یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


اعتیاد"خارج از نت"


نقش مؤسسات فرهنگی و هنری در كاهش اعتیاد در جامعه و یا به معنی دقیق‌تر ، پیشگیری از بروز اعتیاد و گرایش به مواد مخدر، فقط در شرایطی می‌تواند مورد بررسی قرارگیرد كه براساس یك پژوهش و تحقیق اعلام شده باشد. باید دریافت، این مؤسسات با توجه به نقش، كاركرد، ساختار و قوانین داخلی و خارجی خود، همچنین تأثیرگذاری در سطح جامعه، تا چه میزان قادر خواهند بود در این شرایط نقش ایفا كنند؟شناخت جایگاه این مؤسسات برای استفاده در راه مبارزه با اعتیاد، مستلزم شناخت هویت كاركردی این مؤسسات است. اما شناخت این مؤسسات به تنهایی كافی نیست. بلكه باید بررسی شود كه این مؤسسات در چه نوع جامعه‌ای، با چه نوع رابطه، فرهنگ و هنجارهایی درحال فعالیت هستند؟ مخاطبان آنها چه كسانی بوده اند و به چه دلیل به این مؤسسات مراجعه می‌كنند؟ جامعه مورد بحث، چگونه جامعه‌ای است و عوامل اجتماعی شدن افراد و گریز از تك روی تا چه میــزان در آن جامعــه رخ خواهـد داد؟ ارزش به فعالیت های گروهی تا چه میزان دارای جایگاه است و چگونه می‌توان بین روابط پنهان و آشكار جامعه و اهداف باطنی این مؤسسات،‌ ارتباطی را پدید آورد كه در نهایت به كاهش اعتیاد و پیشگیری منتهی شود؟ در علم جامعه‌شناسی، گروه‌ها یا زمینه‌هایی كه فرایندهای مهم اجتماعی شدن در درون آنها رخ می‌دهد ، تحت عنوان عوامل اجتماعی شدن مطرح می‌شود كه در همه فرهنگ‌ها، خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن فرد است. البته بعد از دوره طفولیت، بسیاری از عوامل دیگر در اجتماعی شدن نقش دارند كه در شكل‌گیری شخصیت اجتماعی، نحوه نگرش به زندگی و پیامدهای آن، اوقات فراغت، تحصیل، شغل و روند زندگی ، تأثیر گذار است.از سوی دیگر ، نظام‌های خانواده چون در فرهنگ‌های مختلف یكسان نیست، ماهیت روابطی كه میان والدین و كودكان برقرارمی‌شود ، بسیار متفاوت است. در جوامع امروزی، اجتماعی شدن، پیش از همه، در یك زمینه كوچك خانوادگی رخ می‌دهد. خانواده‌ها، جایگاه‌های مختلفی در چارچوب كلی نهادهای یك جامعه دارند. در بیشتر جوامع سنتی، خانواده‌ای كه فرد در آن متولد می‌شود، تا اندازه زیادی تعیین كننده موقعیت اجتماعی فرد در بقیه زندگانی‌اش است. از سوی دیگر در جهان امروز، دگرگونی‌ها بسیار فراگیر است و توانسته در بسیاری از ابعاد خانواده و زندگی فرد تأثیر بگذارد. از این گذشته، صرف وجود انواع گوناگون عوامل اجتماعی شدن به ناهمگرایی‌های بسیاری میان بینش‌های كودكان، نوجوانان، جوانان و والدین می‌انجامد. اكنون با شناخت اهمیت خانواده در نخستین گام اجتماعی شدن كودك ، باید به شناخت خانواده ایرانی با توجه به گونه‌گونی فرهنگ در ایران پرداخت. گونه‌گونی فرهنگی كه با توجه به تغییر ساختار در شهرنشینی، این فرهنگ‌ها را در مقابل یكدیگر قرارداده و گهگاه برخوردهای تعریف نشده‌ای را پدید می‌آورد. در كنار این برخورد, فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های مختلف در یك خانواده گسترده، محله و شهر، اكنون عوامل خارجی جلوتر از آگاهی خانواده، به پاسخگویی خواسته و نیاز جوانان و نوجوانان پرداخته‌اند و به بسیاری از فرصت‌‌ها و نیازهای نوجوانان و جوانان در اجتماعی شدن - نه به شیوه درست جامعه‌شناسی، بلكه توهم اجتماعی شدن- پاسخ می‌دهند . خانواده تصمیم می‌گیرد كودكش اجتماعی شود. مقابل او انبوهی از كلاس‌‌های آموزشی، مؤسسات فرهنگی- هنری، تفریحی، ورزشی و ... قراردارد. در برخی خانواده‌ها،‌ با نظارت خانواده استفاده از مؤسسات انتخاب می‌شود و در برخی دیگر، انتخاب آن به خود فرزند محول می‌شود. اما تا همین جا هم، هنوز مسئله خاصی نمایان نشده است. برخی از خانواده‌ها می‌دانند فرزندانشان احتیاج به اجتماعی شدن دارند و فرصت‌ها را می‌بینند. در مقابل، گروهی از خانواده‌ها استفاده از این فرصت‌ها را برای اجتماعی شدن فرزندان خود غیرضروری می‌دانند و محدودیت ایجاد می‌كنند.چند درصد از نوجوانان و جوانان ایرانی می‌توانند با توجه به شناخت از احوالات درونی خانواده، برای پر كردن اوقات فراغت، برای آموختن یك هنر، برای تخلیه انرژی و شاد بودن به مؤسسات فعال در سطح جامعه مراجعه كرده و از این امكانات بهره ببرند؟این پرسشی است كه باید در مرحله نخست به آن پاسخ داد و آن را تحلیل و كالبد شكافی كرد. به همین دلیل زمانی می‌توانیم در یك بعد قضیه نقش این مؤسسات را در پاسخگویی به پاره‌ای از خواسته‌های نوجوانان و جوانان، تأثیرگذار ارزیابی كنیم كه از میزان مشاركت و آگاهی خانواده اطلاع داشته باشیم. میزان مشاركت و مهم‌تر از آن، اعتماد خانواده به این مؤسسات. در نظر بگیریم فعالیت های فرهنگی و روشنگری برای افزایش سطح آگاهی خانواده، هیچ مشكلی برای حضور این مؤسسات در جامعه و رفت و آمد فرزندان به این مؤسسات به جا نگذاشته باشد. اكنون پرسش دیگری مطرح می‌شود، این مؤسسات تا چه میزان با خواسته‌ها و نیازهای امروزی نوجوان و جوان امروزی آشنایی دارند؟ تا چه اندازه جوان امروز را می‌شناسند و از درگیری‌های ذهنی او، از درگیری‌های او با خانواده، جامعه، عقده‌های درونی و همچنین كمبودهای عاطفی، اجتماعی و ... خبر دارند؟ مؤسسات فرهنگی، هنری و آموزشی بنا به مقررات و ضوابط، مجوز گرفته و فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز می‌كنند. كلاس‌ها دایر می‌شود. فعالیت ها انجام می‌شود. محصولات هنری و فرهنگی تولید و منتشر می‌شود. اما چند درصد این محصولات، این كلاس‌ها و امكانات برای جـوانـان و نو جوانان و برای كدام گروه، طبقه و برای كدام خواسته و نیاز جوانان است؟ این پرسش ها، مسائلی است كه برای شناخت جایگاه مؤسسات فرهنگی و هنری در كاهش اعتیاد و پیشگیری از آن، باید به آنها توجه نشان داد و در جست و جوی پاسخ آنها بود. انتقاد از نقش مؤسسات، به معنی نبود ضرورت برای حضور آنها در سطح جامعه نیست. بلكه در ابتدا باید پرسید این مؤسسات قادرند به كدام نیاز و خواسته جوانان پاسخ دهند؟ عمده فعالیت این مؤسسات تا چه اندازه در شكل گیری شخصیت و آینده مراجعه كنندگانشان تأثیرگذار است؟ شاید جدا كردن مؤسسات فرهنگی و هنری كه فعالیتشان برای جوانان و بدون حضور جوانان است با مؤسسات آموزشی كه به طور مستقیم با جوانان ارتباط دارند، به بررسی نقش مؤسسات و میزان همكاری آنها برای كاهش مواد مخدر، مثمر ثمر باشد.مؤسسات آموزشی
هزینه و شهریه‌های كلاس‌ها بالا است. كیفیت‌ها متغیر است و نظارت كاملی بر حضور و چگونگی حضور مراجعه كنندگان وجود ندارد. به اعتقاد برخی از مدیران این مؤسسات، مراجعه كنندگان موظف هستند در مقابل شهریه‌ای كه پرداخت می‌كنند از این كلاس‌های آموزشی بهره ببرند. اما بررسی‌های غیررسمی و شواهد نشان می‌دهد، در برخی از مناطق شهر تهران، این مؤسسات فقط بهانه‌ای برای گریز نوجوان و جوان از خانه است. كلاس‌های اصلی آنها در پارك‌ها، خیابان‌ها و مراكز خرید با عنوان جدید پاساژ گردی برگزار می‌شود.نبود جذابیت در كلاس‌های درس این مؤسسات، نبودنظارت بر حضور و چگونگی حضور مراجعه كنندگان و نبود ارتباط بین والدین و مدیران مؤسسات، كمك كرده تا نوجوان به اسم مراجعه به كلاس‌های این مؤسسات به مكان های مورد علاقه خود مراجعه كرده و به همان شیوه‌ای كه خود دوست دارد، اوقات فراغت خود را پر ‌كند. شاید بتوان در همین مرحله، به نقش ایجاد شرایط برای اجتماعی شدن فرد پرداخت. نوجوان از فرهنگ‌های خانواده‌ای كه در آن زندگی می كند دور است. خانواده از سیاست‌های مؤسسه‌ای كه فرزندش در آن آموزش می‌بیند دور است و مدیر مؤسسه از خواسته و نیاز جوان و نوجوان دور است. در این میان ، عمیق شدن شكاف‌های طبقاتی نیز بر نحوه برخورد مؤسسات با مراجعه كنندگان گذاشته است.نبود تناسب بین شرایط روحی، سنی و جنسی نوجوانان و جوانان، جداسازی جنسی آنها، سركوب این ارتباط و فراهم كردن عوامل برای این جدایی و ایجاد مانع بر سر راه ارتباط مثبت بین دو جنس، در كنار سایر عوامل اقتصادی، كمبود امكـانات، به روز نـبودن آموزش و ... عملا منجر شده تا این گونه مؤسسات بهانه و فرصت خوبی برای گریز نوجوان از خانواده و گریز به خیابان‌های شهر باشد.
مؤسسات فرهنگی وهنری
مؤسسات فرهنگی ـ هنری محصولات هنری و فرهنگی تولید می‌كنند. برای ۲۰ میلیون مخاطب خود كه در گروه سنی نوجوان و جوانان قراردارند. محصولات فرهنگی و هنری این مؤسسات تا چه اندازه توانسته است در كنار شناخت خواسته‌های متغیر نوجوانان و جوانان به نیاز آنها پاسخ داده و در كنار این پاسخگویی، او را از انحرافات اجتماعی دور كـند؟ بــــــــررسی محـصـولات یـك دوره ۵ ساله بزرگ‌ترین و فعال‌ترین مؤسسات این حوزه و تحلیل میزان تأثیرگذاری این محصولات بر میزان گرایش جوانان به تفریحات سالم و دوری از انحرافات اجتماعی به درستی ما را با نقش و كاركرد این مؤسسات آشنا می‌كند. نبود چارچوب، سیاست گذاری منظم و مشخص، خط قرمزهای سلیقه‌ای برای تولیدات فرهنگی و هنری این مؤسسات و الزام رعایت پاره‌ای شرایط كه عملا منجر به جوان گریزی می‌شود، كمك كرده تا این مؤسسات در كنار سایر مشكلات خود نتوانند در ایران و سایر كشورهای هم جوار، میزان علاقه و گرایش جوانان را به این دسته از محصولات فرهنگی افزایش ‌دهند. اما در مؤسسات هنری نیز شرایط چندان برای ارتباط برقراركردن با نوجوانان و جوانان مناسب و ایده‌آل نیست. مؤسسات هنری نیز به شكل دیگری با شرایطی مواجه هستند كه شاید بحران‌های اقتصادی كنار دستشان هرگز اجازه نمی‌دهد به مخاطبی بیندیشند كه در روند اجتماعی اولین گزینه انتخابی او می‌كند تفریحی است كه بعدها تبدیل به اعتیاد می‌شود.تولیدات این مؤسسات نیز در كنار ضوابط تعیین شده و شاید گاهی بایدها و نبایدهای الزام آور منجر شده تا جوان امروزی هیچ علاقه‌ای به استفاده از محصولات هنری این مؤسسات نداشته باشد. حتی گاهی كه این مؤسسات قصد كرده‌اند به سمت گیشه و بازار مصرف جوانان قدم بردارند چنان سطحی این اتفاق رخ داده كه در جذب جوانان یك گام به پس برداشته اند می‌شود.بهره‌گیری از نقش و كاركرد، جایگاه و فعالیت مؤسسات فرهنگی ، هنری و آموزشی فعال در سطح جامعه، در گام اول، نیازمند شناخت از میزان استقبال و نیاز و خواسته‌های مخاطبان این مؤسسات و سپس هماهنگی بین فعالیتهای این مؤسسات و خواسته‌های متغیر مخاطبان است. نوجوان و جوان امروز در كنار دسترسی به اطلاعات، فقط به محصولی پاسخ می‌دهد كه حداقل نیمی از خواسته و نیاز او را جوابگو باشد. گروه‌های موسیقی مورد علاقه جوانان و نوجوانان ما، همواره درگیر خط قرمزهای سلیقه‌ای هستند، آلبوم‌های موسیقی تولید شده داخل كشور در واهمه توقیف قراردارند. فیلم‌ها، نمایشنامه‌ها، نمایشگاه‌ها و هر محصول دیگری كه می‌تواند مطابق با ارزش و هنجارهای بومی خانواده ایرانی باشد و از سوی دیگر به اجتماعی شدن فرد كمك كند همواره در مخاطره قراردارد و سایر محصولات نیز در مسیر دیگری به غیر از مسیر نیاز و علاقه نوجوان در حركت است.در این میان، یافتن خواسته‌های نوجوانان و جوانان، هماهنگی بین محصولات و تولیدات این مؤسسات و همچنین تدوین برنامه‌ای بلند مدت برای اثرگذاری، در كنار بررسی سایر عوامل جانبی كه بر چگونگی تولید این محصولات تأثیر می‌گذارد، شاید بتواند بستری را فراهم كند تا جوان ایرانی بتواند در آن فضا، احساس حضور و وجود داشتن كند. وجودی با سلامت روح و اندیشه و نه تنی بیمار ..
لعیا میر شکر الهی كارشناس ارشد روان‌شناسی و كارشناس مشاركت‌های مردمی سازمان بهزیستی
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید