جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روان‌شناسی اینترنت


روان‌شناسی اینترنت
شاید هیچ اختراعی و آفرینش دیگری هم‌چون اینترنت، پرشتاب، از همان آغاز زاده شدن، چنین دگرگونی سترگی را پدید نیاورده باشد.کتمان و پنهان داشتن اینترنت و نفی و انکار آن، در دنیای داده‌ها و جهان ارتباطات امروز به شوخی و مزاح بیشتر می‌ماند تا چه رسد به آن‌که در مورد آن بتوان به فلسفه و در واقع، سفسطه‌پردازی پرداخت. باید پذیرفت که هر آفرینشی که با توده‌ی جمعیت عمومی آدمیان وابسته و همبسته باشد، اثرات روان‌شناختی و جامعه‌شناختی گوناگونی اعمال می‌کند. این نکته‌ی انکارناپذیر، در مورد رسانه‌های گروهی، صدچندان است.
رادیو و تلویزیون و حتی مطبوعات، در همه جوامع حتی دموکراتیک (مردم سالار)ترین آن‌ها ـ بسته و ایدئولوژیک است و گفتمانی یک سویه و اقتدار مآبانه را با مخاطبان می‌گشاید. اما اینترنت حیطه‌های نوینی پدید آورده است که بر پایه مرزهای جغرافیایی بنیان گذارده نشده‌اند و بدین‌سان اجتماعاتی از دلبستگی‌ها و خواسته‌ها آفریده می‌شود که چارچوب‌های مرسوم را پشت‌سر می‌گذارد. در اینترنت نوعی فردیت است که حکومت می‌کند. کاربران اینترنت فضای غیر متمرکزی است که مافی هویتی همگون و یکپارچه است. با اینترنت، ابزار وجود و اعلام حضور می‌نمایند و هویت‌هایی را آشکار می‌سازند که حتی از وجودشان هم آگاه نبوده‌ایم.
«اینترنت» هم‌اکنون پس از «مطبوعات» و «رادیو و تلویزیون»، جایگاه هفتم را در رده‌بندی عوامل دگرگونی فرهنگی و روانی – اجتماعی داراست. با این حال اینترنت، تعطیل‌بردار و پایان‌ناپذیر نیست و هر کشور و جامعه‌ای هم که به چنین گمان باطلی بیندیشد، شکاف و جدایی دیجیتالی خویش را با کشورهای توسعه یافته، گسترده‌تر و ژرف‌تر می‌نماید. چنانچه در انگلستان بیش از پنچاه درصد خانه‌ها به اینترنت پیوسته‌اند و در بنگلادش حدود یک دهم درصد. شمار کاربران اینترنت در جهان، ۶۰۰ میلیون نفر و در ایران، حدود دو میلیون نفر است. گفته شده که در ۵ سال آینده، شمار کاربران اینترنت در ایران، دست کم ده برابر می‌شود و در آغاز سال ۱۳۸۶، به رقمی بیش از بیست میلیون نفر می‌رسد. البته طبق برنامه‌ی توسعه مدیریت امور داده‌های شرکت مخابرات، رقم ۱۴ میلیون نفر در سال ۲۰۰۴ میلادی و شمار ۳۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ خورشیدی) اعلام شده است.
اینترنت همان‌گونه که پایان‌پذیر نیست، مهارپذیر هم نیست. به زودی همه‌ی کامپیوترهای همراه (La ptop) بدون نیاز به آنتن‌های بشقابی به طور مستقیم و بی‌سیم به ماهواره‌های مخابراتی مرتبط می‌شوند و Isp و Filtering و Search engine های امنیتی را پشت‌سر می‌گذارند. آنچه بیش از موتورهای کاوش‌گر امنیتی و صافی (فیلتر) گذاری و مهار I s p ها در پالایش و والایش کاربری اینترنت به‌کار می‌آید، آموزش کار با اینترنت از سال‌های پایانی دبستان و سال‌های آغازین دوره‌ی راهنمایی و ادامه‌ی آن در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌هاست. هویداست که هرچه کاربران اینترنت با زبان انگلیسی و دانش روز بیگانه‌تر باشند، میزان سرکشی آنان به سایت‌های غیر اخلاقی و شرم‌ستیز و هنجارگریز بیشتر خواهد بود. چرا که به جای پرداختن به استفاده‌های اطلاعاتی و علمی از این فضا به ناچار به جست و جوهای دیگری خواهند پرداخت.
گسترش اینترنت با چنان شتاب انفجارآمیزی انجام گرفت که فرصت نیافتیم گامی به پس برداریم و به این ابزار ارتباطاتی _ که آثار توانمندی بر رفتار ما بر جای می‌گذارد – ژرف‌تر بنگریم. در عین حال، اینترنت، محیطی است که در آن کاربران می‌توانند اثرگذار و اثرپذیر باشند _ مشروط به این‌که آگاهی و پندار اندکی از چگونگی و علت دگرگونی‌هایی که اینترنت، ممکن است در برداشت‌ها و رفتار آنها پدید آورد، در ذهن داشته باشند.
از محیط شبکه‌ی جهانی وب به عنوان گونه‌ای کتابخانه، قفسه‌ی مجلات، و نیز به عنوان یک خود ناشر استفاده می‌شود. اگرچه یک سیستم فهرست‌بندی مورد رضایت نیست و کاربران به شدت از مسائل مربوط به رهیابی شکایت دارند، اما بیشتر آن‌ها می‌گویند دست‌کم در نیمی از موارد، می‌توانند به آن‌چه در جستجویش هستند، دست یابند.
از دیگر ویژگی‌های اینترنت، این است که وب به همه افراد، خدمات مطبوعاتی و انتشاراتی با نرخ بسیار ارزان ارائه می‌نماید، واقعیتی که تأثیر روانی بالقوه‌ای دارد. همچنین پُست الکترونیک به صورت یکی از محیط‌های اینترنتی بسیار مهم برای کاربران شبکه درآمده است. و هم‌اینک کاربران پست الکترونیک، آن را در کنار وب، به عنوان یکی از فن‌آوری‌های ضروری تلقی می‌نمایند.
فضای شاخص دیگر بر روی اینترنت، همایش گفتگوهای نا هم‌زمان است. این همایش‌ها، کنفرانس‌های در حال جریان است که در آن‌ها شرکت‌کنندگان، موضوعات (زنجیره‌هایی) را آغاز می‌کنند و برای هم پاسخ‌هایی می‌فرستند و گفته‌های افراد دیگر را مطالعه می‌نمایند. این جلسات از آن جهت ناهم‌زمانند که شما می‌توانید داده‌هایی پیرامون مباحث را کسب کرده، دیدگاه خود را در هرگاه از روز یا شب ارائه نمایید. بنابراین آهنگ کنفرانس‌ها ممکن است بسیار کُند باشد. تبادل نظر در مورد موضوعی واحد ممکن است روزها یا هفته‌ها ادامه یابد.
معدودی از گونه‌های گوناگون همایش‌های بحث و گفتگو وجود دارد که به طور جزئی، جنبه‌های روان‌شناختی متفاوت دارد. یکی از آنها فهرست پستی است که گونه‌ی ویژه‌ای از نشانی ضست الکترونیک و دارای مشخصه‌ی خودکار است. این فهرست، همه‌ی پیام‌های دریافتی را دوباره به سوی فردی که در جلسه‌ی بحث و گفتگو شرکت داشته، پست می‌کند. برای نمونه، ممکن است شما در صورت دلبستگی به سبک‌شناسی، بخواهید مشترک یکی تز صدها فهرست پستی GENTIPSـL، که به این موضوع می‌پردازد، باشید. در چنین فهرستی مشترکات پیرامون چگونگی کاوش در مورد نیاکان خود، رهنمودهایی بیان می‌نمایند. هنگامی که مشترک فهرست پستی شوید، امکان ورود به درون صندوق پست الکترونیک شما هم فراهم می‌شود و مشترکان دیگر به همه‌ی پیام‌های فرستاده شده‌ی شما دسترسی خواهند داشت.
اینترنت با روش‌هایی شگفت‌آور بر شیوه‌ی عملکرد افراد اثر می‌گذارد. چون افراد در برقراری نخستین ارتباط، بیشتر به پست الکترونیک، سایت‌های وب، همایش‌های بحث و گفت‌وگو و کمتر به تلفن، نامه و دیدارهای رو در رو متکی هستند، در برداشت‌های اولیه، نقاب شخصیتی درون شبکه‌ای نقش عمده‌تری را – بیش از پیش – ایفا می‌نماید. چنین به نظر می‌رسد که درون شبکه (روی خط)، کمتر علاقه وجود دارد که ریزه‌کارهای آداب معاشرت و نزاکت رایج در بر همکنش‌های اجتماعی به جا آورده شود.
در اینترنت، جنسیت نسبت به سن، آسان‌تر آشکار می‌شود. شرکت کنندگان در گروه بحث تخصصی، خیلی کم از سن می‌پرسند، ولی در ایستار (موقعیت)های مناسب اجتماعی – در صورت مشخص نبودن سن و جنسیت – بی‌امان‌تر به شخص فشار وارد می‌شود که آن‌ها را فاش سازد.
شرکت‌کننده‌ای که در اتاق‌های گپ‌زنی و به گونه‌ی فردی بیگانه به گروهی می‌پیوندد، ممکن است از همان آغاز گفت‌و گو انتظار دو پرسش را داشته باشد: «چند سال دارید؟» و «زن هستید یا مرد؟» این پرسش‌های مستقیم، به طور معمول به همین شکل ناخوشایند پرسیده می‌شود. هر از چند گاهی، این کاوش یا بازجویی ممکن است کمی زیرکانه‌تر صورت گیرد. امکان دارد که هم‌صحبت بپرسد آیا درس می‌خوانید؟ و اگر چنین است در دانشکده یا دبیرستان؟ هدف این کاوش‌ها کسب دو خیر اجتماعی ضروری است: سن و جنسیت شما. در محله‌های اجتماعی اینترنت، به کار بردن فشار برای فاش ساختن سن و جنسیت فراوان است. کاربران با همان روشنی گستاخانه‌ای که در مورد سن، جنسیت یا خاستگاه افراد پرس‌وجو می‌کنند، در مورد نژادشان به کندو کاو نمی‌پردازند.
ویژگی‌های دنیای درون شبکه‌ای تا اندازه‌ای به علت بی‌نام و نشانی و نبودن نشانه‌های دیداری و شنیداری، مجموعه‌ی گسترده‌ای از نقش‌آفرینی‌ها، فریب‌ها، گفته‌ها یا نوشته‌های نیمه‌درست و گزافه‌گویی‌ها را امکان‌پذیر می‌سازد و در همین حال ما را نسبت به عواقب‌شان هوشیار می‌سازد.
پژوهش پیرامون نامه‌های الکترونیک مبادله شده بین دانشجویان دوره‌ی لیسانس در دانشگاه دولتی نیویورک در پلاستبرگ، نشان داد که دانشجویان از این رسانه برای کاربردهای بی‌شماری استفاده می‌نمایند، ولی باز هم گذشته از هدف، سبک آن‌ها با گونه‌ای الگو سازگاری داشت. حتی دانشجویانی که هرگز از پست الکترونیک استفاده نکرده بودند، هنجارها را پرشتاب از همدیگر آموختند و پست الکترونیک را به الگویی شبه گفت و شنود تبدیل نمودند. با نگاه کردن به چندین نمونه می‌توان برخی از چارچوب‌ها و هنجارها کلی را آموخت. املاهای غلط، اشتباه‌های نقطه‌گذاری، انحراف‌ها و جملات نا‌دستوری، به طور کامل مورد پذیرش بوده و حتی خواهان بیشتری دارند. شوخی‌های خارج از نزاکت، عشوه‌گری‌ها، جناس (بازی با واپگان) و کنایه همگی معمولند.
بسیاری از بررسی‌های ارتباطات با واسطه‌ی کامپیوتر نشان داده است که بر خلاف زندگی واقعی، که در آن‌ها غالب، موقعیت افراد مشخص می‌سازد که چه کسی باید در بحث سهم و نفوذ بیشتری داشته باشد، گرایش گردهم‌آیی‌های بال واسطه‌ی کامپیوتر بر آن است که به افراد دارای موقعیت‌های پایین‌تر نیز فرصت مساوی برای مشارکت در بحث بدهد. «ساراکیسلر» و همکارانش این پدیده را در پاره‌ای از نخستین پژوهش‌هایی که در مورد بر همکنش‌های گروهی با واسطه‌ی کامپیوتر انجام گرفته بود، مشاهده کردند. از گروه‌های سه نفره خواسته شده بود تا با کار در حالت گپ‌زنی همزمان با استفاده از کامپیوتر، وضعیت پست الکترونیک ناهمزمان یا در موقعیت‌های رو در رو، در مورد مسائل گوناگونی به هم اندیشی دست یابند. آنان دریافتند که در همه‌ی گروه‌ها، یکی از افراد گرایش به چیرگی بر گروه داشت ولی این موضوع در گروه‌های با میانجی‌گری کامپیوتر، بسیار کمتر مشخص می‌شود. این پدیدهٔ ی همترازسازی، به ویژه از آن جهت جالب است که پژوهش نشان داده است که تماس‌های مسیان گروهی، کمک شایسته‌ای بنماید. بنابراین کاربران در یک تصور دلنشین که موعظه و توصیه‌ای در کار نیست به خیال آزادی مطلق، احساس شخصیت می‌کنند. ممکن است افراد در اینترنت ندانند که شما به لحاظ شخصیتی چه ویژگی‌هایی دارید، ولی از این موضوع آگاهند که آیا شما خبره یا تازه کارید. بنابراین یکی از ویژگی‌هایی که در اینترنت برای تعریف و تمایز گروه‌های همبسته‌ی نخبگان به کار می‌رود، کاردانی و خبرگی یا به اصطلاح، «تخصص گرایی» است که از جمله «ایسم»هایی است که احتمالاً در اینترنت بیش از زندگی روزمره رایج است. برای نمونه در پاره‌ای از گردهمایی‌ها، آگاهی خودی‌ها از سوابق و هنجارها ممکن است خط فاصله‌ای بین پاره‌ای از گروه‌های همبسته(درون گروه‌ها) و برون گروه‌ها پدید آورد ولی در همین حال این فاصله چندان ارتباطی با نژاد، سن، جنسیت یا قومیت افراد نداشته باشد. در این گونه بحث‌ها، خرده متنی زیربنایی وجود دارد که از چشم گروه تازه‌وارد، پوشیده می‌ماند.
اینترنت از گروه ناهمگونی از افراد، پشتیبانی به عمل می‌آورد، گروهی که روز به روز ناهگن‌تر می‌شود. نامتحمل است که افراد این گروه، همانند هر انسان نرمال دیگری که در محیطی قرار گرفته باشد، یک دل و یک زبان و در همه‌ی موراد با همدیگر هم‌اندیش باشند. الگوهای ارتباط الکترونیک در اینترنت، به گونه‌ای است باز هم احتمال پیدایش هم‌اندیشی را کمتر می‌سازد. بسیار دشوار است که بتوان در شبکه، شمار زیادی ار افراد را بر آن داشت که در مورد بخش عمده‌ی هر موضوع، به هم‌اندیشی(توافق) برسند. زیرا الگوهای پیچیده‌ی ارتباط، رویدادهایی که دور از «همسایگان» شماست، را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد.
طراحان وبی که با عرضه‌ی هنرهای گرافیک تخیلی و عناصر چند رسانه‌ای در سایت‌های خود، خواهان خشنودی پیام‌گیران و جلب مشتریان بیشتری هستند، کم‌کم دارند به واقعیت روانی اثرات ناکافی بر افراد پی می‌برند. به عنوان نمونه یکی از ویژگی‌های A merica online، تصمیم این شرکت مبنی بر آن بود که هر ۱۲ سرویس داده‌ای o nline که در Vriginia قرار دارد و پست الکترونیک اخبار، خدمات آموزشی و تفریحی و دستیابی به اینترنت را فراهم می‌آورد. A merica online یکی از بزرگترین ISPهای آمریکاست زمانی که کاربران نهایی وارد سیستم می‌شوند، تصاویر گرافیک جدیدی را دریافت و بارگذاری کنند. آن‌ها قول دادند زمانی را که برای دریافت و بارگذاری این تصاویر مصرف می‌شود، به حساب مشتریان نگذارند، ولی کاربران نهایی با دلسردی و ناکامی پیش‌بینی شونده‌ای واکنش نشان می‌دادند و از این عصبانی بودند مه این خدمات درون شبکه‌ای، بسیار مغرورانه با وقت مشتری برخورد می‌نماید.
آنان تأخیر زمانی (ارتباط تأخیری) عامل اصلی به وجود آمدن ناکامی است. چنین می‌نماید که گفت‌وگو‌کنندگان اینترنتی هنگامی که تأخیر کوتاه – شاید ۲ یا ۳ ثانیه _ است، به طور منطقی رضایت خاطر دارند. وقتی که این تأخیر بالغ بر ۸ یا ۹ ثانیه و یا حتی بیشتر می‌شود، سطح احساس ناکامی به گونه‌ی چشمگیری افزایش می‌یابد. بنابراین علیرغم اینکه صورت و فضای گرافیکی در اینترنت بسیار حائز اهمیت است اما این زیبایی صوری در مقابل زمان، عنصری کم‌اهمیت جلوه می‌کند. گفت و شنود همزمان در یک محیط ارتباطی، نزدیک‌ترین شکل به مکالمه است.
بنابراین، تذخیر زمانی در گفت و شنودهای همزمان، هنگامی مورد پذیرش است که دست کم به گونه‌ای معقول به الگوی تأخیر گفت و گو نزدیک باشد. «کریستوفروری» از دانشگاه «کارنگی» ملون بسیاری از گونه‌های تأخیرهای زمانی در گفت‌و گوی بازپخش اینترنت را مورد بررسی قرار داد و دریافت که شرکت کنندگان در ظاهر جملات خود را می‌سازند و واژگان را به نحوی زیرکانه به کار می‌برند تا تأخیر زمانی را کم و بیش در محدوده‌ی قابل قبولی حفظ نمایند. برای نمونه، بنا بر محاسبات او، حتی اگر گفت‌و گوکنندگان بتوانند پیام‌های طولانی‌تری را تایپ نمایند، میانگین شمار واژگان پیام‌ها حدود ۶ کلمه است. بی‌گمان گفت‌وشنودکنندگان نیز از کوته‌‌نوشت‌هایی استفاده می‌جویند تا در کار سخت تایپ و صرف وقت، صرفه‌جویی نمایند.
هرگاه آدمیان باور کنند که عمل‌کردشان به گونه‌ی مستقیم به خودشان نسبت داده نمی‌شود، احتمال پایبندی‌شان به چارچوب‌ها و آداب و رسوم اجتماعی کمتر می‌شود. روشن است که بسیاری از افراد در اینترنت، خود را در پناه ناشناسی پنهان نمی‌سازند و با میل و رغبت، نام، وابستگی، شماره تلفن و بیان گفته‌های مطلوب و مورد پسندشان را به مقالات اهدایی همایش و پیام‌های الکترونیک خود می‌افزایند. با وجود این، ارتباط اینترنتی کلان در شرایطی به وقوع می‌پیوندند که شرکت‌کنندگان در آن، درست یا نادرست، باور نمایند که هویت آن‌ها را نمی‌توان شناسایی کرد. گذر از لابه‌لای محیط‌های اینترنت و میزان تأثیر آن‌ها بر زندگی‌مان، وابسته به شدت بی‌نام و نشانی و مسئولیت‌پذیری ما در زمانی است که در آن محیط‌ها به سر می‌بریم. افراد در مواردی که گمان دارند هیچ کس نمی‌تواند به هویت واقعی آنان پی ببرد، ممکن است به شیوه‌ای بی‌پروایانه و بسیار بی‌شرم و آزرم عمل نمایند. در محیط‌هایی که امکان این‌گونه بی‌پروایی فراهم است یا دست‌کم اندکی امکان رک‌گویی وجود داشته باشد، افراد ممکن است در هر دو جهت مثبت و منفی، اختیار خود را از دست بدهند و راه تندروی(افراط) پویند. بر این اساس، گروه‌های کنفرانس کامپیوتری ناشناس، بیش از شش برابر گروه‌های غیر ناشناس، نظرات رُک و بی‌پرده بیان می‌نماید.
صحنه‌ی اینترنت سرشار از طبایع (خلق‌های) گوناگون است، اما آیا افراد بامزه و شوخ‌طبع، گیراترند؟ آیا به کسانی که ما را می‌خندانند، دلبستگی بیشتری داریم؟ «ملیسا بکلیا وانزر» و همکارانش، طی مطالعه‌ای از آزمایش شوندگان خواستند که پرسش‌نامه‌هایی را در مورد شوخی و زندگی اجتماعی تکمیل نمایند. هم‌چنین از آنان خواستند تا نسخه‌ی اندک متفاوتی از پرسش‌نامه‌ای که بینپ آنان را در مورد شوخ‌طبعی شخص و جذابیت او بیان می‌داشت پُر کنند.
شوخ‌طبعی این افراد، همان‌گونه که بعدها آشنایان‌شان هم تأیید کردند، در حد مطلوب بود. با این همه، رتبه‌بندی کشش (جذابیت) اجتماعی آنان منوط به نوع شوخ‌طبعی آنان بود. اگر همواره دیگران آماج شوخی‌های آنان بودند، کشش (جذابیت) اجتماعی آنان افزایش می‌یافت. افراد گروه نیز کمتر احساس تنهایی می‌کردند و این خود بیانگر آن بود که مردم از آنان خوششان می‌آید و به دنبال معاشرت با آنان هستند.
در اینترنت، خوش خلقی (شوخ‌طبعی) ممکن است در کشش میان فردی، نیروی توانمندی باشد زیرا که در سایه‌ی عامل ظاهر قرار نمی‌گیرد. در اینترنت می‌توان شوخ‌طبعی خویش را به آسانی با نوشتن متنی ابراز داشت و آنان که در این مورد سرآمد دیگران باشند، احتمالاً در رتبه‌بندی کشش میان‌فردی، نمران اضافی را کسب می‌کنند. پاره‌ای اجتماعات اینترنتی، آکنده از شوخی و اعضای آن‌ها در پی یافتن راه‌هایی ابتکاری و خلاق برای خنداندن دیگران هستند.
پاره‌ای فضاهای مبتنی بر شوخی اینترنت ممکن است آنچنان گیرا و آن‌فدر سرگرم‌کننده باشد که افراد را به استفاده‌های فشرده و حتی استفاده‌ی مفرط و بی‌اختیار از آن‌ها وادار سازد. در اوایل سال‌های دهه‌ی ۱۹۹۰، اشاره به این که افراد ممکن است به استفاده از اینترنت «معتاد» شوند، اغلب با خنده‌ی بلند روبرو می‌شد، ولی با روشن شدن موارد بیشتر و بیشتری از این حالت _ خواه به شکل روایت یا از طریق بررسیـ و افزایش شمار کسانی که برای گریز از این ناراحتی، از متخصصان درخواست کمک می‌کردند، بسیاری از افراد در این باب کنجکاو گردیدند. در هنگامه‌ی یورشی برای پیوستن خانه‌ها، مدارس، کتابخانه‌ها و مشاغل به شبکه‌ی اینترنت به عمل آمد، صداهای ضعیف‌تری نیز به گوش می‌رسید که بیانگر مشکلات رفتاری بود که ممکن بود در پس پرده، بروز نماید. طبق معمول، همه‌ی اموری که با اینترنت ارتباط پیدا می‌کند ممکن است از مرز اعتدال خارج شود و موضوع «اعتیاد» به اینترنت، مورد جرّ و بحث‌ها و گزافه‌گویی‌های بسیار قرار گرفته است. با این همه، زمینه‌ساز این روایات شورانگیز، کسانی هستند که به علت گذراندن بیش از اندازه‌ی وقت خود در ارتباط با شبکه، دچار مشکل شده‌اند و نمی‌توانند از این کار دست بردارند. همان‌گونه که ملاحظه خواهیم کرد، پاره‌ای ویژگی‌های برخی از زمینه‌های اینترنت، ممکن است باعث شکوفا شدن آن الگوی رفتاری گردیده باشد. «کمبرلی یانگ» از دانشگاه «پیترزبور» در «برادفورد»، مطالعه‌ی آغازینی بر روی این پدیده انجام داد و به گونه‌یی با آن برخورد کرد که گویا وجوه مشترکی با قماربازی بیماری‌گونه دارد. او در پرسشنامه‌ای که اغلب برای تعیین میزان قماربازی بی‌اختیار افراد به کار می‌رود، دگرگونی‌هایی ایجاد کرد تا بتواند با بهره‌گیری از آن، کسانی را که می‌شد وابسته به اینترنت به شمار آورد از آن‌هایی که دچار وابستگی نبودند، جدا سازد. ابزار غربالگری، پرسش‌های زیر بود و هر کس به پنج یا بیش از پنج مورد پاسخ مثبت می‌داد، به عنوان «وابسته» (معتاد) به شمار می‌آمد.
۱) آیا احساس می‌کنید مجذوب اینترنت شده‌اید) راجع به فعالیت درون شبکه‌ای پیشین می‌اندیشید یا منتظر جلسه‌ی ارتباط بعدی هستید)
۲) آیا احساس می‌کنید برای رسیدن به خشنودی، مقادیر رو به افزایشی از وقت خویش را در اینترنت می‌گذرانید؟
۳) آیا به طور مکرر، تلاش‌های ناموفقی در مورد کنترل، کاهش یا قطع استفاده از اینترنت به عمل آورده‌اید؟
۴) آیا به هنگام تلاش برای کاستن یا قطع استفاده از اینترنت، احساس ناآرامی، بی‌حوصلگی، افسردگی یا بدخلقی می‌کنید؟
۵) آیا بیش از آنچه از پیش در نظر داشته‌اید در ارتباط با شبکه باقی می‌مانید؟
۶) آیا به خاطر اینترنت، رابطه‌ی چشمگیری را یا شغل یا فرصتی آموزشی یا کاری را به مخاطره انداخته یا دل به دریا زده‌اید؟
۷) آیا تاکنون برای پنهان داشتند میزان درگیری (اعتیاد) خود در اینترنت، به اعضای خانواده، درمانگران یا دیگران دروغ گفته‌اید؟
۸) آیا از اینترنت، به عنوان راهی برای فرار از مشکلات یا حالات ناراحت‌کننده (مانند احساس بی‌پناهی، گناه، ناآرامی، افسردگی) بهره گرفته‌اید؟
از طریق آگهی در روزنامه برای متقاضیان جوان، مراجعه به محوطه‌ی دانشگاه ها، فرستادن پیام برای گروه‌های پشتیبانی الکترونیک مختص افراد معتاد به اینترنت و دیگر شیوه‌ها، بررسی با تلفن یا از طریق وب انجام گرفت. قرار گرفت. از بین حدود ۶۰۰ پاسخ، تقریباً دو سوم افراد دارای ملاک‌های لازم برای این‌که در گروه «وابسته» قرار گیرند، بودند. در ظاهر امر، این رقم به شکل سرسام‌آوری بالا می‌نماید ولی اگر اندازه‌ی نمونه را در نظر گیریم، دیگر چندان جای شگفتی نیست. شیوه‌ی اعلام بررسی به گونه‌ای بود که افرادی را که به هر دلیل نگران این موضوع بودند هدف می‌گرفت، شاید بدان دلیل که خود آن‌ها یا یکی از نزدیکانشان دچار این مشکل بودند. شاید تیپ کلشه‌ای کاربر سخت شیفته‌ی اینترنت مورد نظر، دانشجوی پسر ژولیده موی اواخر دوران نوجوانی سا دوران بیست‌سالگی باشد، اما از دیدگاه جمعیت‌شناختی، ّْگروه "وابسته به اینترنتی" که به پزسش‌های پژوهش‌گر پاسخ داد، به طور دقیق گروهی که مورد نظر شماست، نبود. بیش از ۶۰% آنان, خانم‌هایی بودند که میانگین سنی آنان ۴۰ سالگی بود. اگر این گروه را به‌صورت دیگری رده‌بندی می‌کردیم، ۴۲% آنان در گروه "بدون حرفه" جای می‌گرفتند که شامل خانم‌های خانه‌دار، افراد ناتوان، بازنشسته و دانشجوبانی می‌شد که به عنوان حرفه به این کار می‌پرداختند. ۳۹% دیگر، کارمندان اداری و کسانی بودند که مشاغل غیر فنی داشتند، در حالی که تنها ۸% پاسخگویان دارایی سمت‌هایی در فن‌آوری سطح بالا بودند. با این همه، افراد غیر وابسته به‌طور عمده از جنس مردانه بودند و میانگین سنی این گروه بین میانه تا سال‌های پایانی بیست‌سالگی بود. طبق معمول، هر گونه بررسی مانند این با مشکلاتی روبروست و همه‌ی آن‌ها مربوط به نمونه‌برداری نبود. برای نمونه، علت این که این همه زن در گروه "وابسته" قرار گرفته بودند، ممکن است این باشد که به‌طور کلی بانوان بیش از مردان علاقه‌مند به دریافت یاری برای حل انواع گرفتاری‌های روان‌شناختی خود هستند و هم‌چنین آنان خیلی راحت‌تر از دیگران، راز دل می‌گشایند. این یافته، که آنان چنین درصد بالایی از نمونه‌ی افراد "وابسته به اینترنت" را تشکیل می‌دادند، ممکن است در وهله‌ی نخست بازگوی آن باشد که آن‌ها گرفتاری‌هایی دارند و در جستجوی یاری برآمده‌اند. گروه وابسته (معتاد) اظهار داشتند که هر هفته به طور متوسط ۳۸/۵ ساعت وقت خویش را در اینترنت گذرانده و به فعالیت‌هایی می‌پردازند که ارتباطی به امور آموزشی (دانشگاهی) یا استخدامی ندارد.
از آن‌جا که همه‌ی این بررسی شامل داوطلبانی بود که از قرار معلوم، مسحور و شیفته‌ی موضوع بودند و به انتخاب خود, وقت خویش را صرف پر کردن پرسش‌نامه‌ی اینترنتی یا پاسخ‌گویی به مصاحبه‌های تلفنی کرده بودند، هرگونه نتیجه‌گیری در مورد گستره‌ی مشکل استفاده‌ی بیش از حد، در جمعیت کاربران اینترنت در بهترین شرایط، احتمالی و غیر قطعی خواهد بود. ملاحظه می‌کنیدکه از چه روی، تحلیل و تفسیر بررسی‌ها و درصدهایی که با بهره‌گیری از آن‌ها محاسبه می‌شود، ممکن است تا این اندازه نومیدکننده و گاه گمراه کننده باشد. بسته به نوع پزسش‌هایی که مطرح می‌کنید، چگونگی مطرح کردن آن‌ها و این که چه کسی به آن‌ها پاسخ می‌دهد و با چه میزان ممکن درستکاری و صداقت، پاسخگویان رفتار و نگرش‌های خویش را گزارش می‌دهند، ممکن است شما پاسخ‌های آشکارا ناهمسانی به دست آورید. هم‌چنین باید بدانید که تعاریف اصطلاحاتی مانند "وابسته" یا "استفاده‌ی افراطی" در چنین حوزه‌ی جدید و ناکاویده‌ای غیر قابل اعتماد است. بنابراین جای شگفتی نیست که بررسی‌ها، نتایج درهم و نابسامانی به دست می‌دهد و هیچ کس به طور دقیق نمی‌داند که در این بررسی‌ها چه چیزی اندازه‌گیری می‌شود.
بسیاری از نگرانی‌های پیرامون اینترنت، دربرگیرنده‌ی کودکان و نوجوانان است. در طی چند سال، فن‌آوری بی‌اندازه توانمندی پدید آمد که دسترسی به بهترین و ناپسند‌ترین چیزهایی که آدمیزاد می‌تواند ارائه کند و هرآن‌چه از چیزهای میان مایه و پیش‌پا افتاده، سرگرم کننده، یا غیر معمول که در بین آن‌ها جای گرفته است، را امکان‌پذیر ساخت. در بسیاری از خانواده‌ها، این کودکان‌اند، که فن‌آوری تازه را به خانه‌ها می‌آورند، آن‌را نگه‌داری می‌کنند و تلاش دارند پیشرفت‌های نوین آن را برای پدر و مادر خویش توضیح دهند. هم‌چنین، بیشتر اوقات جوان‌ترها هستند که به ماجراجویی در اینترنت می‌پردازند، گوشه‌های نازه‌ی آن را می‌کاوند و توانمندی‌های نوین آن‌را کشف می‌کنند؛ در حالی که پدر و مادر به ندرت سراغ آن می‌روند و به اندکی پست الکترونیک و سرکشی به چند وب‌سایت دلپسند، بسنده می‌کنند. آگاهی‌هایی که کودکان از طریق کاوش در اینترنت، به دست می‌آورند، به یرعت به سایر کودکان انتقال می‌یابد، ولی انگشت‌شمارند پدر و مادرانی که چنین داده‌هایی را به دست آورند.
به خاطر باور راستین خود به ارزش آموزشی اینترنت و همچنین بدان علت که امید بود که این فن‌آوری بتواند مشکلات پردردسر آموزشی را حل کند, از سرشت چند بعدی اینترنت غفلت شد. این ابزار بسیار فراتر از قفسه‌ای است که در کتابخانه‌ای عمومی بر فراز میزی قرار گرفته باشدکه افراد جوان ـ به هنگامی که به کاوش در مورد چیزهایی فراتر از آنچه در کتابخانه‌ی دبستان یافت می‌شود می‌پردازند ـ نیاز به راهنمایی داشته باشند. بدبختانه، میزان رهنمودهای خردمندانه و زیرکانه‌ی فنی چندان فراوان نیست و در همین حال، بالغین هم در به‌کار بردن این فن‌آوری، خیلی زبردست نیستند. همه‌ی ما می‌دانیم که باید کودکان را از نقاط مایه‌ی نگرانی و خطرناک اینترنت دور داریم، ولی بسیاری از افراد احساس می‌کنند که از شایستکی لازم برای این تقش برخوردار نیستند.
موضوع عرزه‌نگاری (پورنوگرافی) از نظر بسیاری از پدران و مادران، وب‌سایت‌های سه‌مرحله‌ای X-rated در بالای فهرست نقاط خطرناک قرار دارد. بی‌گمان بهره‌گیری از نرم‌افزار پالینده (فیلترکننده) و "Website rating services" به پدران و مادران در ایفای نقش خودشان، کمک خواهد کرد. با این همه، ابزارهای خودکار، جایگزین داوری و راهنمایی خردمندانه نخواهد بود، به‌ویژه از آن روی که اینترنت، پیشرفت بسیار پرشتابی دارد و هرزه‌نگاری (پورنوگرافی) تنها یکی از گونه‌های مطالب اینترنت است که برای کودکان نامناسب است. دیگر نمونه‌های آن سایت‌های نفرت (که در آن‌ها از گروه‌های ویژه‌ای بدگویی می‌شود)، گردهمایی‌هایی که در مورد خشونت و اسلحه پدید می‌آید، یا سایت‌های رمزگشایان(دزدان کامپیوتر) که دسترسی غیر قانونی به مطالب را ترویج می‌کنند.
اینترنت به عنوان متعادل‌کننده‌ی وضعیت همه منظوره و خنثی‌کننده‌ی نگرش‌های قالبی، دگرگونی‌های شگرفی پدید خواهد آورد. میزان پژوهش‌هایی که در زمینه‌ی عاوم اجتماعی ـ به‌ویژه در مورد آثار محیط‌های اینترنتی ـ انجام گرفته، در حال افزایش است.
مرتضی گودرزی
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان