جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نبرد نابرابر


نبرد نابرابر
دیرین شناسی یوز
گمان می شود كه یوز طی دوره میوسن (۲۶ تا ۵/۷ میلیون سال پیش) از آفریقا منشأ گرفته و كمی پس از آن به آسیا مهاجرت كرده باشد. در همین دوره بود كه غزال نیز تكامل یافت. یوز حقیقی طی دوره پلیوسن (۵/۷ تا ۷۵/۳ میلیون سال پیش) در قالب گونه Acinonyx pardinensis ظاهر شد. این گونه كه گاه با نام ابریوز از آن یاد می شود خیلی بزرگتر از یوزهای امروزی بود و وزنش تا ۹۰ كیلوگرم (معادل یك شیر ماده امروزی) می رسید. بقایای سنگواره ای ابریوز در اروپا، هند و چین یافته شده است. یوزی جدیدتر اما اندكی كوچكتر به نام intermedius.Aدر اواسط دوره پلئیستوسن (۸/۳ تا ۹/۱ میلیون سال پیش) تكامل و تا چین انتشار یافت. یوزهای امروزی jubatus .A در پایان عصر یخبندان در شرق آسیا منقرض شدند و میدان را برای دیگر گربه سانان شكارچی خالی كردند. در آفریقا قدیمی ترین سنگواره یوز از منطقه ای به نام الدووای گورج در تانزانیا به دست آمده و به اوایل دوره پلئیستوسن بازمی گردد. گفته می شود سریع ترین جانور روی زمین نه یوز كنونی بلكه ابریوز بوده است.احداث بزرگراه ها، معادن، راه آهن، خشكسالی، چرای بیش از حد دام، شكار بی رویه، كمبود طعمه یوز و تكه تكه شدن زیستگاه ها در حال حاضر بزرگترین خطراتی است كه بقای نسل این جانور را در هاله ای از ابهام قرارداده و تداوم این روند می تواند برای همیشه این جانور را از عرصه حیات پاك كند. در عین حال به رغم تمامی دخل و تصرفات صورت گرفته و تخریب های پیش گفته، خبر می رسد كه سایت انرژی اتمی در بخش هایی از منطقه دره انجیر در شرف احداث است و با احداث بزرگراه به منظور اتصال كرمان به یزد دره انجیر عملاً دو نیم می شود.مولایی مسئول پناهگاه حیات وحش دره انجیر می گوید: دره انجیر فقط ۱۱۵۰ راس كل و بز و قوچ و میش و ۵۰ راس جبیر دارد و نسل آهو در این منطقه به طور كل از بین رفته است. تلاش زیادی برای احداث آب انبار و جمع آوری آب در پشت سدها به منظور تقویت چشمه های آب در دره انجیر و خشكسالی و چرای دام پوشش گیاهی را تا حد زیادی نابود كرده ایم. از این رو فقط امسال ۲۰ تن علوفه در ۱۰ منطقه نزدیك آبشخورها توزیع كردیم. با این حال تهدید زیاد است. معدن سنگ آهن چادرملو افراد زیادی را به داخل منطقه دره انجیر كشانده و روزانه ۲۰۰ دستگاه ماشین از این نقطه عبور می كند. در عین حال انفجارهای معدن هم تا حدی امنیت را سلب كرده. جاده یزد- طبس هم از دل منطقه عبور می كند كه خود یك تهدید است. وی می افزاید: سایت انرژی اتمی هم قرار است دستگاه های آب شیرین كن خود را در منطقه فعال كند و معادن مدنظر آنها هم به زودی قرار است با توافقات بین دو سازمان فعال شود. اكبر همدانیان معاون فعلی پروژه حفاظت از یوزپلنگ نیز در ادامه می افزاید: تكه تكه شدن زیستگاه های یوز باعث قطع ارتباطات بیولوژیك و ارتباطات جفتگیری بین جمعیت ها می شود، از طرف دیگر نور ماشین ها و سروصدا حیوانات را آزار می دهد و امنیت را سلب می كند به طوری كه موارد متعددی از تلفات آهو و حتی یوز در همین جاده ها داشتیم. به همین منظور باید كریدورهای زیستی را با احداث پل های روگذر و زیرگذر برای تردد حیوانات تعبیه كرد. وی می افزاید: الان بحث معادن را داریم. ما نمی توانیم با تاسیسات انرژی اتمی یا سنگ آهن چادرملو در دره انجیر، زغال سنگ طبس و «مزینو» در نای بندان مخالفت كنیم اگر تاسیسات تولید انرژی از زغال سنگ در طبس نیز ایجاد شود باز یك بخش وسیعی از منطقه از بین می رود. به طوری كه یكی از یوزپلنگ ها در همین كندوكاوهای معدن، ۳- ۲ سال قبل در نای بندان افتاد و فك صورتش داغان شد. همدانیان خاطرنشان ساخت: فعالیت انرژی اتمی در دره انجیر فعلاً در حد اكتشاف است و ما هم مخالفت می كنیم اما بعد از یك مدتی مكاتباتی بین مسئولان دو سازمان انجام می شود و به هر حال یك سری مسائل مملكتی به میان می آید كه دیگر به ما ارتباط پیدا نمی كند و متاسفانه یك بخش قابل توجهی از فعالیت سایت اتمی در منطقه امن دره انجیر است.
• بحران غذایی یوز جدی است
براساس آخرین برآوردها جمعیتی بالغ بر ۶۰ قلاده یوز در كشور موجود است كه هر كدام از این یوزها در بدترین شرایط هم نیازمند یك طعمه در هفته هستند. حال با احتساب هر ماه ۴ هفته و در هر سال ۵۲ هفته می توان نتیجه گرفت كه همین تعداد محدود یوز باقیمانده برای بقای خود در یكسال نیازمند ۳۲۲۰ راس طعمه است و این طعمه چیزی نیست جز قوچ و میش، كل و بز، آهو و جبیر و حتی خرگوش. حال برای اینكه این تعداد جانور گیاهخوار در یك سال توسط این یوزها شكار شود باید جمعیت قابل توجهی از وحوش در منطقه موجود باشد كه حداقل ۲۰ تا ۲۵ درصد آن به تغذیه یوزها برسد. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت در ۵ زیستگاه معرفی شده یوز می بایست جمعیتی بالغ بر ۱۳ هزار راس از انواع شكار در این مناطق موجود باشد. اما آیا به راستی این تعداد خوراك در زیستگاه های یوز وجود دارد تا با تغذیه از آنها بتواند به حیات خود ادامه دهد؟ هوشنگ ضیایی می گوید: مطالعات صورت گرفته نشان می دهد رژیم غذایی یوز در ایران به سمت خرگوش ها تغییر یافته است حتی در مناطقی كه به قدر مكفی شكار موجود است دیده شده یوز از خرگوش هم تغذیه كرده است و در نمونه های مدفوع (سرگین) یوز موی خرگوش یافت شده كه این موضوع را به اثبات می رساند.» با این حال تخریب زیستگاه ها، خشكسالی، فقر پوشش گیاهی، شكار بی رویه و چرای دام جمعیت طعمه های یوز را به شدت كاهش داده است و از همه مهمتر اینكه یوز در این سفره محقرانه باز هم تنها نیست و در برخی مناطق مثل میاندشت، توران و بافق رقبایی چون پلنگ و كفتار و گرگ را در كنار خود دارد كه امكان تغذیه را برای او دشوارتر كرده است.با این حال در حالی كه كارشناسان مسئول در پروژه حفاظت از یوزپلنگ به شدت به فقر طعمه های یوز در زیستگاه ها اشاره می كنند حال این پرسش به ذهن می آید كه با این فقر حیات وحش و شكار در مناطق پس چرا سازمان اقدام به صدور مجوزهای ویژه و عادی شكار برای شكارچیان داخلی و خارجی می كند. با گذشت ۵/۱ سال از اجرای پروژه یوز، سازمان محیط زیست در منطقه حفاظت شده بافق كه یكی از سایت های حفاظتی پروژه بود اقدام به صدور مجوز شكار ویژه كرد اما شكارچی خارجی كه برای شكار به منطقه آمده بود با مشاهده یك قلاده یوز و دو توله اقدام به تهیه عكس و فیلم از آنها می كند و نهایتاً از شكار منصرف می شود!!همدانیان در این رابطه می گوید: «شاید در همان زمان پروانه شكار در توران و كویر هم صادر شده باشد اما سازمان بعداً از صدور این پروانه ها خودداری كرد و الان در ۵ منطقه پروانه شكار صادر نمی شود.» اما به گفته علی اكبر كریمی مسئول اداره محیط زیست بافق سال گذشته در مناطق آزاد بافق ۲۰ پروانه شكار چهارپا صادر شد كه ۱۸ مورد آن موفقیت آمیز بود و دو مورد موفق به شكار نشدند. در حالی كه به اعتقاد كارشناسان تمامی زیستگاه هایی كه به نوعی در همسایگی این ۵ منطقه هستند می بایست به عنوان زیستگاه های پشتیبان یوز، شكار ممنوع باشند. با این تفاسیر به نظر می رسد فروش پروانه های شكار ویژه به قیمت ۶- ۵ هزار دلار و نیز پروانه های عادی به شكارچیان داخلی و خارجی هنوز هم برای سازمان محیط زیست بیشتر در اولویت است تا حفظ نسل یوزپلنگ آسیایی. همدانیان می گوید: ما با نظر شما موافق هستیم كه شكار باید ممنوع باشد چون جمعیت شكار در حدی نیست كه بخواهیم مجوز بدهیم. حتی در همه جای ایران باید شكار ممنوع شود!» با این حال مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست هر بار در پاسخ به این سئوالات كه برای یوز چه كرده اید به دفعات پاسخ داده اند: «سطح حفاظتی را ارتقا داده ایم، مناطق را از شكار ممنوع به پناهگاه و از حفاظت شده به پارك ملی ارتقا دادیم، محیط بان استخدام كرده ایم. دوربین های تله ای كار گذاشته ایم، دام را از مناطق بیرون رانده ایم، جریمه كشتار هر قلاده یوز را تا ۱۰ میلیون بالا برده ایم و بالاخره اینكه سیدمحمد خاتمی هم تمامی دستگاه ها و ارگان های مرتبط را همچون وزارت كشور، نیروی انتظامی، وزارت صنایع و معادن، جهاد كشاورزی، راه، نیرو و... را به همكاری با محیط زیست برای حفظ نسل یوز فراخوانده است.
• و اما شواهد موجود
پروژه یوز ۱۰ روز دیگر به پایان می رسد، از ۴ استراتژی تعریف شده در پروتكل پروژه ۲ مورد آن هنوز محقق نشده است. مطالعات اقتصادی و اجتماعی نیمه تمام رها شده و آموزش جوامع محلی هرگز به انجمن یوزپلنگ آسیایی در وقت مقرر واگذار نشد.۳۵ نیروی محیط بان به خدمت گرفته شد، اما هر بار با ۳ یا ۴ ماه تعویق به آنها حقوق ناچیز محیط بانی پرداخت شد. به گفته مسئولان پروژه بحث نیروی انسانی برای حفاظت هنوز هم با هیچ استانداردی مطابقت ندارد. به گفته همدانیان در نای بندان طبس با ۵/۱ میلیون هكتار وسعت فقط ۹ نفر محیط بان موجود است با یك واحد پاسگاهی و یك لندرور كه ۱۵ روز در ماه در تعمیرگاه است. از این ۹ نفر، ۷ نفر از نیروهای قراردادی پروژه هستند كه اگر اعتبار مجدد برای پروژه لحاظ نشود آنها هم از دست خواهند رفت. در دره انجیر با ۱۸۰ هزار هكتار وسعت نیز فقط ۵ محیط بان به خدمت گرفته شده و در باقی مناطق نیز وضع بهتر از این نیست! در چنین شرایطی مسئولان سازمان محیط زیست از حمایت بی شائبه از محیط بانان سخن به میان می آورند. محیط بانانی كه هر ماه با دریافت ۱۳۰ هزار تومان حقوق فقط می توانند صورت خود را با سیلی سرخ نگاه دارند. محیط بانانی كه در گرمای طاقت فرسای كویر و در بی آب وعلف ترین مناطق كشور خود را با نان و كشك و هسته زردآلو سیر می كنند و یك جفت كفش سالم به پا ندارند تا شن های داغ كویری پاهای آن را نسوزاند. اكبر همدانیان به ما می گوید: محیط بانان و مسئولان مناطق ما واقعاً ایثار می كنند و با عشق كار می كنند. پس این ۷۲۵ هزار دلار چطور هزینه شده است؟ وی پاسخ می دهد: بخش عمده اش صرف بلیت های هواپیمایی رفت و برگشت شده كه مشاوران خارجی می آمدند و می رفتند و در هتل اقامت می كردند و بخشی از آن صرف هزینه خرید GPS، قطب نما، فاصله یاب، دوربین دید در شب، ۳۰ دوربین تله ای، ژنراتور و راه اندازی وب سایت شده و یك بخشی هم به مشاور عالی پروژه رسیده و از مبلغی هم كه به آقای فرور باید پرداخت می شد كمتر از ۲۶ هزار دلار پرداخت شده. تا ابتدای سال ۸۳ هم حقوق محیط بانان قراردادی پروژه از این محل تامین می شد و...
او می افزاید: با این حال مشكل مالی پروژه هنوز به قوت خود باقی است! معاون پروژه حفاظت از یوزپلنگ همچنین از نحوه تنظیم پروتكل پروژه انتقاد می كند و اینكه افرادی كه آن را تنظیم كردند آشنا به منطقه، مشكلات موجود و نقاط ضعف و قوت سازمان نبودند و می افزاید: حتی مشاورهایی هم كه برای پروژه گرفته می شد مورد ایراد همه وزارتخانه های عضو در كمیته راهبردی بود. چون بار علمی زیادی نداشتند، در حالی كه اگر آقای جورج شالر انتخاب می شد بهتر بود اما آقای مارتین تایسون را انتخاب كردند كه تجربه چندانی هم روی گوشتخواران به ویژه گربه سانان نداشت و روی گوزن و روباه كار كرده بود!
• تمدید پروژه
هوشنگ، مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی از تمدید این پروژه تا ۲ سال دیگر خبر می دهد و می گوید: تصمیم داریم برای ردیابی و كنترل بهتر یوزها از سیستم های ماهواره ای استفاده كنیم یعنی ابتدا با زنده گیری آنها یك دستگاه فرستنده بر روی گردن حیوان نصب می شود كه با ماهواره در ارتباط است. به گفته وی هزینه این پروژه بین ۹۰ تا ۱۰۰ هزار دلار پیش بینی شده است. همدانیان در این رابطه می افزاید: در حالی كه این یكی از واجبات حفاظت از یوز و حتی حیات وحش ایران است ولی چون مجبور بودیم براساس سند پروژه كار كنیم نتوانستیم از اعتبارات پروژه برای این كار استفاده كنیم و سازمان قبول كرده بودجه این كار را تامین كند. اما حتی اگر از تجهیزات ماهواره ای هم بخواهیم استفاده كنیم باید نیروی این كار را آموزش بدهیم چون در كشور متخصص این امر وجود ندارد. یوز ایران با تمامی اقدامات انجام شده توسط محیط بانان، كارشناسان مسئول و مدیران محلی همچنان در سراشیبی سقوط است و خطر كوچك شدن جمعیت و كاهش تنوع ژنی آن را بیش از پیش آسیب پذیر كرده است.همدانیان می گوید: «مدیریت هنر انجام امور به بهترین شكل ممكن است و در این راه با حداقل امكانات هم می توان مدیریت كرد به شرط اینكه هدف مشخص باشد.» پروژه یوز ناتمام است و همچنان با مشكلات مالی مواجه است. در حالی كه عملیات زیباسازی نمای ساختمان سازمان حفاظت محیط زیست با سنگ های گرانیتی گران قیمت كه گفته می شود میلیاردها تومان برای آن هزینه شده، هم اكنون به اتمام رسیده است!
مژگان جمشیدی
منبع : روزنامه شرق