استانداردهایی بالاتر تن دهد.»
در گزارش‌های رسانه‌های غربی هم، هویت قربانیان کاملاً روشن است: کودکان ما در معرض خطر قرار گرفته‌اند. در اینجا هم لنز دوربین‌های این شبکه‌های خبری به انحراف از حقیقت گرفتار شده‌اند؛ چرا که آنان هیچ‌نگرانی‌ای در مورد سلامت صدها هزار کارگر چینی شاغل در این کارخانه‌ها و کارگاه‌ها که در شرایطی خطرناک به کار مشغولند و علاوه بر اسباب‌بازی‌، صدها کالای دیگر صادراتی را تولید می‌کنند، ندارند. بسیاری از این کارگران، ساعت‌های متمادی در مجاورت رنگ‌های سمی به کار مشغول هستند، با ماشین‌هایی خطرناک و غیراستاندارد به تولید می‌پردازند و یا باید در طول روز کاری خود با انواع مواد شیمیایی سمی و خطرناک کار کنند. این کارگران فقیر باید همه روزه ۱۱ ساعت به چنین کارهای طاقت‌فرسایی بپردازند و در هفته نیز ۶ تا ۷ روز کار می‌کنند. البته کل دستمزدهای ماهانه آنها به زحمت به ۱۰۰ دلار می‌رسد.
در چین، همه روزه تعداد تکان دهنده‌ای از کارگران به انواع بیماریهای شغلی و یا معلولیت‌های صنعتی مبتلا می‌گردند. مثلاً یک پژوهش انجام شده در بیمارستان‌های استان گوانگجو نشان می‌دهد که ظرف یک سال، بیش از ۰۰۰/۴۰ انگشت به وسیله ماشین‌آلات صنعتی قطع شده است. یکی دیگر از منابع چینی‌ هم اعلام می‌کند که در استان شینزن این کشور، در طول یک سال، بیش از ۰۰۰/۱۷ دست و پای کارگران، با مصدومیت‌های جدی و یا قطع شدن، روبه‌رو گردیده‌اند.
البته نادیده‌انگاری استانداردهای ایمنی در این کارخانجات، تا پیش از اعتراضات گسترده سازمان‌های غیردولتی به واقعیت‌های تلخ فراسوی محصولات ارزان قیمت عرضه شده در فروشگاه‌های کشورهای غربی در سال‌های دهه ۹۰ میلادی، وضعیت بسیار بدتری داشت. به دنبال این مخالفت‌ها، شرکت‌های غربی با معرفی برنامه‌هایی تحت عنوان «مسئولیت‌پذیری اجتماعی ابر شرکت‌ها» (CSR) شروع به کنترل مراحل تولید در کارخانجات طرف قرارداد خویش کردند. مطمئناً بدون چنین کنترل‌ها و بازبینی‌هایی، ما تاکنون با حجم گسترده‌‌تری از آسیب‌های جسمی و مسمومیت‌ها روبه‌رو می‌شدیم. البته ابرشرکت‌های غول‌پیکر غربی در گزارش‌های سالانه خود همواره به این موضوع افتخار می‌کنند؛ اما در صورت افشای رسوایی‌های مربوط به تولیدات غیراستاندارد خود، هیچ‌گاه به وجود چنین برنامه‌هایی اشاره نمی‌نمایند.
اکثر این برنامه‌های مربوط به مسئولیت‌پذیری اجتماعی ابر شرکت‌ها، تأثیر اندکی در بهبود شرایط کارگران آسیب دیده و یا مبتلا به بیماری‌های شغلی داشته‌اند. مدیران این شرکت‌ها، با پرداخت پولی اندک، به سادگی از زیر بار مسئولیت‌های خود شانه خالی می‌کنند، در حالی که این کارگران، نیازمند حمایت‌های حقوقی، اخلاقی و مالی هستند. به هر حال، تاکنون گام‌های موثری از سوی دولت چین و این کارخانجات برای بهبود شرایط زندگی این کارگران، طراحی و اجرا نگردیده است. از سوی دیگر، تعدادی از کارگرانی که با این آسیب‌ها رو به رو شده‌اند، از مدیران خود شکایت کرده‌اند. مثلاً در منطقه «ریوردلتا» حدود ۵۰۰ مشاور و وکیل قضایی وجود دارند که به چنین کارگرانی برای دستیابی به حقوق قانونی‌شان کمک می‌کنند. البته آنان در صورت موفقیت در دادگاه، بخشی از مبلغ خسارت دریافتی را به عنوان پاداش دریافت می‌نمایند.
در این شرایط فاجعه آمیز، هیچ کس نسبت به عملکرد غیرانسانی ابرشرکت‌هایی که بخش اعظم تولیدات خود را در چنین کارخانجاتی تولید می‌نمایند، اعتراض نمی‌کند. شرکت‌هایی نظیر «اپل» که محصول پرفروش (iPod) خود را در منطقه دلتاریور تولید می‌نمایند، باید در برابر وجود چنین وضعیتی پاسخگو باشند؛ چرا که این شرکت‌ها در کشوری به فعالیت می‌پردازند که فاقد قوانین پیش گیرانه لازم در جهت حفظ سلامت انسان‌ها و محیط زیست می‌باشد. فراخوان جمع‌آوری این اسباب‌بازی‌ها، شاید اولین گام در دور ریختن و پایان تولیدات چنین محصولاتی از سوی ابرشرکت‌های غربی طراح و سازنده آنها از سوی شهروندان ما باشد.
نویسنده:
جاناتان - آنگر
آنیتا چان (Anita Chan): کارشناس مرکز مطالعات چین معاصر در دانشگاه ملی استرالیا و صاحب مقالات متعدد در زمینه مسایل اقتصادی و اجتماعی این کشور.
آنیتا - چان
جاناتان آنگر (Jonathan Unger): استاد دانشگاه ملی استرالیا و عضو شورای مدیریت مرکز مطالعات چین معاصر در این دانشگاه. وی نیز مقالات متعددی در مورد مسایل اقتصادی و اجتماعی چین
منبع: ماه نامه - سیاحت غرب - ۱۳۸۷ - شماره ۵۷، فروردین
منبع: WWW.Spinwatch.org
نگاشته است.
منبع : باشگاه اندیشه