یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روش تحقیق فلسفه


روش تحقیق فلسفه
با وجود پیشرفت‌های عظیم در شاخه‌های مختلف دانش بشری كه در پرتو روش‌های مناسب تحقیق حاصل شد، گاه مشاهده می‌شود كه در مورد حقانیت و كارآیی روش تحقیق، شبهه می‌شود، بدین صورت كه روش پژوهش چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟.
زیرا به فرض كه روش را به كار بندیم، از كجا بدانیم كه این روش، اعتمادپذیر است؟ خودش نمی‌تواند اعتماد پذیری‌اش را مسجل كند لذا روش دیگری باید تا آن را تضمین نماید اما باز همان ایراد وارد است و همین‌طور ادامه می‌یابد و به تسلسل می‌انجامد. بنابراین نمی‌توان یقین داشت كه روش پژوهشمان درست و استوار است و لذا حق نداریم نتایج حاصل از آن را شناخت بخوانیم.
به عنوان یك پاسخ می‌توان از كلام اسپینوزا استفاده كرد كه می‌گفت: ماده دارای همان حالی است كه ساختن ابزارهای مادی و می‌توان به طریقی مشابه درباره‌اش حجت آورد زیرا برای برزیدن آهن به چكش نیاز است و چكش در میان نیست مگر آنكه ساخته شود ولی برای ساختن به چكش و ابزارهای دیگری نیاز است و به همین ترتیب.
بدین‌ترتیب تلاشی بیهوده است كه بخواهیم ثابت كنیم كه آدمیان قدرت برزیدن آهن را ندارند زیرا واقعیتی انكارناپذیر است كه انسان‌ها البته ساختن ابزارهای آهنی را دارند و واقعیتی است كه آنها دارای شناخت و روش معتبر حصول شناخت هستند.
در مقام پاسخ دوم شاید بتوان گفت همچنان كه در نظر مبناگرایان تصورات و تصدیقات به مفاهیم و احكام بدیهی منتهی می‌شود، روش‌های تحقیق فعلی هم به روش بسیط و ذاتی ذهن ختم گردد. یعنی حركت برای حصول روش‌های پیشرفته بر مبنای روش ذاتی ذهن آغاز شده و نهایتاً به روش‌های توسعه‌یافته‌تر رسیده باشد. نظیر آنچه قبلاً گفته شد مبنی بر اینكه منطق كه قواعد درست اندیشیدن را به دست می‌دهد از سیستم ذاتی ذهن اخذ گردید و سپس قیاسات شرطی، موجهات و اصول دیگر كه شاید اذهان مردم نیازی به استفاده از آنها پیدا نكند، بر آن افزوده شده است.
روشی كه پژوهش‌های فلسفی براساس آن صورت می‌گیرد، روش عقلی و برهانی است. چه فیلسوف مابعدالطبیعی جامه‌های خاص پدیده‌ها را از تنشان بر می‌كند و ریشه همه نمودها را در اصل «بودن» جست‌وجو می‌كند. تقسیم‌بندی‌های تنگ علمی و حسی را كنار می‌زند و به فراخ‌ترین تقسیم‌بندی‌های ممكن كه چیزی از آنها بیرون نمانده باشد دست می‌یابد و در واقع هر امری را تا آنجا ریشه‌یابی می‌كند كه به وجود عریان منتهی شود و حكمش را در این پهنه فراخ به دست می‌آورد. روشن است كه پیمودن این راه جز با ابزار عقل و برهان ممكن نیست. به همین دلیل است كه فلسفه مخصوصاً در تردد فیلسوفان مسلمان علمی مبتنی بر پایه مبادی عقلی و یقینی محسوب می‌شود و جوهره آن را بررسی‌های عقلانی قطعی و جزمی تشكیل می‌دهد و چون و چرا درباره جوهره عقلی آن و تردید در كسب نتایج یقینی به مشابه شبهه در بدیهیات به حساب می‌آید.
تاكید فیلسوفان مسلمان بر قطعیت روش عقلی و باز نكردن بخشی مستقل در فلسفه در مورد روش پژوهش فلسفی بدین جهت است كه آنان حجیت روش عقلی را در مباحث حجت و صناعات خمس منطق، اثبات شده و پایان یافته می‌دانند زیرا در مباحث حجت و صورت استدلال، ضمن اثبات ظنی بودن استقرا و تمثیل كه بدیل‌های قیاس عقلی هستند، یقین‌آور بودن قیاس را خصوصاً در شكل اول كه بدیهی الانتاج است، اثبات می‌كنند و در مرحله بعد در مبحث صناعات خمس، قیاس برهانی را كه به لحاظ صحت ماده و مقدمات، از یقینات تشكیل می‌گردد، تنها حجت یقین‌آور می‌شمرند و در نتیجه حجیت روش پژوهش فلسفی كه همانا برهان باشد در منطق اثبات می‌گردد و این مطلب كه پژوهش فلسفی باید صرفاً مبتنی بر روش تعقلی و برهانی باشد، مفروغ عنه شمرده می‌شود و دیگر در فلسفه مورد بحث قرار نمی‌گیرد.
دكتر عباس قربانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید