یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ترسوها به بهشت نمی روند!


ترسوها به بهشت نمی روند!
فنرباغچه تیم چندان بزرگی نیست و اگر در مقابل چلسی قرار بگیرد به هیچ عنوان بزرگ تلقی نمی شود. اما فوتبال ترکیه در طی دهه اخیر جهشی خیره کننده داشته و توانسته پله های ترقی در فوتبال نزدیک اروپا را چندتا یکی طی کند و گام های موثری برای نشان دادن توانایی ها و استعدادهایش بردارد. فنرباغچه حتی در ترکیه هم تیم چندان بزرگی تلقی نمی شود و همراه با آن تیم هایی نظیر گالاتاسرای، بشیکتاش، ترابوزان اسپور و آنکارا گوجو نیز در حال رقابت هستند.
اما درسی که فوتبال ترکیه و فنرباغچه به تیم های کشورهای نظیر ما می دهند عملیاتی ساختن شجاعت و جنگیدن برای افتخار آفرینی است و در این راه از آخرین اتم خمیرمایه جان خود نیز استفاده می کنند.
تیم ترکیه ای با یک گل بخودی از حریف صاحبنام عقب می افتد اما هرگز شیرازه تیمش را از هم نمی پاشاند و برای مبارزه همچنان قدم به جلو بر می دارد و با تیزهوشی سرمربی برزیلیش می تواند چلسی «بزرگ شده» را در خانه شکست دهد و همچنان امیدوار به آینده باشد. فنرباغچه می برد چون راهی جز پیروزی ندارد و برای زنده ماندن می جنگد چراکه زنده ماندنش درآمدهای سرشاری را نصیبش می کند، چنین تیمی هرگز سر خم نمی کند و تحت تاثیر حریف قرار نمی گیرد و چون می داند بقایش در جنگیدن و پیروز شدن است بنابراین لحظه ای از هدفش فاصله نمی گیرد و به سیرابی تساوی یا شکست کم گل در مقابل حریف صاحبنام قانع نمی شود.
لیگ ایران سرشار از نجنگیدن و پیروز نشدن است، فرهنگ مبارزه البته در ایران قدمت طولانی دارد اما هرگز چنین فرهنگی به فوتبال انتقال نیافته و نتوانسته توازن مناسبی میان خواستن و توانستن ایجاد کند. پرسپولیس و استقلال در جدول لیگ وضعیت تقریبا مشابهی دارند و برای صدرنشینی محتاج پیروزی هستند، مربیانشان از یک هفته قبل ندای «پیروزی» سر می دهند و بازیکنانشان خود را از پیش برنده می دانند اما داربی در ایران جز پانزده دقیقه اول دیگر بوی پیروزی نمی دهد و هرچه به انتهای بازی نزدیک می شود درصد محافظه کاری بالا می رود و دو تیم در فکر «نباختن» به بازی ادامه می دهند.
افشین قطبی در قبل از بازی اعلام می کند که تیمش «شجاعانه» در میدان حاضر خواهد شد و این یعنی تیمی گام به مسابقه خواهد گذاشت که می خواهد حریفش را لت و پار کند و اجازه نفس کشیدن را به آنها ندهد اما پرسپولیس جز تا دقیقه ۲۸ دیگر نتوانست شجاع باشد و دلیل بازی خوب تا آن دقیقه هم چیزی جز ترس از «باختن» نبوده است.
فیروز کریمی پیش از بازی در مقابل دوربین ها حاضر می شود و با لحن خاصش می گوید که تیمش «هجومی» بازی خواهد کرد و این یعنی حریف را در زمینش پرس خواهند کرد و حتی اجازه نمی دهند که آنها از خط نیمه به جلوتر بیایند اما بازیکنان استقلال آنقدر بی حال و بی دقت بوده اند که دروازه بانشان بعنوان بهترین بازیکن کاندیدا می شود چراکه توانست از گل شدن بسیاری از موقعیت ها جلوگیری کند.
پرسپولیس و استقلال ترسو هستند چون مربیان ترسویی دارند، چون مدیران ترسویی دارند، چون سیستم ترسویی در حال مدیریت تیمشان است و این «ترس»، بیواسطه به بازیکنان منتقل می شود و از آنها مشتی «بزدل» می سازد که نجنگیدن و مدارا کردن را بر مبارزه و «پیروزی خواهی» ترجیح می دهند و در پی «نباختن» به فوتبال ادامه می دهند. یقینا چنین تیم هایی هرگز بزرگ نخواهند شد چراکه حتی در زمانی که به برد محتاجند ولی برای «نبردن» و یا «نباختن» به میدان می آیند.
- ولی سپاهان در لیگ روزگار متفاوتی را پشت سر می گذارد، آنها در پاره ای از فصل کم رمق و مشغول نشان دادند اما هرگز تیم راحت «ببازی» نبودند و شکل گیری این حس را باید در نحوه مدیریت مجموعه تیم تحلیل کرد. سپاهان بخوبی از سوی مدیریت استان اصفهان حمایت می شود و آنها در مواقع لزوم ساپورت می شوند، شرایط مناسب و امکانات لازم برایشان مهیا می شود و از همه مهمتر بازیکنان به شرایط مطلوب می رسند، بازخورد چنین مدیریتی ایجاد حس اعتمادبنفس می شود که آنها خود را قطب جدیدی در فوتبال بدانند و براحتی بتوانند برای جنگیدن و بردن به میدان بیایند و در تهران و مقابل استقلال به پیروزی دست یابند.
حضور در جام باشگاه های آسیا و جام باشگاه های جهان چنان حس اعتمادی را تقدیم زردپوشان اصفهانی کرده است که آنها را برای مبارزه مهیا می سازد و به آنها حس «پیروزی» و پیروز شدن در مقابل حریف را می دهد و این برای فوتبال ایران که عادت به چنین رویه ای ندارد «خرق عادت» است.
پرسپولیس و استقلال اهل شجاعانه جنگیدن نیستند و برای همین نمی برند و به صدر نمی رسند اما سپاهان می جنگد و برای مبارزه گلادیاتور می شود و می برد تا به صدر برسد و در روزهای پایانی لیگ فاصله اش را با رقبا بیشتر می کند. فنرباغچه در مدل بزرگتری می جنگد و سپاهان در شمای کوچک تر، اما هدف بردن و مبارزه از تمام وجود است.
علی عالی
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید