پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چندان هم بعید نیست آقای لاریجانی


چندان هم بعید نیست آقای لاریجانی
«بعید می دانم مذاکره با آمریکا وزنی داشته باشد که درانتخابات ریاست جمهوری اثر گذار باشد». علی لاریجانی با این جمله به پرسش خبرنگاری پاسخ گفت که پرسیده بود با توجه به سفر آتی لاریجانی به کنفرانس امنیتی مونیخ؛ «آیا بحث مذاکره ایران و آمریکا پروژه تبلیغاتی برای تاثیر در انتخابات ریاست جمهوری ایران نیست؟»
سفر علی لاریجانی به کنفرانس امنیتی مونیخ مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. دلیل این توجه به دو موضوع مربوط می شود. نخست آن که در این سفر وزیر امور خارجه، آقای متکی، و تعداد دیگری از مسئولان ایرانی نیز همراه با لاریجانی هستند و از این جهت گفته شده که این نخستین بار است که یک هیات چندین نفره‌ی بلندپایه از جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ حضور می‌یابد.
موضوع دیگر به حضور جوزف بایدن، معاون باراک اوباما، ژنرال دیوید پترایوس، فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه و ژنرال جیمز جونز، مشاور امنیت ملی باراک اوباما در این کنفرانس مربوط می شود. شایعه برنامه ملاقات بین لاریجانی و بایدن متکی را بر آن داشت تا به صورت رسمی هر گونه ملاقاتی را تکذیب کند که البته این امر به معنای نفی و تکذیب ملاقاتهایی در سطوح پایین تر نخواهد بود. شاید در ارتباط با این موضوع یادآوری سخن برادر رییس مجلس درسالن آمفی‌تئاتر دانشگاه صنعتی ‌شریف که چندی پیش ایراد شد، خالی از لطف نباشد. محمد جواد لاریجانی با مناسب دانستن شرایط فعلی برای مذاکره با آمریکا آن هم مشروط به استراتژی مشخص گفت؛ «طی ۳۰‌سال گذشته آمریکا اینقدر به ما احتیاج نداشته است که اکنون دارد».
مضوع رابطه بین ایران و آمریکا با روی کار آمدن بارک اوباما و دیپلماسی مستقیم وی بیش از گذشته مطرح شده اما خبرهای مدیر یک سازمان غیر دولتی آمریکایی مسئله را حاد تر کرده است.
خبرهای مدیر «کنفرانس‌های پاگواش درباره علوم و روابط جهانی» حاکی از ملاقاتهای محرمانه مقامات ایرانی با آمریکایی در یک سال گذشته بود که نام ثمره هاشمی، مشاور ارشد احمدی نژاد، حمید مولانا و ویلیام پری، وزیر دفاع سابق آمریکا در این خبرها خود خبرساز شد. هر چند که هاشمی پس از تاخیر منکر هر گونه ملاقات رسمی و غیر رسمی شد، توضیحات او در مصاحبه اش با العالم اعتراف به انجام برخی صحبتها بود و آقای اژه ای نیز «احوال پرسی» بین برخی مقامها را رد نکرد.
در این میانه نباید مهدی کروبی را از یاد برد که او هم سعی کرد چندان از قافله عقب نماند. به نظر وی تابوی مذاکره با آمریکا به دست دولت نهم شکسته شده و «راه برای ادامه این روند باز شده است». اینک کروبی هم در میان رقیبان خود در انتخابات ریاست جمهوری دهم، شعار مذاکره با آمریکا را سر می دهد، گرچه بنابر رویه خود اصل احتیاط یا واقع بینی را رعایت کرده و آن را مشروط به چارچوب اصول سیاست خارجی می داند که کلیات آن توسط مقام معظم رهبری تبیین‌ ‏شده باشد.
آیا مذاکره با آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری دهم وزنی ندارد؟ آقای لاریجانی که چنین چیزی را بعید می داند، اما گویا کسانی که آماده این انتخابات شده اند در عمل آستینها را بالا زده اند. اگر به رفت و آمدها و احوال پرسی ها توجه شود می توان دریافت که برخلاف سخن آقای لاریجانی چنین امری نه تنها بعید نیست بلکه موضوعی جدی است و یکی از عوامل موثر در انتخابات آینده همین امر است.
برخی با شنیدن خبر مذاکره با آمریکا آن را به برقراری رابطه با آمریکا تعبیر می کنند اما لازم است تا قبل از هر چیز بین این دو موضوع تفکیکی انجام شود تا چنان تعبیر و سو ئ فهم های ناشی از آن به وجود نیاید. در واقع، زمینه خلط بین این دو و سوئ فهم ناشی از آن به وسیله رسانه های داخلی و خارجی فراهم شده که هر وقت خبری از دو سوی ایران یا آمریکا به گوش می رسد آن را در جهت برقراری یا عدم برقراری بین این دو کشور تفسیر می کنند.
معضل رابطه بین ایران و آمریکا واقعیتی است که از دو سو تقویت می شود. از یک سو، این معضل متکی بر تاریخ روابط بین این دو کشور است به گونه ای که همواره هر دو طرف و به خصوص طرف ایرانی در جایگاه یک شاکی، آن را در برابر طرف دیگر قرار می دهد. از سوی دیگر، وضعیت موجود و اتهاماتی که مسئولان هر دو کشور به مناسبتهای مختلف متوجه طرف دیگر می کنند به وخیم تر شدن معضل دامن می زنند. با توجه به این دو سو است که معضل رابطه بین ایران و آمریکا وجوه کثیری پیدا کرده و حتی برخی از این وجوه درهم تنیده شده و معضل را به شکل کلافی در هم پیچیده در آورده است.
یافتن راه حل و از هم گشودن این کلاف در نظر خوشبین ترین افراد نیز کاری آسان نیست. اعتراف به این موضوع حتی از زبان کسانی شنیده می شود که به دنبال برقراری رابطه بین این دو کشور هستند. در واقع، باز کردن چنین کلافی به معنای فرایند پیچیده و دشواری است که مدت زمان درازی را می طلبد. اگر بتوان به اوباما و دیپلماسی مستقیم او با ایران امیدوار بود و آن را راهی برای برقراری رابطه با ایران دانست، نمی توان خوشبینانه انتظار وقوع چنین نتیجه ای را در زمان نزدیک یا حتی تا چند سال آینده داشت.
روشن است که مذاکره با آمریکا خود مقدمه ای است برای برقراری رابطه اما این عدم توجه به تفکیک بین این دو و راه دراز از مذاکره تا رابطه است که می تواند به عنصر مذاکره در انتخابات ریاست جمهوری نقشی موثر دهد. نشان دادن چهره ای جدی در انجام مذاکرات با آمریکا با خود پتانسیل خاصی برای انتخابات ریاست جمهوری دارد به این معنا که، چنین چهره ای می تواند امید به برقراری رابطه با آمریکا را به رای دهندگان ببخشد. دغدغه های اقتصادی رای دهندگان اصلی ترین محور در نتیجه آراء آنان است و محوری که می تواند بر این محور بیشترین تاثیر را بگذارد معضل رابطه با آمریکا است. به عبارت دیگر، در نظر بسیاری از رای دهندگان برقراری رابطه با آمریکا به معنای بهبودی در اوضاع اقتصادی است. از این زوایه است که مذاکره با آمریکا و همراه آن تصور برقراری رابطه، نقش تعیین کننده در انتخابات ریاست جمهوری دارد و باید برخلاف نظر آقای لاریجانی گفت؛ آقای لاریجانی، چندان بعید هم نیست که مذاکره با آمریکا وزنی در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد.
اهمیت این وزنه در انتخابات ریاست جمهوری باعث شده تا کاندیداها هر کدام به نحوی وارد گود شوند تا نشان دهند که میل به زورآزمایی دارند و بتوانند فرصتی برای چهره نمایی و عرض اندام داشته باشند.
این موضوع که کدام یک از این چهره ها مرد عمل است به شرایط و توانایی های وی باز می گردد که خود بحثی جداگانه است، هر چند که تا کنون برخی در عمل گوی سبقت از دیگران نیز ربوده اند. سوای این موضوع، حداقل یک چیز را می توان انتظار داشت که بازار مذاکره کماکان گرم باقی بماند و با نزدیکی به زمان انتخابات یکی از محورهای مهم زورآزمایی رقبا باشد.
دکتر محسن نیکو صفت
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو