یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لو رفته - Betrayed


لو رفته - Betrayed
سال تولید : ۱۹۸۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : اروین وینکلر
کارگردان : کنستانتین کوستا گاوراس
فیلمنامه‌نویس : جو استرهاز
فیلمبردار : پاتریک بلوسیه
آهنگساز(موسیقی متن) : بیل کانتی
هنرپیشگان : دبرا وینگر، تام برنجر، جان هرد، بتسی بلر، جان ماهونی و تد لیواین.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۷ دقیقه.


«کتی فیلیپس» (وینگر)، از مأموران مخفی FBI با نام «کیتی ویور» مأموریت می‌یابد. به ناحیه غرب میانه آمریکا برود و درباره قتل نژادپرستانه یک مجری یهودی برنامه‌های رادیوئی تحقیق کند. مظنون اصلی کشاورزی به نام «گاری سیمونز» (برنجر) است که پس از مرگ همسر، دو فرزندش را به تنهائی بزرگ می‌کند. «کتی» نمی‌تواند بپذیرد «گاری» که یک مرد خانواده آرام و دوست داشتنی و بیزار از هرگونه اعمال خشونت به نظر می‌آید، رابطه‌ای با این جنایت داشته باشد و آرام‌آرام رابطه‌ای صمیمانه بین آن دو ایجاد می‌شود. وجه دیگر شخصیت «گاری» وقتی رخ می‌نماید که «کتی» را همراه خود به مراسم «شکار»ی می‌برد که جمعی از دوستانش نیز در آن شرکت دارند و «طعمه»، یک مرد سیاه‌پوست است. «کتی» در می‌یابد که «گاری» و دوستانش اعضای یک گروه نژادپرست نئو فاشیسست هستند و در پایان هنگامی که «گاری» قصد انجام تروری سیاسی را دارد، به رغم میل درونی‌اش او را از پا درمی‌آورد.
* این فیمل و جعبه موسیقی (1990) دیگر کار مشترک کوستا گاوراس با استرهاز فیلم‌نامه‌نویس، به جهت قرابت مضامین‌شان با سابقه فیلم‌ساز در ساخت آثار «افشاگر سیاسی»، به‌طور ناعادلانه صرفاً به‌عنوان آثاری از او مورد بررسی قرار گرفته‌اند. با توجه به مضمون ضدنژاد پرستانه فیلم می‌توان آن را با دیگر فیمل سال 1988 در این زمینه، میسی‌سیپی می‌سوزد (آلن‌پارکر) در یک رده قرار داده، اما آنچه لورفته را که در رده تریلرهای «سیاسی / دادگاهیِ» استرهاز مثل جعبه موسیقی و لبه ناهموار (ریچارد مارکواند، 1985) قرار می‌گیرد، از این گونه آثار متمایز می‌سازد، دیدگاه خاص او در پرداخت شخصیت زن است. مضمون اصلی، همان نبود امکان اعتماد و اتکای شخصیت اصلی زن به مردان است که در دیگر کارهای استرهاز از جعبه موسیقی گرفته تا اسلیور (فیلیپ نویس، 1993) و دختران نمایش پل ورهوون، 1996) هم قابل مشاهده است. وینگر در نقش یکی از زنان مستقل و تک‌روی آثار استرهاز، مثل جسیکالانگ در جعبه موسیقی و گلن کلوز در لبه ناهموار، در برابر دو راهی عشق یا انجام وظیفه قرار می‌گیرد؛ با به واقعیت پیوستن ظن او به برنجر و تنها ماندنش در پایان، عشق، موقعیت سنتی خود را به‌عنوان یک پناهگاه از دست می‌دهد.


همچنین مشاهده کنید