بازی با افکار عمومی، نفری چند؟

خبر آتش سوزی اتوبوس های بنز ۴۵۷ به سرعت پخش شد. دو دستگاه اتوبوس از بین ۱۰ هزار اتوبوس تولید شده در پنج سال گذشته، دقیقا در یک روزآتش گرفت و سوخت.
خبر بوداری به نظر می آمد. مخصوصا اینکه این روزها فشار به مدیرعامل ایران خودرو برای کنار گذاردن آن بسیار بالاست و همه منتظرند ببیند بالاخره آخرین شایعه برکناری وی کی محقق می شود.
دو دستگاه اتوبوس بنز آتش گرفت و قطعا می توان زباله های این آتش را تا دفتر مدیر عامل ایران خودرو کشاند. کاری که به نظر می آید خواسته و ناخواسته در حال انجام است. در یکی از آتش سوزی های اتوبوس بنز آتش نشانی شهرداری رینه در کمترین زمان ممکن اعلام می کند آتش سوزی به دلیل اتصالی سیتم برق خودرو بوده است.
واقعا آتش نشانی شهرداری رینه چنین کارشناسان توانمندی دارد واقعا باید به مردم ایران تبریک گفت که در یک شهر بسیار کوچک کارشناسانی داریم که در فرصت بسیار اندک علت آتش سوزی یک خودروی تقریبا پیشرفته و به روز موجود در بازار را چشم بسته اعلام عمومی می کند.
واقعا دریافت کنندگان این خبرها کیستند؟ آیا بس نبود آتش سوزی محصول سواری ایران خودرو و تلاش جمعی مسولان برای رسانه ای نشدن آن و کمک برای رفع مشکل پیش آمده تا مردم کمتر دچار اضطراب شوند.
راهنمایی و رانندگی طی دو سال اخیر با اتخاذ سیاست تهاجمی در برابر خودروسازان در موضوعات مختلف و عمدتا ایجاد نگرانی در بین عموم مردم توپ را در زمین خودروسازان انداخته است. خودروسازان به دلیل درگیری کاری گسترده با راهنمایی و رانندگی چاره ای جز سکوت طی دو سال اخیر نداشته اند.
درگیری های کاری گسترده خودروسازان با پلیس راهنمایی و رانندگی موجب شده توان مقابله با فشارهای بی حد وحصر رسانه ای آنان را نداشته باشند. به خبر همین تعطیلات اخیر توجه کنید. چند نفر در حوادث جاده ای کشته شدند ؟ چه کسی مقصر مرگ صد ها نفر از عزیزانمان در این چند روز است؟
راهنمایی و رانندگی همواره طی دوسال اخیر توپ را به زمین خودروسازان و وزارت راه انداخته است اما کسی نیست که از خودروسازی و وزارت راه و ترابری دفاع کند.
وزیر جدید راه و ترابری هم پس از یکی دوبار سرشاخ شدن با پلیس کوتاه آمد و عقب کشید. همه می دانند بضاعت فعلی خودروسازی و وزارت راه و ترابری همین است که می بینیم و به این زودی ها نمی شود شق القمر کرد.
این توان فعلی ماست و نمی توان انتظار بالایی داشت و اگر حرفمان این است که دنیا چنین است و چنان است این دیگر دست خودروسازی نیست.
دولت تصمیم بگیرد تعرفه واردات خودرو را صفر کند و در خودروسازی های خودش را ببندد. تازه گمان می کنیم همه مشکلات تصادفات جاده ای و غیر جاده ای ما حل می شود؟ اینکه خودرویی آتش بگیرد و خدا را شکر خون از دماغ کسی نیاید این همه بلوا شود و در مقابل کشته شدن صدها نفر در تعطیلات نصف و نیمه ای که پشت سر گذاشتیم،هیچ کس از خود سوالی نپرسد، کمی باید به داستان شک کرد.
چرا چنین اتفاقی از سوی راهنمایی و رانندگی بازتاب داده می شود اما کشته شدن روزانه عزیزانمان بی پاسخ گذاشته می شود!
هیچوقت نشنیده ایم که مقامات ارشد پلیس راهنمایی و رانندگی ضعف آموزش رانندگی، نظارت کیفی در رانندگی، کنترل فنی و دهها وظیفه دیگر همکارانشان را دلیل اصلی مرگ هموطن یا هموطنانمان اعلام کنند.
به راستی چرا چنین اتفاقی می افتد؟ حالا باید با روحیه ایرانی خود شک کنیم و بگوییم حتما کاسه ای زیر نیم کاسه است که بعد از آتش سوزی های ایران خودرو حالا نوبت ایران خودرو دیزل است که تحت فشار گسترده مقامات ارشد پلیس راهنمایی و رانندگی قرار بگیرد.
آیا خودرویی که دوران گارانتی آن به پایان رسیده و آتش گرفته است مسولیتش با خودروسازی است؟؟ در کجای دنیا چنین است؟
این روزها باید به خبرهای این حوزه که کاملا جانبدارانه و احساسی منتقل می شود تردید کرد که در عالم حرفه ای انتشار اینگونه اخبار در حالی که همه مدیران مملکت به هم دسترسی دارند و می توانند مشکلات این چنینی را در کنار هم حل کنند چون در موارد گذشته در نهایت سازمان های مرتبط بودند که برای حل مشکل آتش سوزی خودروها ساعت ها جلسه گذاشتند و مصاحبه ها کردند.
هم راهنمایی و رانندگی یک نهاد حکومتی است هم خودروسازان ما دولتی و هر دو شبانه روز درگیر اجرای امور یکدیگر!
پس انتشار این گونه خبرها در راستای هر هدفی باشد جز نگران کردن مردم سودی ندارد اگر به فکر مردم هستیم؟

منبع : خبرگزاری موج