سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


۹ باوری که باید دور ریخته شوند


۹ باوری که باید دور ریخته شوند
نخستین باورهای ما از روی رفتار و نگرش های پدر و مادر، آموزگاران، همکلاسی ها، تلویزیون و سایر رسانه های جمعی شکل می گیرند. زمانی که جوان هستیم تصور می کنیم که بزرگ ترها بیشتر از ما درک می کنند، به همین دلیل هر چه را که می گویند باور کرده و به آنها اعتماد می کنیم. زمانی که بزرگ تر می شویم به مرور زمان، سیستم فکری مخصوص به خودمان را پیدا می کنیم، اما باز هم این امکان وجود دارد که بخشی از تفکرات و نگرش های زمان بچگی در وجود ما باقی بماند. گاهی اوقات خودمان هم متوجه نمی شویم که دارای چنین عقایدی هستیم.
در زیر به چند نمونه از عادات نه چندان مناسب اشاره شده تا ببینید آیا در ذهن شما هم چنین گرایش هایی وجود دارد یا خیر.
۱) اگر در کاری شکست بخورید، بازنده هستید: این اتفاق ممکن است در تمام طول دوران تحصیلی و یا دوران شغلی برای ما روی بدهد همه انتظار دارند که ما همیشه برنده باشیم. تا دیر نشده این عقیده را در ذهن خود پرورش دهید که اگر چیزی را امتحان کردید و در آن شکست خوردید باید آنقدر آن را تکرار کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کرده و پیروز شوید در غیر این صورت فقط خودتان را از صحنه پیشرفت دور نگه می دارید، یک ایده نوین را جایگزین این تفکر نادرست کنید.
۲) اگر اجباری به تغییر نیست چرا تغییر کنیم: منظور این نیست که به خاطر اصل تغییر و تحول در زندگی خود تغییر ایجاد کنید، بلکه منظور این است که افراد باید با پیشرفت تکنولوژی خودشان را وفق داده و از نوآوری ها بهره بیشتری در کارهای خود ببرند. ما باید تغییر کنیم تا بتوانیم در زندگی به جلو پیش برویم. تا آنجایی که می توانید از افرادی که به سکون تمایل دارند و از تغییر و تحول خوششان نمی آید پرهیز کنید. اگر متوجه تغییری می شوید که می تواند در زندگی شما پیشرفت ایجاد کند حتما آن را امتحان کنید.
۳) تو به اندازه کافی مهارت نداری که از پس آن بربیایی: هیچ کس در زندگی از همان ابتدا به اندازه کافی در کاری مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از یک جایی کار خود را شروع کردند. اگر تصمیم دارید کاری را انجام دهید، پس از همین حالا شروع کنید، به این دلیل که خیلی چیزها را درباره آن مطلب نمی دانید، به خود استرس ندهید. حتما نباید مدرک دانشگاهی داشته باشید تا بتوانید از عهده کاری بربیایید. باید آنقدر بکوشید تا به هدف خود برسید. منابع دیگری به جز دانشگاه هم هستند که می توانند اطلاعات مفیدی را در زمینه های مختلف در اختیار شما قرار دهند. فقط باید راه و روش مناسب را پیدا کنید.
۴) برای شروع کاری تازه خیلی دیر شده: میانگین عادی سن در اروپا برای آقایون ۷۵ و برای خانم ها ۷۹ است. این ارقام در امریکا و اروپا نسبت تقریبا مشابهی دارند. البته این رقم هر روزه در حال افزایش است و شاید روزی برسد که میانگین سن انسان ها به ۱۰۰ سال نیز افزایش یابد این بدان معناست که هیچ وقت برای شروع کار تازه ای دیر نمی شود. شروع یک کار یا معامله تازه، راه مناسبی است که ذهن خود را فعال نگه دارید. به هر حال هر کسی در یک سنی از دنیا می رود، اگر بخواهید منتظر روز مرگ خود بنشینید، آن وقت به هیچ کاری نمی رسید.
۵) شما بی اختیارید: این شما هستید که زندگیتان را کنترل می کنید و هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شماست و نیروهای درونی شما را تقویت می کند. زمانی که نماز می خوانید، نه تنها شکر خداوند را به جا می آورید، بلکه خودتان را به زندگی بهتر ترغیب می کنید. زمانی که از او طلب بخشش می کنید از خودتان بخشش می خواهید. هیچ کس در جهان هستی نمی تواند واکنش های شما را کنترل کند. هیچ گاه اجازه ندهید چنین ایده ای به ذهن شما خطور کند.
۶) شایستگی و لیاقت شما محدود نیست: این حقیقت که شما زنده هستید و زندگی می کنید، سبب می شود که از شما یک انسان منحصر به فرد بسازد. اگر می خواهید در تمام مراحل زندگی از دیگران برتر باشید باید برای آن زحمت بکشید و همه افراد دارای استعدادها و توانایی هایی هستند که خودشان هم از آنها خبر ندارند.
۷) جهان اطراف ما تغییر نمی کند: دنیا از شما تشکیل شده. هر فردی که بر روی این کره خاکی زندگی می کند، یک دنیای متفاوت در ذهن خود دارد، تو دنیا را همانند من نمی بینی و من هم دنیا را مانند تو و خیلی از افراد دیگر نمی بینم بنابراین همه چیز در دنیا به شما بستگی دارد.
۸) هیچ کس مرا قبول ندارد: من به شما اطمینان دارم اما نظر من هیچ ارزشی ندارد، نظر هیچ کس مهم نیست؛ شما خودتان هستید که باید به خود اعتماد کنید. به محض این که به خودتان ایمان یافتید دیگران هم به شما اعتماد پیدا می کنند، اما بکوشید خودتان را به نظریات دیگران وابسته نکنید.
۹) من هیچ وقت نمی توانم خیلی پولدار شوم: این جمله را بارها و بارها از زبان دیگران شنیده ایم. ذهن ما همان قدر پول درمی آورد که انتظارش را دارد. اگر من دایما به خودم بگویم: هیچ راهی وجود ندارد که من بتوانم میلیونی پول در بیاورم ذهنم دیگر در پی راه هایی نمی گردد که از طریق آن بتوانم میلیون ها تومان پول به دست آورم.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید