چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پایه های سه گانه انتظار سازنده


پایه های سه گانه انتظار سازنده
انتظار ظهور امام مهدی(ع) در آموزه های دین اسلام از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است اما این مفهوم خود مصداقی از مفهوم عام «انتظار فرج» یا امید به آینده است كه در روایات اسلامی بسیار مورد تاكید قرار گرفته است.
مكتب اسلام با هدف زنده نگهداشتن روحیه تلاش و پشتكار در فرد و جامعه اسلامی بر امیدواری نسبت به آینده و انتظار فرا رسیدن گشایش از سوی خدا سفارش بسیاری كرده و مومنان را از هرگونه یاس و ناامیدی برحذر داشته است.
● مفهوم و جایگاه انتظار
«انتظار» یعنی چشم داشتن و چشم به راه بودن. چشمداشت یك تحول، چشمداشت یك رویداد خوب، چشمداشت یك گشایش. . . یاچشم به راه یك آینده مطلوب، چشم به راه یك عزیز سفر كرده، چشم به راه یك دستگیر، چشم به راه یك منجی و. . . به این معنا انتظار مفهومی است كه با نهاد همه انسانها عجین شده است و می توان گفت كه همه انسانها به نوعی منتظر هستند.
به بیان دیگر انتظار یا امید به آینده همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند سرنوشتی جز سكون، ركود، مرگ و تباهی نخواهد داشت.
امید به آینده و انتظار تحقق فردای بهتر ریشه در یك ویژگی فطری دارد و آن «كمال جویی» انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست یافتن به قله های پیشرفت و ترقی است و این درهمه انسانها با تفاوتهایی در سطح كمال مورد نظر و تلاش و جدیتی كه برای رسیدن به كمال مطلوب صورت می گیرد وجود دارد.
انتظار و چشم به راه آینده بودن شعله ای است در وجود انسان كه هر چه فروزان تر و پرفروغ تر باشد تحرك و پویایی او نیز بیشتر خواهد بود و برعكس هر چه این شعله به سردی و خاموشی سوق یابد تلاش و فعالیت انسان نیز كاستی می پذیرد تا آنجا كه او تبدیل به موجودی سرد، بی روح، بی نشاط، گوشه گیر و بی تحرك می شود و این همان حالتی است كه در روانشناسی به «افسردگی» تعبیر شده است. حالتی كه شدت و ضعف و زمینه های به وجود آمدن آنها در افراد مختلف متفاوت است اما عامل آن در هر حال چیزی جز خشكیدن نهال امید در وجود انسان نیست.
امید به آینده و انتظار فرج به دو معنا در آموزه های دین اسلام به كار رفته است:
۱) انتظار به معنای عام
در این معنا مكتب اسلام تلاش كرده است كه از یكسو با فضیلت بخشیدن به « انتظار گشایش» و امید به آینده و از سوی دیگر با نكوهش یاس، ناامیدی، دلسردی و دلمردگی روحیه تلاش و تكاپوی سازنده را در افراد جامعه اسلامی زنده نگهدارد و از ایجاد حالت یاس و ناامیدی در زندگی شخصی مسلمانان جلوگیری كند. شاید بتوان گفت بسیاری از روایاتی كه در آنها به فضیلت «انتظار فرج» بطور كلی و بدون ذكر متعلق فرج اشاره شده به اصل تقویت روحیه امید به آینده و مقابله با حالت ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده توجه داشته اند.
۲) انتظار به معنای خاص
در این معنا، انتظار گشایش و امید به آینده از حالت امری محدود، سطحی و فردی خارج شده و تبدیل به امری گسترده، عمیق و اجتماعی می شود.
تعالیم ادیان الهی و بویژه دین مبین اسلام بطور دقیق بر گرایشهای درونی انسانها تكیه دارد و اهداف و برنامه های آنها براساس همین گرایشهای درونی و ویژگیهای فطری سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهی توسعه و تعمیق این گرایشهاست.
● نقش سازنده انتظار
هر كس با مراجعه به خود و بررسی مصادیق مختلف انتظار متوجه می شود كه این مفهوم سه پایه اساسی دارد:
۱) ناخوشنودی از وضع موجود یا قانع نبودن به آن
۲) امید و باور به آینده مطلوب
۳) تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب
بی تردید انتظار چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن زمانی فعلیت می یابد كه سه ركن یاد شده محقق شود.
كسی كه هیچ احساس ناخوشایندی نسبت به وضع موجود خود و شرایطی كه در آن بسر می برد ندارد یا آینده روشنی پیش روی خود نمی بیند و از باور درستی نسبت به امكان تغییر شرایط موجود برخوردار نیست یا هیچ تلاشی برای تحقق آینده ای كه آنرا مطلوب می داند ندارد هرگز نمی تواند در زمره منتظران باشد.
اما چه زمانی می توان فرد را منتظر واقعی دانست:
▪ آگاهی نسبت به شرایط موجود و معرفت نسبت به شرایط عصر موعود
▪ باور به تحقق وعده الهی در مورد آینده جهان و حاكمیت نهایی دین خدا بر سراسر زمین
▪ حركت و تلاش برای زمینه سازی و یا تحقق جامعه موعود
نخستین شرط انتظار این است كه انسان به آن حد از آگاهی و شناخت برسد كه بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاكم بر آن به هیچ وجه خشنود كننده نیست و شرایطی كه در آن زندگی می كند تناسبی با عظمت وجودی انسان و شأن او ندارد. این شناخت تنها در صورتی حاصل می شود كه انسان ابتدا شرایط موجود جامعه خود و شرایط جامعه موعود را به درستی بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها پرداخته و به داوری بنشیند كه به واقع كدامیك از این شرایط شایسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است.
شرط دوم باور به سعادتمند شدن جهان و رستگاری بشر در پایان تاریخ است. باور به این حقیقت كه جهان بالاخره طعم خوش حقیقت عدالت و معنویت را خواهد چشید و ریشه هر چه دروغ، ستم، فساد و تباهی است از زمین بركنده خواهد شد.
بدون شك تحقق شرایط یاد شده مستلزم تلاش فراگیر فردی و اجتماعی در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است؛ تلاشی كه اگر به واقع محقق شود فرد و جامعه مصداق روایاتی خواهند شد كه در آنها منتظران ظهور را با یاوران امام مهدی(ع) و حاضران در صحنه های نبرد عصر ظهور مقایسه كرده و اجر ثواب و شان و مرتبه آنها را یكسان دانسته اند.
منبع : روزنامه جوان