یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


چرا کودکان به دوست نیاز دارند؟


چرا کودکان به دوست نیاز دارند؟
دوستی به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌ها عاطفی - اجتماعی خود را گسترش دهند. آنها از داشتن روابط صمیمی و نزدیک با هم‌سالانشان، به نکات و ارزش‌هائی پی می‌برند که نمی‌توانند از بودن با والدین و اعضاء بزرگسال خانواده‌شان بیاموزند. برای مثال، آنها یاد می‌گیرند که چگونه باید با دیگران رفتار کنند، چگونه باید از قوانین و مقررات پیروی کنند، چگونه باید تصمیم‌گیری کنند. کودکان در جمع دیگر دوستانشان با مفهوم ترس، خشم، عصبانیت و اعتراض کردن آشنا می‌شوند.
آنها می‌آموزند که چگونه باید پیروز شوند، چگونه باید کمبودها را تحمل کنند و چگونه باید رفتار مناسبی داشته باشد. کودکان یاد می‌گیرند که چگونه از مراجع قدرت باید پیروزی کنند. آنها یاد می‌گیرند که چگونه باید نقطه‌نظرات دیگران را بشنوند و درک کنند. دوستی، حس همدلی و نوعدوستی را در آنها زنده می‌کند. آنها در جمع دوستانشان، استعدادها و ویژگی‌های خود را بهتر می‌شناسند و می‌توانند خودشان را با آنها مقایسه کنند. کودکان از طریق مشاهدهٔ هم‌سن و سالانشان به شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان با آنها پی می‌برند.
کودکان از بودن در جمع به حس تعلق و ارزشمندی دست پیدا می‌کنند و همین امر موجب افزایش عزت‌نفس آنها می‌شود. دلگرمی و حمایت‌هائی که کودکان از دوستانشان دریافت می‌دارند، صبر و بردباری آنها را در سازگاری با محیط‌های ناآشنا و غریبه (مثل، رفتن به مدرسه، ورود به مرحله نوجوانی، مقابله با فشارها و ناکامی و ...) افزایش می‌دهد.
دوستی، عاملی برای سلامت و بهداشت روانی کودک است. تحقیقات نشان می‌دهند، کودکان یکه در جمع بزرگ می‌شوند، کمتر دچار مشکلات ارتباطی می‌گردند. از طرف دیگر، کودکانی که در دوست‌یابی مشکل دارند، بیشتر احساس تنهائی و طرد شدن از جمع دوستانشان را می‌کنند و در سازگاری با محیط‌های آموزشی ناتوان‌تر هستند.
● دوست‌یابی
کودکان اغلب دوستان بیشماری دارند. هر چه تعداد دوستان آنان در دوران کودکی بیشتر باشد، در دوران بزرگسالی برای دوستی ارزش بیشتری قائل هستند. تقریباً ۷۵ درصد کودکان خود را درگیر دوست شدن با همسالانشان می‌کنند و تقریباً ۹۰-۸۰ درصد نوجوانان ۲ الی ۳ نفر از بهترین دوستانشان را از بین همسالان دوران کودکی خود انتخاب می‌کنند. اغلب کودکان و نوجوانان بر این باور هستند، دوستی رابطه‌ای دوطرفه است که هر دو نفر باید بدان پای‌بند باشند (هارتاپ و استیونس، ۱۹۹۹).
یک کودک نوپا ممکن است به کودک همسال خود کمک کند تا با مکعب‌هایش خانه‌ای بسازد و یا یک کودک دبستانی ممکن است به دوستش کمک کند تا تکالیفش را انجام دهد، و یک نوجوان ممکن است دوست همسالش را بهتر از پدر و مادرش نصحیت کند. با گسترش دوستی، مفهوم رابطهٔ متقابل هم شکل جدیدی به خود می‌گیرد و هر یک از دوست‌ها سعی می‌کنند در خوبی کردن به دیگری، پیشی بگیرند. مهارت‌های دوست‌یابی هم از جمله مهارت‌هائی است که باید از همان دوران کودکی آموخته شود تا جایگاه خود را در زندگی کودک پیدا کند.
● دوستی در سنین مختلف
کودکان از همان ماه‌های آغازین تولد خود در تلاش هستند تا با گرداندن سرشان به‌سوی صدای گفت‌وگوی افراد با اطرافیانشان ارتباط برقرار کنند. آنان می‌کوشند هنگام بیداری از طریق ”تماس‌های چشمی“ و یا تقلید از حرکت صورت افراد نظر آنها را به خودشان جلب کنند. تعاملات و واکنش‌های ظریفی که کودک با محیط پیرامونش برقرار می‌کند. نشان می‌دهد که کودک قادر است وابستگی‌های عمیق عاطفی بین خود و اطرافیانش به‌وجود می‌آورد. پژوهش‌های مختلفی نشان می‌دهند کودکانی که در جمع کودکان دیگر بزرگ می‌شوند، با کودکانی که تنها در جمع افراد بالغ بزرگ می‌شوند، تفاوت شخصیتی دارند. در خردسالی، کودکان شروع به آشنائی و تثبیت روابطشان با یکدیگر می‌کنند و سعی می‌کنند به‌تدریج ارتباط خود را با چند نفر از دوستانشان صمیمی‌تر کنند.
کودکان پیش‌دبستانی، دوست‌هایشان را از بین ۱۵-۱۰ نفر انتخاب می‌کنند و در عین آنکه با همه رابطه‌ای دوستانه برقرار می‌کنند، با یکی دو نفر نزدیکتر و صمیمی‌تر می‌شوند اغلب دوستی‌های دوران خردسالی کلامی نیستند بلکه دوستی آنها به میزان فعالی مشترکی که با هم انجام می‌دهند، بستگی دارد. در طی سال‌های دبستان کودکان با آنهائی دوست می‌شوند که علایق و سرگرمی‌های مشترک داشته باشند. در این سن کودکان تمایل دارند که روابط گروهیشان را گسترش دهند و بهترین دوست‌ها آنهائی هستند که بهتر بتوانند روابط جمعی خود را سازمان دهند (در گروه فعال‌تر باشند و از بودن در جمع سایر کودکان احساس رضایت و شادمانی کنند).
گاهی مشکلاتی که در گروه‌های کودکان به‌وجود می‌آید.
ناشی از روابط گروهی (قهر / آشتی، تحکیم روابط / ترس از قطع رابطه) است. در مواردی هم اختلاف‌های آنان ناشی از نوع جنسیت آنان می‌شود، اغلب دخترها ترجیح می‌دهند دوستان دختر داشته باشند. بازی‌های گروهی بر این تفاوت‌ها تأثیر بیشتری می‌گذارند. هر دو جنس سعی می‌کنند در انتخاب هم‌بازی و نوع بازی تابع جنسیت خود باشند. گروه‌های دوستی پسرها است، که این امر نیز حاصل روابط دوستی محدودتر دخترها در دوران کودکی آنها است. علاوه بر آن، دخترهای نوجوان نیز از همین الگوی دوستی پیروی می‌کنند (رزواشر، ۲۰۰۰).
اغلب کودکان طرفدار بازی‌های گروهی هستند. عضو یک گروه بودن - خواه یک گروه ورزشی، هنری و یا اجتماعی - حس تعلق گروهی را در آنان تقویت و ارضاء می‌کند. کودکان در بین سال‌های ۱۵-۱۴ سالگی به‌حدی بزرگ شده‌اند که بیشتر از آنکه به‌حدی بزرگ شده‌اند که بیشتر از آنکه به راهنمائی‌های والدینشان توجه کنند. تابع نظرات دوستانشان هستند. گروه‌بندی‌های آنان براساس وضعیت ظاهر، مهارت ورزشی، موفقیت تحصیلی، موقعیت اجتماعی - اقتصادی خانواده، استعداد، توانائی جذب گروه و یا بی‌هدف بودن شکل می‌گیرد.
برخی از کودکان نسبت به ارزش‌های گروهیشان بی‌نهایت حساس هستند تا حدی که اگر از سوی آنان طرد شوند، تا مدت‌ها افسرده و پریشان می‌گردند. متأسفانه زمانی‌که گروه به‌سوی کارهای بزهکارانه، پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی روی بیاورند، ممکن است تک تک اعضاء گروه تحت‌تأثیر اینگونه رفتارها قرار بگیرند. فشارهای گروهی بین سنین ۱۸ - ۱۶ سالگی کم می‌شود و نوجوان مجدداً به سمت خانواده و ارزش‌هایش متمایل می‌شود.
مدت زمانی‌که نوجوان با دوستانش سپری می‌کند، در دوران کودکی و اوایل نوجوانی بیشتر است. در حالی‌که نوجوان‌های ۱۷ - ۱۶ ساله تنها یک‌سوم وقت آزاد خود را با دوست‌هایشان می‌گذرانند. هنگامی‌که دوستی‌های کودکان و نوجوانان براساس ارزش‌های گروهی بنا شده باشد. روابط دوستی‌ آنها پایدارتر می‌باشد و به احساسات و دیدگاه‌های یکدیگر بیشتر احترام می‌گذارند. روابط دوستی نوجوانان از استحکام و دوام بیشتری برخوردار است.
● دوستی و موفقیت‌های تحصیلی
مدرسه می‌تواند فضا و امکاناتی برای بچه‌ها فراهم کند که روابط جمعی‌شان را مستحکم‌تر کنند. دوست‌ها می‌توانند به یکدیگر در انجام تکالیف درسی کمک کنند، آنها می‌توانند هنگام غیبت از کلاس، از دوستانشان کمک درسی بگیرند و گذشته از تمام این موضوع‌ها، دوستی برای آنها شادی و نشاط می‌آورد. تحقیقات نشان می‌دهند، کودکانی که دارای دوستی‌های با سوابق طولانی‌تر بوده‌اند. برای حفظ و نگهداری دوستی‌شان تلاش بیشتری می‌کنند (لاد، ۱۹۹۰) همچنین نوجوانانی که تجربه‌های دوستی‌های طولانی‌مدت داشته‌اند، کمتر دچار مشکلات روانشناختی شده‌اند تا نوجوانانی که تنها و یا با تعداد اندکی دوست بوده‌اند.
● کیفیت دوستی‌ها
کیفیت دوستی، نکته بسیار مهمی است بدیهی است تمام دوستی‌ها برای کودکان و نوجوانان ارزشمند و مثبت نیست، برخی از روابط دوستی می‌تواند پیامدهای منفی و ناخوشایندی برای آنها دربرداشته باشند. نوجوانانی که خودشان را با دوستانشان تنها می‌بینند، گاه مرتکب رفتارهای خلاف ضد اجتماعی و خطرآفرینی می‌شوند و برعکس نوجوانانی که سابقهٔ روابط دوستی مثبتی در پیشینه خود دارند، دارای روابط اجتماعی مستحکم‌تی هستند که موجب کاهش فشارهای اجتماعی بر آنان می‌شود. فراگیری روش‌های مقابله با استرس از آموزش‌های لازم دوران نوجوانی است، کمک کردن به کودکان و نوجوانان برای رویاروئی با فشارهای همسالانشان بسیار مهمتر از دور نگه داشتن آنها از گروه دوستانشان می‌باشد.
● پرورش روابط دوستی
اجازه دهید فرزندانتان دریابد که شما تا چه اندازه برای دوستی‌های آنان و نقشی که در زندگی آینده نشان دارند، ارزش قائل هستید.
به رفتارهای اجتماعی فرزندتان احترام گذارید. برخی از کودکان یاد گرفته‌اند نهایت تلاش را برای راحتی و پذیرائی از دوست خود به‌کار بندند. برخی دیگر سریع دوست پیدا می‌کنند و برخی دیگر به‌تدریج با دوستانشان صمیمی می‌شوند.
شرایطی برای فرزندتان فراهم آورید تا بتواند چند ساعتی را در روز با دوستانش بگذراند (به‌ویژه اگر کودک خجالتی و کمرو است) برای مثال، دوستان فرزندتان را به خانه دعوت کنید، یا آنها را با هم به پارک ببرید تا ساعاتی را با هم بازی کنند. حتی می‌توانید با خانواده‌هائی رفت و آمد کنید که کودک هم‌سن و سال فرزند شما داشته باشند و از این طریق آنها را تشویق کنید تا با یکدیگر بازی کنند. هر چند شاید برای برخی از والدین قدری مشکل باشد اما تحقیقات نشان می‌دهد پدر و مادرهائی که خودشان را سریع با اجتماع اطرافشان سازگار می‌کنند و دارای دوستان بی‌شمار هستند فرزندشان نیز به همان میزان خودشان را درگیر فعالیت‌های گروهی می‌کنند.
اگر کودک شما با یک دوست خود مشکل دارد، او را تشویق کنید تا دربارهٔ آن صحبت کند و با استفاده از روش‌های حل مشکل، اختلاف خود را با او حل کند. کمک کردن به کودک برای یافتن راه‌حل مثبت و مؤثر، بسیار مهم است؛ زیرا او یاد می‌گیرد که چگونه احساسات و رفتارهای هیجانی خود را بشناسد و آنها تحت کنترل درآورید. برای مثال، اگر روزی یکی از بچه‌ها سر فرزندتان داد زد: به او بگوئید: ”او انگار امروز روز خوبی نداشته است“ یا اینکه به او بگوئید: ”مثل اینکه دوستت تو را دوست ندارد و نمی‌خواهد با تو دوست باشد“.
اگر فرزندتان زود به گریه می‌افتد، به او کمک کنید تا روش دیگری برای پاسخ‌دهی به دوستانش پیدا کند. سعی کنید علت واقعی گریه او را پیدا کنید شاید گریه او علت حقیقی و واقعی دارد. به او یادآور شوید که علت یافتن گریه او این است که نمی‌خواهید دوباره در چنین شرایطی او زود گریه کند. شما می‌توانید با نقش بازی کردن به کودک یاد بدهید که چگونه با شرایط بحرانی رو به رو شود و مانع از بدتر شدن اوضاع شود.
سعی کنید دوستان فرزندتان را بشناسید. اغلب والدین زمانی‌که فرزندشان به مرحله نجوانی می‌رسد، کمتر فرصت پیدا میکنند تا دوستان فرزندانشان را بشناسند و خود را درگیر فعالیت‌های آنان کنند، با آنها دوست شوید، دربارهٔ علایق و سرگرمی‌هایشان گفت‌وگو کنید و فعالیت سالمی را به آنان پیشنهاد کنید.
بدیهی است، تماس والدین دوست دارند که فرزندانشان، دوستانی خوب، راستگو و خوش‌رفتار و یک رنگ داشته باشند. پدر و مادر می‌خواهند در عین آنکه فرزندانشان را حمایت می‌کنند، به آنها استقلال و آزاداندیشی را بیاموزند
منبع : ماهنامه کودک


همچنین مشاهده کنید