شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ریشه اعتیاد را باید خشکاند


ریشه اعتیاد را باید خشکاند
درد، در بند بند وجودم می پیچد و پیش می رود! استخوان هایم تیر می کشد، درد، مغز استخوان هایم را می سوزاند گوش، چشم، زبان، دست و پایم به فرمان من نیستند، انگار کسی با پنجه های آهنین، موهایم را یک به یک می کشد و پوست سرم را خراش می دهد! کاش به جای دو دست، بیست دست داشتم و با آن ها، جای جای بدن درد آلودم را می فشردم و مالش می دادم!
حس می کنم ضربان قلبم، در سکوتی مرگبار خاموش می شود خدایا، هیچ کس با من نیست.
هیچ کس مرا نمی خواهد، هیچ کس انتظارم را نمی کشد، آیا سزاوار این درد و تنهایی، بودم؟!
خدایا با خود چه کرده ام؟ آخر این، من نبودم، وجودم دارد منقبض می شود، خدایا چه کنم با این درد؟ کاش خواب بودم کاش معجزه ای می شد، خدایا...
● امان از رفیق بد و نااهل
از همه دوستانم بالاتر و خوش تیپ تر بودم! چنان تعریفی از من کردند که غرور تمام مغزم را پر کرد! البته پدر هم معتاد بود و گاهی هم خانه نمی آمد.
مادرم و خواهرم هم آدم های دست و پا چلفت و عاجزی بودند.
بنابراین رفتم طرف دوستانی که سر راهم قرار گرفته بودند.
اما عاقبت شدم این موجودی که دارید می بینید! تنها، بی هدف و بدبخت! ۲۸ سال دارد و به قول خودش نزدیک سه ماه است که به خانه نرفته، می گوید: خجالت می کشم و رویم نمی شود!
فقط یک معجزه می تواند من را نجات دهد چون غرق غرقم! خوش به حال آن هایی که خانواده ای خوب دارند، زیر دست معلم های دلسوز درس خوانده اند.
● کاش دنیا نیامده بودم
از وقتی یادم می آید همیشه در خانه ما دعوا بود، به هر حال من و برادرم بزرگ شدیم.برادرم رفت سربازی و من ازدواج کردم، فقط برای فرار از خانه! اما از چاله به چاه افتادم! شوهرم معتاد از آب درآمد.
من را هم معتاد کرد.
دو تا پسر دارم، کاش دنیا نیامده بودم! این ها را بنویسید و دعا کنید زودتر بمیرم.
همه این ها به خاطر این بود که اراده نداشتم.
● از دست خانواده ام ناراحتم!
برای مجله می خواهی؟ معتاد نیستم! برو سراغ کسی که معتاد است.
اگر می بینی این شکلی هستم، برای این است که مریضم!
یعنی ناراحتی اعصاب دارم.
من فقط روزی دو نخ سیگار می کشم.
به خاطر هر چیزی هم که این سوال ها را می کنی، فقط باید بدانی که از دست خانواده ام ناراحتم چون دائم مرا سین جین می کنند!
یکی پیدا نمی شود بهشان بگوید این قدر به من گیر ندهند! بگذارند ما جوان ها، زندگی خودمان را بکنیم دیگر!...
اگر راست می گویند بروند خودشان را اصلاح کنند که هفته ای هفت روز جنگ می کنند! اصلا خانه را کرده اند میدان جنگ.تازه، هر کدامشان هم به من و بقیه دستور می دهند که آن یکی را محل نگذاریم یا بی احترامی کنیم.
مهرداد- ج ۳۰ ساله می گوید: هر کسی گفته خانواده در مقابل فرد معتاد، نقش مهمی دارد، درست گفته است.چون کسی که معتاد می شود بالاخره باید به یک چهار دیواری که به آن خانه گفته می شود و کسانی که در آن زندگی می کنند و هم خون آدم هستند، پناه ببرد، خوب، حالا اگر این پناه و چهار دیواری هست و همراه با تحقیر و توهین بود، معلوم است دیگر، معتاد در باتلاق اعتیاد غرق می شود.کارشناس امور اجتماعی نقش خانواده در برابر اعتیاد را بسیار مهم، قطعی و مسلم می داند و می گوید: خانواده ارتباط تنگاتنگی با گرایش های فرد به اعتیاد داد.علیرضا حبیبی می افزاید: این که خانواده در چه طبقه و موقعیت اجتماعی قرار دارد یا میزان صمیمیت، در میان اعضای خانواده در چه حدی باشد، همچنین رفاه و اشتغال خانواده یا این که نحوه تفکر و تحصیلات آن در کدام مرتبه و تقسیم بندی اجتماعی جای می گیرد روی این مسئله بسیار تاثیرگذار و حائز اهمیت است.
وی به وجود جایگاه و نقش در خانواده اشاره می کند و می گوید: عملکرد پدر و مادر یا هر فرد دیگری که رئیس خانواده به حساب می آید، اگر جدی مدبرانه، دوستانه و در عین حال، قاطعانه و سرشار از عاطفه نباشد، پایه های نگه دارنده پیوند و رعایت را در خانواده از بین خواهد برد و آن را به آشفته بازاری بدل خواهد کرد که در آن هر فردی ساز خود را می زند و بس.
بدیهی است در چنین محیطی، آموزش و راهکارهای مفید ناشی از آن نادیده گرفته می شود.وی خاطر نشان کرد: دوران بلوغ و نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی به شمار می رود و نتایج بررسی ها نشان می دهد که نوجوانان و جوانان، بیشتر از گروه های سنی دیگر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرند.
وی با بیان این که درگیری های خانوادگی بین والدین موجب می شود که فرزندان از مراقبت و کنترل لازم برخوردار نباشند اضافه می کند: فضای نامناسب و نامساعد خانوادگی و نبود صمیمیت بین افراد خانواده موجب می شود که فرزندان چنین خانواده ای، برای خود دوستانی بیابند و با اهمال و غفلتی که در پرورش آن ها شده، به سوی اعتیاد سوق داده شوند.
حبیبی تصریح می کند: برخی از افراد سست عنصر و بی اراده وقتی می بینند دوستانشان با مصرف مواد مخدر نگرانی ها و گرفتاری های روحی خود را فراموش می کنند و آرامش و شادی موقتی به دست می آوردند، از روی کنجکاوی ترغیب می شوند تا با چند بار مصرف، حالتی مانند آن به دست آوردند.
اما همین گرایش موقت موجب اعتیاد می شود و یک عمر بدبختی و پشیمانی را در پی می آورد.
وی نابسامانی های زندگی، بیکاری و فرار از مشکلات زندگی ناتوانی فرد در رو به رو شدن با مسائل اجتماعی را از دیگر عواملی می داند که موجب گرایش فرد به اعتیاد می شود.
وی می گوید: تنهایی، بی کسی و شکست های اجتماعی و نداشتن دوستانی صالح، امین، دلسوز و مهربان نیز ممکن است فرد را به طرف اعتیاد سوق دهد.
وی تاکید کرد: بایدزمینه ای برای تحقیقات مراکز پژوهشی فراهم شود تا زمینه رشد این بلای خانمان سوز از میان برود و دیوار نامرئی نیز در برابر اعتیاد به وجود آید.
وی اصلی ترین راه مبارزه با موادمخدر خشکانیدن ریشه اعتیاد را برچیدن زمینه و انگیزه اعتیاد در نسل جوان می داند و می افزاید: آموزش عمومی و پیش گیری از اعتیاد باید به عنوان یک فرهنگ در جامعه همگانی شود.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید