پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جلسه های حزبی در آب های اقیانوسی


جلسه های حزبی در آب های اقیانوسی
همان طور که نامزدهای انتخاباتی در مجموعه ملودرام تلویزیونی مسابقه ریاست جمهوری ۲۰۰۸ امریکا به ما نشان داده اند، راه های زیادی برای دستیابی به قدرت سیاسی وجود دارد. شما می توانید محکم و با اراده یی آهنین و در لباس یک شکارچی جلو بروید، یا با احساساتی رقیق و بسته یی دستمال کاغذی در دست می توانید با یکی از مردان پرجراتی چون «چاک نوریس» (از هنرپیشه های امریکا که طرفدار متعصب حزب جمهوریخواه است) همراه شوید، با یکی از زنان باشهامت مانند اپرا وینفری (مجری معروف نمایش های تلویزیونی، سیاهپوست و از هواداران اوباما در مبارزه های ریاست جمهوری فعلی امریکا. محبوبیت اپرا وینفری در امریکا به خصوص در میان سیاهپوستان و زنان فوق العاده است) یارگیری کنید، یا اختلاف های خود را با مادرتان کنار بگذارید و همراه او به میدان بیایید. ممکن است به دنبال تایید سالمندان جامعه باشید یا به دنبال انرژی پایان ناپذیر جوانان، خودنمایانه نوزادان غریبه را در آغوش بگیرید یا پنهانی رقیبان خود را تخریب کنید.
همان گونه که استراتژی های بی شماری در رفتار حیوان / انسان سیاسی با جاه طلبی ورود به کاخ سفید وجود دارد، حیوان های غیرانسانی هم هستند که همانند یک سیاستمدار کلاسیک رفتار می کنند. پژوهشگرانی که انواع اجتماعی و نسبتاً باشعور حیوان هایی مانند میمون های رزوس، دلفین ها، بابون ها، عنبر ماهی ها، فیل ها و گرگ ها را بررسی می کنند، به تازگی شواهدی یافته اند که نشان می دهد این حیوانات معمولاً در شبکه های اجتماعی بزرگ و وسیع، درگیر شکل های فوق العاده پیشرفته یی از رفتار سیاسی هستند.
برای مثال «ریچار کونور» از دانشگاه دارتموت ماساچوست می گوید؛ دلفین های نر خود را در گروه های اقلاً سه تایی از دوستان و همراهان سازماندهی می کنند، همان طور که در جامعه انسانی، گروه های هم خون کوچک در گروه های بزرگ تر قبیله متحد می شوند و قبیله ها به نوبه خود ملت ها را تشکیل می دهند. دلفین ها همبستگی خود را از طریق چرخش های استادانه همزمان، پرش ها و پیچ و تاب ها حفظ می کنند، همان طور که خلبان های نمایشی حلقه آکروباتیک خود را در ارتفاع به نمایش می گذارند. در میان فیل ها، فیل ماده است که سیاستمدار متولد شده و زمینه را برای رشد سالم و قوی همبستگی های اجتماعی با حداقل صد فیل برای تمام عمر مهیا می کند. این کار با توانایی برقراری ارتباط مادون صوتی فیل ماده در پهنه وسیع گرمدشت ها آسان تر می شود. به نظر می رسد گرگ ها به شیوه یی دیگر، جامعه شدیداً طبقاتی خود را حفظ می کنند، با نمایش هرازگاهی عمومی بی اعتمادی خود و اگر گرگ رهبر نشان دهد که یک دیکتاتور خشمگین و غیرصبور است، گرگ های زیر دست برای به زیر کشیدنش تبانی می کنند.
دانشمندان می گویند هرگاه حیوان ها برای حفاظت بهتر در برابر متجاوزان، یا دفاع از قلمرو و توسعه آن یا برای یافتن جفت مجبور به جمع کردن توانایی ها و استعدادها و نفرات در گروه های اجتماعی همبسته بشوند، زمینه برای بروز مهارت های سیاسی آماده می شود؛ مهارت هایی مانند توانایی خشنود کردن و راضی کردن، کنترل و تهدید، ابراز محبت و خاراندن پشت، یا حتی جوریدن آنها.
در طول زمان، نیازهای زندگی اجتماعی یک حیوان اجتماعی ممکن است تمامی فشارهای انتخابی موجود در محیط را کنار بزند و احتمالاً همچون عاملی برای تکامل مغزهای رای جمع کن بزرگ تر عمل کند. هر چند احتمالاً، ما انسان ها به شکلی مبهم تمایلات سیاسی خود را انکار و از رویای باشکوه رهایی از وابستگی های اجتماعی حفاظت می کنیم، واقعیت این است که برای ما و دیگر حیوان های شدیداً اجتماعی راه بازگشتی نیست. گرگ تنها، گرگی ضعیف است، یک شکست خورده، بدون هیچ شانسی برای بقا. داریو ماستری پیری نخستی شناس دانشگاه شیکاگو در میمون های رزوس تحت بررسی اش و در انسان ها یک مساله غامض مشابه را پیدا کرده است.
او می گوید؛ «تناقض در زندگی انواع شدیداً اجتماعی مانند میمون های رزوس و انسان ها این است که جامعه پیچیده ما دلیل موفقیت های ما است، اما در عین حال منبع بزرگترین مشکلات ما هم هست. در تاریخ نوع انسان بدترین مشکلات برای مردم تقریباً همیشه از جانب دیگر مردم ایجاد شده و برای میمون ها هم همین گونه است. شما می توانید آنها را هر جایی قرار دهید، ولی مشکل اصلی آنها همیشه میمون های رزوس دیگر است.»
آن طور که دکتر ماستری پیری موضوع را می بیند، میمون های رزوس مفهوم ماکیاولیسم را در ذات خود دارند. (و به همین علت نام کتاب اخیر خود در مورد میمون های ماکائو را «هوش ماکیاولی ماکائویی» گذاشته است.)
دکتر ماستری پیری توضیح می دهد؛ «افراد برای غذا، مکان یا دیگر منابع نمی جنگند. آنها برای قدرت می جنگند.» وی اضافه می کند، با کسب قدرت؛ «آنها بر همه چیز دیگر کنترل دارند.» میمون های رزوس همه چیزخوارانی با جثه یی متوسط و پشم های قرمز شنگرفی، صورت دراز مودار و گوش هایی شبیه گوش های از ریخت افتاده انسان، در تمام آسیا یافت می شوند، از جمله در شهرها و در آنجا همانند دیگران، توریست ها را اذیت می کنند. میمون ها معمولاً در گروه های ۳۰تایی یا بیشتر زندگی می کنند، بیشتر آنها (اعضای گروه) ماده هایی با نسبت ژنتیکی و فرزندان آنها هستند.
موقعیت اجتماعی یک میمون معمولاً با موقعیت اجتماعی مادرش تعیین می شود. نرهای بالغ همانند آنهایی که از بیرون وارد گروه می شوند، باید از طریق خاراندن پشت دیگر میمون ها، گاز گرفتن، نشان دادن دندان های نیش و مهم تر از همه ایجاد اتحاد در گروه جایگاه خود را پیدا کنند.
دکتر ماستری پیری می گوید؛«جنگیدن هرگز بین تک تک افراد پیش نمی آید. هر دفعه افراد دیگری هم درگیر می شوند و شانس موفقیت هر فرد بسته به این است که چند نفر از فرد طرفداری کنند و شبکه حمایتی او چقدر گسترده است.»
میمون ها با نشستن کنار دوستان، تیمار کردن آنها در هر فرصت مناسب و کمک به آنها (حداقل وقتی که زمان برای تبلیغات مناسب است) زمینه را برای ایجاد رابطه آماده می کنند. «رزوس های نر فرصت طلبان اصیلی هستند.» دکتر ماستری پیری این را می گوید و ادامه می دهد؛«آنها وانمود می کنند به دیگران کمک می کنند ولی فقط به بالغ ها کمک می کنند نه به اطفال و نوزادان. آنها فقط به کمک میمون هایی می روند که در موقعیت اجتماعی بالاتری هستند، نه پایین تر. آنها زمانی در درگیری ها دخالت می کنند که بدانند به هر حال برنده اند و خطر مجروح شدن کم است.»
او می گوید؛«به طور کلی این میمون ها برای بهبود جایگاهشان سعی می کنند حداکثر استفاده را با حداقل هزینه داشته باشند و به نظر می رسد این استراتژی موثری باشد.» ولی همه میمون ها از طریق جذب کردن نرهای گروه دنبال قدرت نیستند به عنوان مثال در بابون های زیتون یک نر جوان که خانه زادگاهش را ترک کرده و دنبال پذیرفته شدن در یک گروه بابون جدید است با گفت وگوی دوستانه با یک ماده عضو گروه که در دوران فحلی نیست و بنابراین دیگر نرها بر سر او جنگ نمی کنند، کارش را آغاز می کند. باربارا اسموتز زیست شناس دانشگاه میشیگان می گوید؛«اگر نر در شکل دهی دوستی با یک ماده موفق باشد اقوام ماده به او خوشامد می گویند و اجازه می دهند راه خود را در تمامی شبکه ماده ها باز کند. در بابون های زیتون دوستی با یک ماده می تواند بسیار مهم تر از اتحاد سیاسی با نرهای دیگر باشد.»
از آنجا که نرها معمولاً از نظر جنسی توزیع کننده هستند و ماده ها در حمایت شبکه خویشاوندان هم خون مونث خود می مانند در میان بسیاری از پستانداران اجتماعی ماده ها ستون فقرات سیاسی را تشکیل می دهند؛ هر چه زندگی آن نوع طولانی تر باشد آن ستون محکم تر و هوشمندتر خواهد بود.
فیل ها با طول عمری که با طول عمر ما انسان ها رقابت می کند نشان داده اند که یکی از دقیق ترین و بهترین شبکه های اجتماعی را که تا به حال مشاهده شده است دارند و حافظه شان برای دوستان و اقوام بسیار دور با شهرت شان در این زمینه همخوان است. جرج وایتمیر یکی از متخصصان فیل شناسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا می گوید جامعه فیل ها براساس مادرشاهی شکل گرفته با یک گروه مرکزی حدوداً ده تایی از فیل ها تحت هدایت مسن ترین فیل ماده. گروه مرکزی همیشه با هم هستند، مسافت های طولانی را طی می کنند، برای حفر زمین و دستیابی به آب توقف می کنند، دنبال برگ های تازه درختان می گردند تا درختان را از ریشه درآورده و ببلعند.
دکتر وایتمیر می گوید؛ «آنها به طور مداوم به بحث و تصمیم گیری در مورد غذا، آب و امنیت مشغولند... شما می توانید این را در میان آنها مشاهده کنید. شما می توانید مخالفت صوتی آنها را بشنوید. معمولاً حرف آخر را مادرسالار می زند و دیگران تصمیم او را می پذیرند.» بنا به گفته دکتر وایتمیر اگر برخی از فیل ها به شدت با تصمیمی مخالفت کنند و بخواهند روش دیگری را امتحان کنند «گروه متفرق شده و بعد دوباره تشکیل جلسه می دهد.»
او می گوید؛ سن مزایای خود را دارد. مادرسالار هر چند بزرگ جثه ترین فیل ها نباشد معمولاً بهترین جا برای خوابیدن و بهترین غذا برای خوردن را دارد ولی مسوولیت های خود را هم دارد و مادرسالار معمولاً هنگام بروز اختلاف بین فیل ها یا تهدید متجاوزان رهبری را به عهده می گیرد که ممکن است حتی به مرگش منجر شود.
هال وایتهد و همکارانش در دانشگاه دالهاوسی شباهت عجیبی بین فیل ها و یک پستاندار عظیم الجثه دیگر
-عنبرماهی دارنده بزرگ ترین مغز (به طور مطلق) -که تا به حال آفریده شده، پیدا کرده اند. جامعه عنبرماهی ها نیز همانند فیل ها براساس جنسیت طبقه بندی می شود. ماده ها در آب های اقیانوس، ۴۰ درجه شمال یا جنوب خط استوا جمع می شوند و نرها آب های اطراف قطب های شمال و جنوب را ترجیح می دهند. همانند فیل ها واحد اجتماعی اصلی گروهی شامل ۱۰ تا ۱۲ ماده و فرزندان آنها هستند. عنبرماهی ها همچنین شدیداً صوتی هستند. آنها با استفاده از علامت هایی شبیه مورس ارتباط برقرار می کنند. دکتر وایتهد می گوید هر گروه رمز گفت وگوی مخصوص خود را دارد که اعضا برای شناسایی یکدیگر از آن استفاده می کنند و توسط بالغ ها به جوان ها منتقل می شود به بیان دیگر «ظاهراً نوعی فرهنگ دارند.»
هیچ کس نمی داند عنبرماهی ها در چه موردی مورس رد و بدل می کنند اما ممکن است نوعی رای گیری درباره زمان توقف و شیرجه همزمان به اعماق آب در جست وجوی طعمه، زمان بازگشت به سطح آب و حرکت یا شیرجه مجدد باشد. همچنین ظاهراً طایفه برای انتخاب نری که دوست دارند و می خواهند با او جفت شوند و نری که طرد می کنند، جلسه حزبی تشکیل داده و کم و بیش به صورت گروهی تصمیم می گیرند. عنبرماهی های ماده ملکه هایی با جثه های دهشتناک هستند. در طول نسل ها آنها به نفع نرهای بزرگ رای داده اند. این روزها کاندیدای رویایی آنها نهنگ سفیدی است به نام «موبی» با جثه یی سه برابر جثه آنها. (موبی به معنی نهنگ سفید است چون در اینجا به صورت اسم خاص استفاده شده باید اشاره یی باشد به داستان معروف موبی دیک اثر به یادماندنی هرمان ملویل.)
ناتالی آنجیه
ترجمه؛ علیرضا سالاربهزادی
منبع : روزنامه اعتماد