پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


متعه؛ درمان سرطان با آسپرین!


متعه؛ درمان سرطان با آسپرین!
نظر آقای وزیر كشور برای گسترش ازدواج‎های موقت بین جوانان كه رگه‎هایی از آمریت هم در آن حس می‎شد، بحث‎های گسترده‎ و همراه با چالش‎های شدیدی را برانگیخت.
در این میان، مقاله‎های آقای سعید دهقان و عباس عبدی و بیانیه شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان در روزنامه «هم‌میهن» بیش از دیگر نوشته‎ها و بیانیه‎ها در خور توجه بود اما در همین سه مورد نیز به ریشه موضوع توجهی بایسته نشده بود.
آقای عبدی از عدم اراده لازم برای تفكیك «موضوع و نیاز جنسی از یك سو و نیز منظر فقهی و اجتماعی از سوی دیگر» بحث كرده بود.
شورای فرهنگی‌ـ اجتماعی زنان در مورد تضییع حقوق زنان و كودكان حاصل از این ازدواج‎ها و پیامد‎های آن بر خانواده‎ها، نكاتی را ـ كه البته قابل رد كردن نیست ـ یاد‎آور شده بود اما مقاله آقای سعید دهقان برای عده‎ای این سوء‌تفاهم را ایجاد كرد كه ایشان طرفدار ازدواج موقت جوانان است، حال آنكه در آن نوشتار حقوقی كه جنبه‎های شرعی موضوع نیز در آن لحاظ شده بود، نویسنده به مقتضای موضوع، جنبه‎هایی را واگویه كرده است تا نشان دهد ازدواج موقت از جنبه‎های شرعی و قانونی چه وضعیتی دارد.
نمی‎دانم... شاید هدف آقای دهقان از نگاشتن مقاله مورد بحث با آن سبك و سیاق، پایان دادن به‏ مجادله‎های تكراری بوده است وگرنه وی متغییر‎های ۲۶ گانه‎ای را كه موجب تاخیر در ازدواج جوانان شده، بر نمی‎شمرد و مقاله‎اش را با این جمله به پایان نمی‎رساند:
«... معلوم نیست تا كی قرار است تعارف پیشه كنیم، چشم به واقعیت‎ها ببندیم و در پیله سلیقه‎های شخصی و اغراض گروهی و جنسیتی خود، برای غیر خود نسخه بپیچیم؟!
▪ این كدام واقعیت‎هاست كه بر آنها چشم بسته‎ایم؟
یكی از واقعیت‎ها می‎تواند این باشد كه نفی یك‎باره متعه، گروهی را كه می‎توانند با استفاده از آن، كار غیرحلال نكنند به وادی معصیت بكشاند اما بزرگترین و تلخ‎ترین واقعیت این است كه متعه را پاسخ درخوری برای انبوه مشكلاتی بدانیم كه گریبان نسل جوان ما را گرفته است و در ضمن از پیامد‎های ترویج ازدواج موقت (ولو با احكام آمرانه) غفلت كنیم.
از میانه دهه ۶۰ و در سال‎های پایانی جنگ تحمیلی، مشخص بود كه سال‎هایی بحرانی را پیش‌رو داریم و باید برای انبوه كودكانی كه حاصل ‎زاد و ولد بی‎رویه سال‎های نخست انقلاب بودند و چند سالی بعد به جوانانی جویای كار، همسر و مسكن تبدیل می‎شدند، برنامه‎ریزی كنیم.
دولتمردان خود به این امر معترف بودند، اما برنامه‎ای نریختند و كاری نكردند كه پیامد‎های شرایطی كه پیش رو بود، تا بدین حد بحران‌آفرین باشد.
اكنون اگر از ترغیب جوانان به رو آوردن به ازدواج موقت سخن گفته می‎شود، این سخن‎ را باید نشانه‎ای از آگاهی یافتن مدیران كشور در مورد ناتوانی جوانان از تشكیل خانواده و فساد‎هایی كه مجرد ماندن پسران و دختران جوان‎تر و پسر‎ها و ‎دختر‎های مسن‌تر در پی دارد، ارزیابی كرد.
اما با فرض اینكه ترغیب جوانان به ازدواج موقت جواب بدهد، چه وضعی پیش خواهد آمد؟
می‎گیریم یك پسر جوان آنقدر توانایی دارد كه مخارج ازدواج موقت و مهریه‎ای را كه آقای دهقان در مقاله خود با ذكر آیه ۲۴ سوره نسا الزامی بودن آن را ثابت كرده، بپردازد.
در چنین حالتی هم با این پرسش‎ها روبه‎رو هستیم:
ـ این زوج موقت در كجا و چگونه زندگی خواهند كرد؟
ـ جوان بی‎كار مخارج همسر موقت خود را از كدام محل تامین می‎كند؟
ـ اگر این ازدواج موقت به تولد فرزندی منجر شد، نگهداری و پرورش او با كیست؟ (به موضوع ارث بردن كاری ندارم!)
ـ در پایان این ازدواج، این دختر (كه دیگر دختر نیست) و آن پسر (كه هنوز نیاز‎های جنسی او فعال است) چه می‎كنند. تكرار ازدواج موقت؟ یا مجرد ماندن و به سمت گناه و معصیت رفتن؟ اگر حالت اول امكانپذیر باشد، دیگر ازدواج موقت لزومی ندارد و اگر حالت دوم پیش آید، فقط معصیت كردن را برای آنهایی كه استعداد آن را دارند، به تاخیر انداخته‎ایم!
▪ اینكه پسر و دختری كه تن به ازدواج موقت داده‎اند دچار چه عارضه‎های روانی خواهند شد، بماند برای بعد. اما اگر راه‌حل پیشنهادی آقای وزیر كشور شدنی باشد ـ كه به یكصد و یك هزار دلیل، شدنی نیست، ۱۵-۱۰ سال دیگر جامعه ما چه وضعیتی خواهد داشت؟
ما هنوز هم یك جامعه سنتی با باور‎های ویژه خود هستیم و حتی همان جوان‎هایی كه از دیدگاه ما هنجارشكن هستند، در ژرفای ضمیر ناخودآگاه خویش این باور‎ها و سنت‎ها را محفوظ نگه‎ داشته‎اند لذا برخلاف پندار كسانی كه نسل جدید را ناآشنا با سنت‎ها و هنجار‎شكن می‎دانند، اگر با وجود چند میلیون جوان محروم از ازدواج و تشكیل خانواده‎، هنوز سنگ روی سنگ بند است، این وضع را مدیون همین فرهنگ سنتی هستیم.
اگر پدیده ازدواج موقت فراگیر شود، این سنت‎ها در هم خواهد ریخت، نهاد خانواده موجودیت و موضوعیت تازه‎ای خواهد یافت و ۱۵-۱۰ سال دیگر، شرایطی نامعلوم ـ اما بی‎شك نامطلوب‌ـ بر جامعه‏ ما حاكمیت خواهد یافت. اینها فقط بخشی از واقعیت‎هایی هستند كه با آنها روبه‎رو هستیم و روبه‎رو خواهیم شد.
● جمع‎بندی
تشویق ازدواج موقت و ترویج آن بین جوانان، دم‌دست‎ترین راه حلی است كه برای به تاخیر انداختن فوران ناهنجاری‎های ناشی از نبود امكان اشتغال، بحران مسكن، گرانی، تورم و دیگر عواملی كه امكان ازدواج را از میلیون‎ها پسر و دختر گرفته، انتخاب شده است.
اگر این كار عملی هم باشد ـ كه نیست ـ تنها یك نیاز جوانان، یعنی ارضای تمایل جنسی بدون ارتكاب گناه را برآورده می‎كند.
دیگر نیاز‎ها و آرزو‎های آنان برآورده‎ نشده و بی‎پاسخ باقی خواهد ماند و از بطن همین نیاز‎ها و آرزو‎ها، بحران‎هایی سر بر می‎آورد كه به مانند سرطانی پیشرفته، موجودیت جامعه را تهدید می‎كند. دل‎بستن به كارآمدی ترویج ازدواج موقت برای مهار بحران‎های اجتماعی به مانند آن است كه با خوراندن آسپرین به فردی كه سرطان پیشرفته دارد، به شفای او امیدوار باشیم!
محمد‎اسماعیل حیدر‎علی (محمد حیدری)
منبع : روزنامه هم‌میهن