جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اختلافات روسیه و آمریکا و فرصت دیپلماسی ایران


اختلافات روسیه و آمریکا و فرصت دیپلماسی ایران
با برگزاری مانور موشکی مشترک آمریکا و ژاپن در نزدیکی مرزهای روسیه، تنش های موجود بین دو ابرقدرت وارد مرحله جدیدی شد. این مساله موجب بروز تنش ها و مشاجرات لفظی بین دو ابرقدرت روسیه و آمریکا شده و موجب شد تا روسیه نیز برای تلافی اقدام آمریکا در زمینه تجهیز و حمایت نظامی از کشورهای مشترک المنافع و اروپای شرقی، به کشورهای مخالف آمریکا در منطقه بویژه ایران توجه و از آنها حمایت کند و در این راستا برای نشان دادن قدرت و جدیت خود، به حمایت گسترده ای از این کشورها به ویژه در موارد مورد منازعه با آمریکا بپردازد که مهم ترین آن را می توان در ارسال محموله سوخت نیروگاه اتمی بوشهر مشاهده کرد.
در چند ماه گذشته با وجود مخالفت صریح و واکنش های خشمگینانه مسکو نسبت به طرح دفاع موشکی آمریکا و همچنین استقرار نیروهای ناتو و ایالات متحده در اروپای شرقی، مانورها و برنامه های حضور نظامی آمریکا در منطقه همچنان ادامه و گسترش یافت که آخرین مورد آن برگزاری مانور موشکی مشترک آمریکا و ژاپن بود که واکنش خشمگینانه رییس ستاد فرماندهی ارتش روسیه و همچنین مقامات نظامی بلند پایه مسوول آماده باش نیروهای نظامی روس را در پی داشت.
با تثبیت مجدد حضور پوتین در هرم قدرت روسیه و ادامه سیاست های وی مبنی بر مقابله با غرب، سیاست خارجی این کشور برای مقابله با توسعه طلبی ها و گسترش حضور نظامی آمریکا در منطقه بر سه محور متمرکز شده است:
- به کارگیری مجدد تسلیحات فوق مدرن شوروی سابق و همچنین خروج از پیمان امنیتی اروپا
- حمایت از کشورهای مخالف آمریکا در منطقه.
- تلاش برای ایفای نقش بیشتر در مسائل منطقه و جهان و افزایش حضور در تصمیم سازی ها.
پس از بی اعتنایی مقامات کاخ سفید به خواسته های مسکو در مورد طرح استقرار سیستم های موشکی آمریکا در شرق اروپا و تلاش ایالات متحده برای افزایش حضور نظامی خود در منطقه اروپای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز، مقامات مسکو تدابیر تلافی جویانه و شدیدی را علیه سیاست های واشنگتن در منطقه به کار گرفت که مهم ترین آنها به کارگیری تسلیحات فوق مدرن در نزدیکی مناطق استقرار نیروهای آمریکایی و همچنین خروج یک جانبه از پیمان نظامی اروپا بود. با این اقدام عملا روسیه به طور آشکار و صریح علیه ایالات متحده موضع گیری کرد و جدیت خود را در موارد فوق به نمایش گذاشت.
استقرار سیستم های موشکی آمریکا در نزدیکی مرزهای روسیه فقط می تواند یک معنا داشته باشد و آن تلاش برای کنترل قوای موشکی مسکو و کاهش نفوذ روسیه در اروپای شرقی است.
خروج روسیه از پیمان دفاعی مشترک اروپا به مسکو این امکان را می دهد تا با آزادی کامل به استقرار موشک ها و ادوات نظامی خود در اروپا و پایگاه های نظامی خود در آسیای مرکزی و قفقاز اقدام کند و برنامه های کاهش تسلیحات اتمی و موشکی روسیه را نیز لغو کرد.
در این راستا سیاست خارجی مسکو نیز از این مساله متاثر شده و متحول شد و رویکردهای جدیدی را در مناسباتش با کشورهای منطقه در پیش گرفت.
مقامات کرملین برای اعمال فشار بر آمریکا و افزایش جایگاه و نفوذ خود در منطقه به تحول و بازبینی گسترده ای در روابط و مناسبات سیاسی و دیپلماتیک خود با کشورهای منطقه دست زدند و در این جهت اولویت اول را به کشورهایی دادند که به شکل جدی با ایالات متحده دچار چالش بودند که در صدر این لیست ایران قرار دارد.
مسلما تلاش روسیه برای تضعیف نقش و جایگاه غرب از طریق خنثی کردن و تضعیف برنامه های اروپا و آمریکا صرفا در مورد ایران خلاصه نمی شود و بایستی حمایت های اخیر مسکو از ترکیه برای سرکوبی پ.ک.ک در شمال عراق و همچنین رویگردانی سیاستمداران پاکستان و دولت کردستان عراق از آمریکا را نیز به این لیست اضافه کرد.
گسترش تهدیدات آمریکا علیه روسیه در حالی ادامه می یابد که در مورد اخیر این تهدیدات چین را نیز در بر گرفته است و ایالات متحده با توجه به رقابت و خصومت سنتی پکن و توکیو در شرق آسیا، با همراه ساختن ژاپن در رزمایش های موشکی نظامی خود و با طرح مجدد بحث تایوان سعی دارد تا این ابرقدرت را نیز تحت فشار بگذارد و این مساله می تواند به نزدیکی بیشتر روسیه و چین از یک طرف و ایران و چین از طرف دیگر منجر شود.
با توجه به افزایش تنش های بین روسیه و ایالات متحده و همچنین با نظر به همراهی احتمالی پکن با مسکو برای کاستن از تهدیدات آمریکا و حفظ ثبات منطقه، به وضوح می توان مشاهده کرد که برای کشورهای منطقه به ویژه ایران زمینه برای استفاده و بهره گیری از تنش های موجود و تامین منافع و امتیازگیری های سیاسی و امنیتی فراهم آمده است و دیپلماسی کشورمان می تواند با اتخاذ رویکرد های هوشمندانه و مانورهای دیپلماتیک، در زمینه لغو تحریم ها و عادی سازی روابط با آژانس، از وضعیت فعلی حداکثر استفاده را ببرد. این مساله قطعا نیازمند نگاه واقع بینانه و عمیق به تحولات منطقه است و وفاق و اتحاد نیروهای سیاسی داخلی نیز در دستیابی به آن کمک خواهد کرد.
نویسنده : محمد مهدی شجاعی
منبع : روزنامه مردم سالاری