یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


۱۶ مولفه استحکام اجتماعی


۱۶ مولفه استحکام اجتماعی
جامعه یك "موجودیت اجتماعی" است و اگر تصور كنیم كه تزریق اندكی تسهیلات می‌تواند ضامن استحكام اجتماعی باشد، آشكارا به خطا رفته‌ایم. نیل به استحكام یا "ظرفیت‌سازی" متضمن تغییرات اجتماعی و بهتر بگوئیم "توسعه" است و این در شرایطی حاصل می‌شود كه تمامی مولفه‌های ۱۶گانه استحكام اجتماعی (یا سازمانی) پابه‌پای هم و به‌گونه‌ای متوازن در كانون توجه رهبران قرار گیرند.
●مقدمه
ایران اسلامی یكی از حساس‌ترین شرایط خود را در سال‌‌های پس از انقلاب شكوهمند اسلامی سپری می‌كند. تهدید "فراملی" كشور، اینك در همسایگی ما به‌سر می‌برد و هر روز بر شدت جنگ روانیِ استكبار جهانی افزوده می‌شود. خواننده محترمی كه مختصر آشنایی‌ای با ادبیات "جنگ‌های پسامدرن" داشته باشد می‌داند كه آمریكا در برهه حساس كنونی، رفتار یك تهدید موج سومی را نشان می‌دهد. تهدید موج سومی تا آن‌جا كه بتواند از هجوم نظامی پرهیز می‌كند و مقدم بر هر كار دیگر، مساعی خود را بر ایجاد یك "فضای مسموم" متمركز می‌سازد. این فضا به یاری رسانه‌های گروهی، و با تلفیقی از تاكتیك‌های پیشرفته و پیچیده جنگ روانی و جنگ اطلاعاتی به‌وجود می‌آید. در این مرحله دو هدف كلی پیگیری می‌شود:
۱) تخریب روحیه ملی حریف، كه در صورت موفقیت می‌تواند تضعیف مقاومت ملی را در یك جنگ واقعی به‌دنبال داشته باشد.
۲) درهم شكستن "استحكام اجتماعی" حریف، كه از طریق حملات آشكار و پنهان به مولفه‌های استحكام اجتماعی آن عملی می‌شود. تك‌نگاشت حاضر كه یك سند مرجع در برنامه‌ریزی‌های فرهنگی اجتماعی به‌شمار می‌آید.
۱۶ مولفه استحكام اجتماعی را به زبان ساده تشریح نموده، و نشان‌گرهایی را برای مطالعه و سنجش هر مولفه پیشنهاد می‌كند. بینش و بصیرتی كه با مطالعه این نوشتار ژرف به‌دست می‌آید، ضریب هشیاری مدیران فرهنگی و حتی رهبران سیاسی كشور را، در شرایطی كه دشمن با همه توان خود درصدد اضمحلال یا تضعیف استحكام اجتماعی كشور است، به‌طرز فوق‌العاده‌ای تقویت خواهد كرد. با این‌همه، خوانندگان ارجمند باید به این نكته عنایت داشته باشند كه ترجمه و انتشار این مقاله، لزوماً به معنای تأیید همه دیدگاهها و ارزش‌های نویسنده آن نیست. نویسنده به صراحت توضیح نمی‌دهد كه استحكام اجتماعی و مولفه‌های آن را از منظر ارزش‌های لیبرال دمكراسی غربی می‌بیند. شاید جامعه اسلامی ما تلقی دیگری از استحكام اجتماعی و مولفه‌های آن داشته باشد. از این‌رو توصیه می‌شود كه خوانندگان محترم، این مقاله را نقادانه مطالعه فرموده و در هر مورد از خود بپرسند كه آیا چنین مولفه‌ای در جامعه ما موضوعیت دارد، و اگر آری مصادیق و نشانگرهای واقعی آن كدامند؟
● تبیین مولفه‌های ۱۶گانه ظرفیت‌سازی‌، استحكام‌بخشی یا توانمندسازی اجتماعی
دامنه "توانمندسازی اجتماعی" اصولاً فراتر از اختیارات سیاسی یا قانونی است كه اعضای جامعه به موجب آن می‌توانند در صحنه‌های سیاسی ملی مداخله كنند. زمانی یك جامعه به‌معنای واقعی كلمه "توانمند" است كه اعضای آن از قدرت عمل و ظرفیت لازم برای پیگیری آمال و اهداف خود برخوردار باشند. جان و جوهره توانمندسازی اجتماعی عبارتست از "ظرفیت‌سازی" و"توانمندسازی" جامعه و اعضای آن در همه شئون گوناگون زندگی اجتماعی. این نوشتار كوتاه، بیانگر ۱۶ مولفه‌ای است كه تقویت آن‌ها، استحكام هر جامعه را به‌گونه چشمگیری بهبود می‌بخشد.
۱) نوع دوستی (Altruism)
اشاره به این معنا دارد كه افراد یك جامعه به چه نسبتی آماده‌‌اند تا منافع شخصی خود را در برابر منافع جامعه قربانی كنند. بازتاب آن را می‌توان در درجه ایثار، تواضع فردی، غرور ملی، حمایتگری متقابل، همبستگی، همدلی و برادری مشاهده كرد. ه همان نسبت كه بنیان‌های نوع دوستی در جامعه ژرف‌تر می‌شود, ظرفیت جامعه نیز پهنا و ژرفای بیشتری می‌یابد. (در شرایطی كه افراد، خانواده‌ها، و یا گروهها بتوانند حریصانه و بی‌پروا از كیسه عمومی]بیت‌المال[ به نفع خود هزینه كنند، استحكام اجتماعی به‌سرعت تضعیف می‌شود).
۲) ارزش‌های مشترك (Common Value)
این مولفه ناظر بر میزان "همگرایی ارزشی" اعضای یك جامعه است. در حالت مطلوب، اعضای جامعه به این باور می‌رسند كه همگی به یك موجودیت یگانه تعلق دارند؛ تا جایی كه دوگانگی از میان برمی‌خیزد، و اعضای جامعه بیش از آنكه بر علایق شخصی خود تمركز داشته باشند، بر علائق اجتماعی تأكید می‌ورزند. هر اندازه كه همگرایی ارزشی اعضای یك جامعه بیشتر باشد، و یا دست كم به هر میزان كه اعضا درك بهتری از ارزش‌‌ها و نظرگاههای یكدیگر داشته و از "كرانه بردباری" بیشتری در برابر هم برخوردار باشند، استحكام اجتماعی نیز افزون‌تر خواهد شد. (نژادپرستی و تبعیض و تعصب، استحكام جامعه را تضعیف می‌كند).
۳) خدمات اجتماعی (Communal Services)
این مفهوم ناظر بر تسهیلات و خدمات رفاهی (همچون جاده‌ها، مراكز خرید، آب آشامیدنی، امكانات آموزشی، خدمات بهداشتی)، نگهداری و روزآمدسازی آن‌ها (با قابلیت اطمینان بالا)، پایداریِ این تسهیلات و خدمات، و نیز درجه دسترسی همه آحاد جامعه به آن‌هاست. به همان نسبت كه برخورداری اعضای جامعه از چنین امكاناتی بیشتر باشد توانمندی آنان نیز افزایش خواهد یافت. (ظرفیت خدمات اجتماعی یك سازمان را با شاخص‌هایی همچون تجهیزات اداری، ابزارها، انواع پشتیبانی‌ها، دسترسی به سرویس‌های بهداشتی (توالت) و سایر تسهیلات پرسنلی، تسهیلات كاری، و كیفیت فیزیكی ساختمان‌ها می‌سنجند).
۴) ارتباطات (Communication)
ارتباطات به‌طوركلی شامل تسهیلات جاده‌ای، امكانات الكترونیك (تلفن، رادیو، تلویزیون، رسانه‌های چاپی(روزنامه‌ها، مجله‌ها، كتاب‌ها)، شبكه‌ها، زبان‌های موجود برای درك متقابل، سواد و همچنین تمایل و توانش برای برقراری ارتباط است (كه اشاره دارد به دیپلماسی ظریف، رغبت به شنیدن و گفتن). بهبود ارتباطات در جامعه، مترادف با بهبود توانمندی اجتماعی است (در مقیاس سازمانی، ارتباطات شامل وسایل و تجهیزات فناوری‌ها و رویكردهای ارتباطی است كه در دسترس كاركنان قرار دارد). واضح است كه ارتباطات ضعیف به‌معنای یك سازمان یا جامعه ضعیف است.
۵) خودباوری (Confidence)
از نظر افراد، جامعه به‌عنوان یك كل چقدر اعتمادبه‌نفس دارد؟ چقدر مردم به این باور رسیده‌اند كه جامعه می‌تواند به آمال و اهداف خود جامه عمل بپوشاند؟ نشانه‌های خودباوری: نگره‌های مثبت، خوش‌بینی، خودانگیزش، شور و شوق، خوداتكایی و نه وابستگی، میل به مبارزه در راه حق، پرهیز از اهمال و واگذاشتن امور به دست قضا و قدر، و داشتن این دیدگاه كه "ما می‌توانیم". افزایش خودباوری، مترادف با افزایش استحكام اجتماعی است.۶) بافت سیاسی و اداری (Political and Administrative Context)
جامعه در صورتی می‌تواند به استحكام و پیشروی به‌سوی استحكام بیشتر و پایدارتر امیدوار باشد كه از موهبت زندگی در یك محیط "حامی استحكام" برخوردار باشد. این محیط شامل موارد زیر است:
الف) محیط سیاسی (مشتمل بر ارزش‌ها و نگره‌های رهبران ملی، قوانین و مقررات)
ب) محیط اداری و اجرایی (شامل كارگزاران و فن‌سالاران دولتی، همچنین ضوابط و دستورالعمل‌ها) هنگامی كه سیاستمداران، رهبران، فن‌سالاران و كاركنان دولت و قوانین و مقررات دولتی، رویكرد "متولی‌گرانه" دارند آن جامعه به‌معنای واقعی كلمه ضعیف است. در حالی كه اگر رویكرد "توان‌افزا" را برگزینند و بنیان عمل جامعه را بر "خودیاری" استوار سازند، استحكام اجتماعی تقویت می‌شود. جوامع در صورتی می‌توانند به مراتب بالاتری از استحكام اجتماعی نایل آیند كه بافت سیاسی و اجرایی آن‌ها توان‌افزا باشد.
۷) اطلاعات (Information)
استحكام اجتماعی بیش از آنكه متكی بر داشتن یا دریافت اطلاعات "خام" باشد به توانایی "پردازش و تحلیل" اطلاعات، سطح هوشیاری، و خِردمندی افراد و گروههای كلیدی بستگی دارد. آنچه واقعاً اهمیت دارد، كمیت اطلاعات نیست، بلكه میزان تأثیرگذاری و مطلوبیت اطلاعات است. هرچه دسترسی جامعه به این‌گونه اطلاعات بیشتر باشد، آن جامعه توانمندتر است. (هر چند اطلاعات و ارتباطات دو مقوله متفاوتند، اما به یكدیگر وابستگی دارند).
۸) مداخله (Intervention)
گستره و عمق شورآفرینی در مردم از طریق بسیج كردن آن‌ها، آموزش مدیریت، ارتقای سطح آگاهی و انگیزش با هدف تقویت جامعه چقدر است؟ آیا منابع درونی و بیرونی، صدقات و كمك‌های خیریه باعث سطح وابستگی و ضعف جامعه می‌شود یا اینكه با به چالش كشاندن جامعه زمینه تقویت هر چه بیشتر آن‌را فراهم می‌سازد؟ آیا چنین مداخله‌ای پایدار است یا اینكه به تصمیم‌های اشخاص اهداكننده‌ای بستگی دارد كه اهداف و مقاصد اجتماعی خاصی را دنبال می‌كنند؟ هرگاه جامعه‌ای برای انگیزه‌بخشی به توسعه منابع بیشتری در اختیار داشته باشد اقتدار و استحكام اجتماعی آن افزایش می‌یابد.
۹) رهبری (Leadership)
رهبران از قدرت، نفوذ و توانایی لازم برای حركت دادن جامعه برخوردارند. جامعه‌ای كه رهبری كارآمدتری دارد، درجه بالاتری از استحكام را تجربه می‌كند. اگر جامعه گرفتار منازعه ایدئولوژیك پیرامون سبك رهبری مردم‌سالار در برابر دیكتاتوری و تك‌حزبی نباشد، كارآمدترین و پایدارترین رهبری (به نسبت توانمندی جامعه و نه صرفاً توانمندی شخصی رهبران) آن است كه تصمیم‌ها و خواسته‌های جامعه را به‌عنوان یك كُل، تعقیب می‌كند. نقش این رهبری، تسهیل امور و توانمندسازی جامعه است. رهبران بایستی دارای مهارت‌ها، گرایش‌ها و بعضی ویژگی‌های كاریزماتیك باشند. رهبری كارآمدتر به‌معنای ظرفیت اجتماعی یا سازمانی بیشتر است. فقدان رهبری مناسب، نمودی از ضعف جامعه یا سازمان است.
۱۰) شبكه‌سازی (Networking)
اگر تصور می‌كنید "آنچه را كه می‌دانید" تنها منبع قدرت شماست، به خطا رفته‌اید. "هر كه را می‌شناسید" نیز یكی از منابع توانمندی شماست (به قول معروف برای دستیابی به یك شغل خوب، تنها "دانش فنی" كافی نیست؛ "پشتوانه ارتباطی" هم مهم است!). واقعاً اعضای جامعه، به‌ویژه رهبران، با چه وسعتی افراد (و نهادها و سازمان‌های آن) را كه می‌توانند منابع ارزنده‌ای برای توانمندسازی جامعه باشند، می‌شناسند؟ مراد از شبكه در اینجا، هر نوع روابط مفید اعم از بالقوه و بالفعل است كه در درون جامعه، و بین جامعه و محیط پیرامونی آن وجود دارد. هرچه شبكه‌ها كارآمدتر باشند، استحكام اجتماعی یا سازمانی نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود (حاصل انزوا، ضعف است).
۱۱) سازمان‌یافتگی (Organization)
این مولفه اشاره با این معنا دارد كه اعضا تا چه حد احساس می‌كنند كه در پیشبرد امور جامعه به‌عنوان یك كُل دارای "نقش" می‌باشند (در نقطه مقابل این احساس كه صرفاً مجموعه‌ای از اعضای منفرد هستند). سازمان‌یافتگی (به‌معنای جامعه‌شناختی آن) شامل موارد زیر است:
▪ انسجام سازمانی
▪ شاكله و ساختار
▪ روش‌ها و رویه‌ها
▪ فرایندهای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری
▪ كارآمدی (اثربخشی)
▪ تقسیم كار
▪ مكمل بودن نقش‌ها و وظایف افراد و نهادها هرچه درجه سازمان‌یافتگی بیشتر باشد، ظرفیت و استحكام اجتماعی یا سازمانی نیز بیشتر خواهد بود.
۱۲) اقتدار سیاسی (Political Power)
درجه‌ای كه جامعه می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های ملی یا منطقه‌ای مشاركت داشته باشد. از آنجا كه افراد می‌توانند درجات اقتدار متفاوتی در درون یك جامعه داشته باشند، قدرت و نفوذ جوامع نیز در تصمیم‌گیری‌های ملی یا منطقه‌ای متفاوت است. به هر نسبتی كه جامعه یا سازمان از اقتدار و نفوذ سیاسی بیشتری برخوردار باشد، سطوح عالی‌تری از ظرفیت را تجربه خواهد كرد.
۱۳) مهارت‌ها (Skills)
مهـارت اشاره به "توانـش‌های مشهـود" افراد دارد كه در خـدمت سازمان‌های جامعه قرار می‌گیرد. كه شامل توانایی انجام كارهای موردنظر، مهارت‌های فنی، مهارت‌های مدیریتی، مهارت‌های سازماندهی، و مهارت‌های جابجایی در مشاغل مختلف است. هر چه مهارت‌هایی كه یك جامعه یا سازمان می‌تواند تحصیل و از آن‌ها استفاده كند (اعم از مهارت‌های فردی یا گروهی) بیشتر باشد، آن جامعه یا سازمان توانمندتر محسوب می‌شود.
۱۴) اعتماد (Trust)
اشاره به درجه اعتماد اعضای جامعه به یكدیگر، به‌ویژه به رهبران و متصدیان امور، دارد كه خود بازتابی از درجه "انسجام اجتماعی" است. نشانگرها عبارتند از:
▪ امانتداری
▪ وفاداری
▪ صداقت
▪ شفافیت و صراحت اعتماد و وفاداری بیشتر در درون یك جامعه، به‌معنای ظرفیت اجتماعی بیشتر است (تقلب، فساد، اختلاس، رشوه‌خواری و اسراف منابع جامعه، همه و همه تضعیف جامعه یا سازمان را به دنبال دارند).
۱۵) وحدت (Unity)
به‌رغم آنكه در هر جامعه اقشار و دسته‌بندی‌های مختلفی (برحسب شاخص‌های مذهبی، طبقاتی، اجتماعی، مالی، جنسی، و قومی) وجود دارد، اعضای جامعه به اندازه‌ای كه بتوانند تفاوت‌ها و گوناگونی‌های یكدیگر را تحمل كرده و بخواهند با یكدیگر همكوشی داشته باشند، باید احساس كنند كه به یك "موجودیت شناخته شده" تعلق دارند. وحدت جامعه یا سازمان در "دیدمان استراتژیك" و "ارزش‌های مشترك" بازتاب می‌یابد. روشن است كه هر چه وحدت یك جامعه بیشتر باشد، استحكام آن جامعه نیز افزونتر خواهد بود (به‌خاطر بسپاریم كه وحدت به "همسانی" اعضای جامعه تعبیر نمی‌شود، بلكه نمودی از میزان "تحمل تفاوت‌ها" و تمایل به همكوشی برای تحقق "اهداف مشترك" است).
۱۶) رفاه (Welth)
این مولفه گواه آن است كه جامعه به‌عنوان یك كلیت (و نه اعضای آن به‌طور منفرد) تا چه حد بر منابع واقعی و بالقوه، و تولید و توزیع كالاها و خدمات كمیاب و مفید اعم از موقتی یا دائمی، تسلط و نظارت دارد (موارد اساسی عبارتند از: زمین، تجهیزات، ذخایر، دانش‌ها و مهارت‌ها). رفاه بیشتر در یك جامعه به‌معنای استحكام اجتماعی بیشتر است (چنانچه افراد، خانواده‌ها یا گروهها، آنچه را كه باید در كل جامعه یا سازمان به مصرف برسد، برای خود انباشت كنند، شالوده استحكام جامعه یا سازمان تضعیف می‌شود).
● نتیجه‌گیری
هر چه میزان بهره‌مندی یك جامعه یا سازمان از مولفه‌های یادشده افزونتر باشد، استحكام، ظرفیت و توانمندی آن نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود. جامعه یك "موجودیت اجتماعی" است و اگر تصور كنیم كه با تزریق اندكی تسهیلات می‌تواند استحكام اجتماعی را تضمین نماید، آشكارا به خطا رفته‌ایم. نیل به استحكام یا "ظرفیت‌سازی" متضمن "تغییرات اجتماعی"، و بهتر بگوییم "توسعه" است؛ و این در شرایطی حاصل می‌شود كه تمامی مولفه‌های ۱۶گانه استحكام اجتماعی (یا سازمانی) پابه‌پای هم و به‌گونه‌ای متوازن، در كانون توجه رهبران قرار گیرند.
مرجع
اصل انگلیسی این مقاله و اطلاعات بیشتر، به‌ویژه در مورد روش سنجش "استحكام اجتماعی" را در سایت زیر ببینید: www.scn.org/cmp/.
نویسنده: دكتر فیلیپ بارتل
مترجم: مرضیه كیقبادی
منبع : اندیشکده صنعت و فناوری (آصف)


همچنین مشاهده کنید