جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
سیاست آری، اخلاق نه!
سیاست آری، اخلاق نه! در عمل شعار عدهای است که در این مملکت سیاست میورزند یا بهتر است بگوییم سیاستبازی را پیشه خود ساختهاند و در این راستا برای دستیابی به اهداف خود هر وسیلهای را در عرصه بیاخلاقی توجیه میکنند و این مدل سیاستورزی، معمولا، در هنگام رقابتهای انتخاباتی خود را نشان میدهد. اینان آسمان و ریسمان را به هم میبافند تا با رقیبان خود بجنگند و در نهایت پیروز از آب درآیند. به تعبیر خود آنان، زمینهای مهیا شود که احتمالا به حذف فیزیکی رقیب بینجامد. نمونه اخیر آن برخورد با سخنرانی آقای مجتهد شبستری در دانشگاه اصفهان است. با یک سخنرانی علمی که در حوزه کلام دینی مطرح میشود و احتمالا نظرات نوینی در کنار آن به میان میآید، چگونه باید برخورد کرد؟ عنوان برخورد را نگاه کنید: <هتاکیهای بیشرمانه جلسات اصلاحطلبان به ساحت پیامبر اعظم> این عنوان به یکی از رسانههای دولت تعلق دارد. این نوع عناوین یادآور برخوردهای تند اهل تعصب و جزمیت با علمای دینی گذشته است که اهل فکر را از میدان به در میکردند.زمانی که شیخ صدوق به بیان معضلات کلامی میپرداخت این افراد اگر بودند چه میکردند؟
جز اینکه بگوییم چون مساله انتخابات در کنارش نبوده، از آن به راحتی میگذشتند، یا زمانی که زکریای رازی شبهه در کنار عقل را درافکند، چرا این نظر با پاسخهای آن در تاریخ تفکر کلامی و فلسفی باقی ماند و رازی از مفاخر تمدن اسلامی به شمار آمد و نام و نماد او، به عنوان میدان رازی، در تهران زنده است؟آیا کشوری که رئیسجمهور آن از توسعه فرهنگی سخن میگوید، باید رسانه وابسته به او چنین واکنشیدر برابر یک سخنرانی داشته باشد؟ در اینجا سخن از دفاع مطلق از امثال شبستری یا دفاع از سخنان ایشان نیست، یقینا نظرات ایشان قابل نقد و بررسی علمی است و حتما یک دانشمند چون شبستری از نقد سخنانش استقبال میکند. و اگر خطیب جمعه خطبههای خود را به نقد سخنان علمی اختصاص دهد به اسلام نزدیکتر خواهد بود تا اینکه این تریبون مقدس را سکوی سخنان دیگر کند. زمانی که دکتر سروش نظرات خود را پیرامون قرآن و وحی اظهار کرد و برخی راه شماتت در پیش گرفتند، پیرمردی ۸۵ ساله یعنی آیتالله منتظری با حوصله تمام آن را خوانده و پس از چند ماه در جزوهای ۲۰۰ صفحهای با حفظ ادب علمی آن را پاسخ داد. و این پاسخ علمی با شبهه آن در تاریخ عقاید اسلامی و کلام دینی ثبت شد. اگر آقایان اهل علم این شیوه را پیش بگیرند بهتر نیست؟ شما فکر کنید چنانچه روشهای چماقی و حذفی از نخست معمول شده بود و در برابر نظرات علمی، هرچند به اصطلاح الحادی، عنوان <هتاکی> یا <سابقه نادرست> به کار میرفت، چیزی به نام فرهنگ اسلام وجود داشت؟ فرهنگ اسلام یعنی چیزی که مولود سوالها و پاسخها است. درست است کسی که کار سیاسی میکند حوصله کار علمی ندارد ولی نباید با مسائل علمی برخورد سیاسی کرد. خواهش ما این است که عرصه فرهنگ و دانش را با این سیاستورزیها نیالایید و اجازه دهید تا صاحبان اندیشه نقطهنظرات خود را با احساس امنیت بیان کنند. درست است که رقابت انتخاباتی در کشوری که احزاب نهادینه نیستند، کار دشواری است، ولی با هر نردبانی بر این بام سیاست بالا نروید که در نهایت افتادنی است.
زیرا از قدیم به ما آموختهاند سیاست اگر <ارزشمحور> باشد، ماندنی است و اگر <قدرتمحور> شد، دوامی نخواهد داشت. آنان که در سیاست مکتب ماکیاولی را دنبال میکنند و در عمل، اخلاق را زیر پایه سیاست قرار میدهند، کارشان به جایی خواهد رسید که نه اخلاقی میماند و نه سیاست، چون غایت این شیوه سیاستورزی قدرت است و برای حفظ قدرت از هر وسیله نامشروعی بهره میگیرند. همانند حرکت قسری است که برخلاف طبیعت خود میباشد. شما قضاوت کنید یک سخنران علمی در حوزه دانشگاهی چه ارتباطی به حرکتهای اصلاحطلبانه در آستانه انتخابات دارد؟ مگر ستاد انتخابات کاندیدای اصلاحطلب این دعوت را انجام داده است؟ که حاضرید یک شخصیت علمی را از لحاظ اعتقادی زیرسوال ببرید تا حرکت اصلاحطلبی را ملکوک سازید. آیا از خود سوال کردهاید که چرا نسل سوم انقلاب نمیتواند رابطه میان دین و سیاست یا اخلاق و سیاست را هضم کند؛ چون به نام دین و بهعنوان اخلاق، غایتی را مشاهده میکند که چیزی جز تنازع در قدرت نیست.
و این در نگاه امام علی(ع) از آب بینی بز کمارزشتر است. اینجا است که سیاست ارزشمحور علی(ع) میماند و سیاست قدرتمحور معاویه محو میشود. برادران عزیزی که تعصب دینداریشان در برابر سخنان علی(ع) شکوفا میشود و عنوان هتاکی را بر آن بار میکنند، چرا هنگامی که در اردوگاه همسویانشان سستترین سخنان یا خرافیترین مطالب نسبت به دین ادا میشود و احیانا از رسانههای عمومی انتشار مییابد، تعصبشان گل نمیکند. میشود گفت این نوع برخوردها، یادآور همان جریان است که ظرف امام خمینی(ره) را پاک نمیدانستند چون فلسفه و عرفان تدریس میکرد و در فلسفه و عرفان سخنانی مطرح است که با ظواهر آیات و احادیث تناسب ندارد و یا یادآور جریانی است که ملاصدرای شیرازی، این فیلسوف بزرگ اسلامی را به انزوا کشاندند یا میخواستند خلف صالح او علامه طباطبایی را، بایکوت کنند. نگرانی این است که این نوع تفکر در قالب سیاست و قدرت رخ نماید و آن حادثه تلخی که در قرن پنجم هجری برای فرهنگ اسلامی پیش آمد، تکرار شود که فردوسی در سوگ آن گفت:
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
و مولوی:
جاهلان سرور شدستند و ز بیم
عالمان سرها کشیده در گلیم
محمدتقی فاضلمیبدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر یسنا بارش باران آتش سوزی قوه قضاییه پلیس تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران تورم
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
استقلال فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی