چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

سیر واژه مشروطیت در ایران


سیر واژه مشروطیت در ایران
● مشروطه:
به معنی "مشروط" و متضاد حکومت «مطلقه» و «مشروطه‌خواه» به مفهوم آن کس که به جای حکومت خودکامه کهن یا «استبداد» که شاه را فعال مایشاء سرنوشت ملت و صاحب امتیاز بلامنازع جان و مال و شرف آنان ساخته است، خواستار حکومت «مشروطه»‌ یا حکومت مبتنی بر «قانون» است. «مشروطه‌خواه» ضد مستبد یا طرفدار حکومت خودکامه است و شاید بتوان گفت این واژه "Parliamentarian" است.
در سراسر مبارزه ایرانیان نسبت به سیاست‌های خود، ایرانیان آگاهانه برای موجودیت خود به‌عنوان (ملت) جنگیده‌اند و بدین لحاظ حزب مشروطه یا مردمی را به درستی می‌توان «ملی‌گرا»(Nationalist) نامید. نکته اصلی که می‌خواهم بر آن تکیه کنم این است که در ایران آن حزبی که با واژگان گوناگون «ملی‌گرا»، «مشروطه‌خواه» و «مردمی»(Popular) نامیده می‌شود، اساساً حزبی میهن‌پرست و خواستار پیشرفت، آزادی، تساهل و برتر از همه استقلال ملی و «ایران برای ایرانی» است و وجود آن معلول سیاست کوته‌بینانه، خودخواهانه و غیروطن‌پرستانه‌ای است که ناصرالدین تحت نفوذ زیان‌بار امین‌السلطان پیشه‌ کرد و کماکان توسط نوه‌اش محمدعلی شاه دنبال شد.
عباس امانت در بیان مفهوم واژه مشروطه عقیده دارد که: واژه مشروطه همچون بسیاری از اصطلاحات کلیدی آن دوران، از جنبش عثمانی‌های جوان نیز نشأت می‌گرفت. «نامق کمال»، اندیشه‌گر قرن ۱۹ ترکیه، اشاره به یک حکومت مشروطه باعنوان «دولت مشروطه» داشت و نظامی وکالتی را تحت توجهات اسلام به‌نام «اداره مشروطه» که برای تمامی ملل تحت سلطه عثمانی کارایی داشته باشد، مطرح می‌ساخت. این اصطلاح ازسوی «مدحت پاشا» در خلال مقطع بی‌دوام مشروطه‌خواهی سال ۱۸۷۶ پذیرفته شد. این احتمال نیز هست که واژه دو پهلوی «مشروطه» به عمد برای ترجمه واژه فرانسوی "Contitononelle" به کار برده شد تا آن نظام پیشنهادی جدید با مفاهیم حقوقی‌ومنطقی«شرط» و «مشروطه» در رویه قضایی اسلام آشتی دهد.
این واژه از حدود سال ۱۸۹۷م. در ایران کاربرد دارد. از قرار معلوم تقی‌زاده اولین نماینده‌ای بود که در مشاجرات مجلس لغت "مشروطه" را در سخنرانی مهم ذیقعده سال ۱۳۲۵ / ۲۲ دسامبر ۱۹۰۶ مطرح کرد. اما مشروطه و مفاهیم حقوق اساسی ازسوی محافظه‌کاران استقبال نشد. این افراد تنها پیش از مشاجرات شدید در مجلس و بیرون از آن و طی گذر زمان آن را پذیرفتند.حتی در فرمان ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ ق. (۵ اوت ۱۹۰۶ م.) ـ فرمان مشروطیت ـ که اختیارات لازم برای تشکیل مجلس اول را فراهم می‌ساخت نیز از واژه مشروطه ذکری نشده است. واژه مشروطیت در متمم قانون‌اساسی وارد می‌شود و بدون تعریفی دقیق از آن صرفاً‌ ماهیت حکومت ایرانی را خاطرنشان می‌کند و در ماده ۷ اشاره می‌شود که "اساس مشروطیت"، موقوف‌الاجرا نیست.
در نوشته‌های پژوهشگران نو ایران و ترکیه، واژه "مشروطه" به‌عنوان معادلی برای واژه انگلیسی «کنستیتوشنالیزم» یا حکومتی که بر شالوده یک قانون اساسی و نظام پارلمانی بنیاد شده باشد به کار برده می‌شود. در ایران دو واژه «مشروطه» و «مشروطیت» به آن حکومتی گفته می‌شود که پس از انقلاب سال ۱۹۰۶ م. (۱۳۲۴) پدید آمد. به نظر می‌رسد نخستین‌بار واژه مشروطه،‌ توسط میرزاحسن‌خان سپهسالار در سال ۱۹۶۸م./۱۲۸۵ هنگامی که سفیر ایران در دربار امپراتوری عثمانی بود در خلال برخی از گزارش‌های خود به معنی مورد بحث کنونی ما، به ایرانیان معرفی شد. سیدحسن تقی‌زاده می‌نویسد: یکی از علمای تبریز، آقای میرزاصادق آقا، پیشنهاد کرد که لفظ اصلی اروپایی که همان "کنستیتوسیون"(Constitution) می‌باشد در ایران به کار برده شود. (تقی‌زاده‌، خطابه،‌ صفحه ۵۲) علمای ایرانی ساکن عراق که در آغاز سال ۱۹۱۲م./۱۳۳۰ به‌عنوان اعتراض به اشغال ایران به‌وسیله روس و انگلیس، از نجف، کربلا و سامره به قصد عزیمت به ایران در کاظمین توقف کرده بودند. نیز واژه مشروطه را ریشه شرط گرفتند و به‌عنوان یک رژیم ضداستبداد معنا کردند.واژه مشروطه برای حکومتی به کار برده شد که براساس قانون‌اساسی و نظام پارلمانی بنیاد گردد و آن واژه از آن جهت در ایران متداول شد که قرار بود رژیم نو به حدود و شرایطی که قانون‌ معین می‌کرد، محدود باشد.
تقی‌زاده که خود شاهد عینی «انقلاب مشروطه» بوده است می‌نویسد: واژه مشروطه از لفظ فرانسوی "لاشارت" (La Charte) جدا شده است، ولی افزاید واژه لاشارت از اروپا به ترکیه عثمانی و از آنجا به ایران وارد شد. (تقی‌زاده، خطابه، ص ۱۸ و ۵۳)
دکتررضا شفق نیز شاهد عینی انقلاب مشروطه بوده است و عقیده دارد که کلمه مشروطه از ترکیه به ایران آمده و ممکن است ترک‌ها آن را درست کرده باشند که معنی حکومت ضداستبدادی یعنی حکومتی که محدود به شرایطی است از آن بگیرند، ولی به خاطر دارم که در برخی از نوشته‌های ترک‌ها خوانده‌ام که آنها لفظ مشروطیت را از شرط عربی نگرفته بلکه از لاشارت فرانسوی استفاده کردند. این‌گونه اشتقاق‌ها در میان ترک‌ها رایج است. از میان دانشمندان ترک‌شناس "نیازی برکس" و "برنارد لوئیس" واژه مشروطه را از شرط عربی می‌دانند. در سال ۱۹۰۷م./۱۳۲۴ زیر فشار آزادی‌خواهان، واژه مشروطه برای نخستین‌بار در یک فرمان رسمی محمدعلی شاه به کار برده شد. چون در فرمان‌های پیشین مظفرالدین شاه لغت مشروطه یاد نشده بود، شاه جدید ناچار شد که تغییر رژیم ایران را از استبدادی به مشروطیت با ذکر کلمه‌‌ مشروط تأیید کند. (خاطرات و خطرات، ص ۱۴۹). دکترمحمد علی همایون کاتوزیان در مورد واژه مشروطه می‌نویسد: مشروطه واژه فارسی ـ عربی (عربی معجم) است به معنای «شرطی»، «محدود» یا «تعدیل یافته.» خواست مرکزی انقلاب ایران، تأسیس سلطنتی محدود یا تعدیل یافته بود که بزرگ‌ترین دستاورد ـ هر چند ناپایدار ـ انقلاب نیز بود. این به معنای لغو «حکومت زور» و جایگزینی آن با حکومتی بود که مشروعیت‌اش زاییده حمایت مردم بود. ناظم‌الاسلام کرمانی می‌گوید: مشروطه یا جمهوری، مقصود از هر دو، یکی است. چه جمهوری از افراد مشروطه است و مراد از مشروطه، سلطنت‌عمومی و سلطنت‌ملی است. علمای طرفدار مشروطه، یعنی آخوند محمدکاظم خراسانی و هم‌پیمانانش عبدالله مازندرانی و محمدحسین تهرانی که ساکن شهرهای مذهبی و شیعی عراق بودند. «مشروطه» را «اشتراط» تعریف می‌کردند.
در کتاب فرهنگ معین درباره مشروطه می‌نویسد: نوعی حکومت که در آن وضع قوانین به عهده مجلس یا مجلسین (شورا و سنا) باشد و دولت مجری آن قوانین، به‌شمار می‌آید؛ مقابل استبداد. از پس مشروطه نو شد فکرها/ سبک‌هایی تازه آوردیم ما (بهار)
داریوش آشوری در بیان حکومت مشروطه و مشروطیت می‌گوید:مشروطه، رژیم سیاسی یا حکومتی است که دامنه کاربرد قدرت در آن، محدود به حدود قانون است، و به همین دلیل در برابر مفهوم حکومت استبدادی و دیکتاتوری قرار دارد. به عبارت دیگر حکومت مشروطه برابر با «حکومت قانون» یا «قانون روایی» است. همچنین حکومت مشروطه با پارلمان و پارلمان‌داری قرین است. حکومت مشروطه به دو صورت جمهوری و سلطنتی می‌باشد که در اصل از جنبش آزادیخواهی مایه گرفته است.
در کشورهای عربی ، واژه " دستور " و هند و پاکستان لغت " آیین" که هردو فارسی است به جای لفظ کنستیتوشن( ر.ش به کتاب "سخنی پیرامون واژه مشروطه" از عبد الهادی حائری ص۲۱)فرانسه بکار رفته است.نامق کمال اندشمند قرن نوزدهم عثمانی به کرات در نوشته های خود عبارت های دولت مشروطه و "اداره مشروطه "را به معنای حکومت قانونی و غیر استبدادی به کار برده است.کسان دیگری متناسب با شناخت و برداشت خود اقدام به استفاده از الفاظ دیگر نموده اند. مانند "مقیده "معتدله یا "معتدل"و "محدوده"اما درباره اینکه این واژگان چگونه به ایران وارد شد. مسلما باید پس از ایجاد رابطه بین ایران و اروپادر زمان صفویه یا حتی زود تر از آن کسانی از ایرانیان باید با نظام های سیاسی جهان از جمله مشروطه انگلستان آشنا شده باشند.
این افراد را باید بیشتر از همه در میان تجار ، مسافران ، سیاحان ، و درباریان که به دلایل اقتصادی و سیاسی با اروپائیان مراوده داشتند، جستجو کرد .همچنین ارامنه ایران ، قفقاز و عثمانی به فرا گرفتن زبانهای اروپایی و اخذ تمدن جدید در ایران کمک می کردند.تجار ایرانی که به هندوستان و ممالک اروپایی می رفتنددر مراجعت نه تنها کالاهای صنعتی را با خود به ایران می آوردندبلکه آنچه را که می دیدند برای هموطنان خود حکایت می کردند.و آنها را تشویق به رفتن به خارج از کشور می کردند.البته در این میان متعصبان قشری که با تعصب فراوان بر خلاف کلمات پیامبر که سیر در زمین را مدح می شمرد و جود داشتند و با هرگونه سفر به اروپا نه تنها مخالفت که انرا حرام می شمردند.
از اولین دانش آموختگان اروپایی که پس از بازگشت از انگلستان موجبات آشنایی با ایرانیان را با " فکر آزادی و آئین مملکت داری غربی به خصوص انگلستان و پیشرفت اروپائیان " فراهم کرد میرزا صالح شیرازی بود. در همان حال باید او را نخستین ایرانی دانست که از آزادی و "حکومت پارلمانی "سخن گفته است. او زمانی از آزادی و حکومت دست جمعی دم زدکه در ایران حکومت مطلقه از سویی و نادانی و بیسوادی از سویی دیگر رواج داشت.او نخستین بار کلماتی را ذکر کرد و معادل فارسی یرای آنان در نظر گرفت که تا آن زمان کسی آن را نشنیده بود. ترجمه لغات مراکز قانون گذاری انگلستان در برابر کلمه پارلمان انگلیس "مشورت خانه "و به جای مجلس عوام " خانه وکیل الرعایا " و معادل مجلس لردها " خانه خوانین " را قرار داده است . او همچنین از اخذ مالیات و از همه مهمتر درباره نهضت انقلاب و آزادی فرانسه مفصل صحبت می کند.
● مشروطه به معنای لاشارت فرانسوی
تقی زاده و دکتر رضا زاده شفق ، هردو از سیاستمداران و مورخانی بودند که از نزدیک با حوادث دوران مشروطیت برخورد داشتند. آنان در خصوص لفظ مشروطیت اعتقادی دیگر دارند.
تقی زاده با توجه به رویکرد غرب گرایانه اش و اینکه به لحاظ فکری باور نداشتکه در بین اعراب بتوان سراغ کلماتی مانند مشروطه را گرفت ، معتقد است :واژه مشروطیت از لفظ فرانسوی لاشارت جدا شده نه ازلفظ عربی شرط.نامبرده همچنین می افزاید که لفظ لاشارت از اروپا به ترکیه راه یافت ودر آغاز از آن ، لفظ مشروطیت را ساختند و بعد از آن وارد ایران شد. دکتر رضا زاده شفق نیز با عقیده او موافق است و در این رابطه مطالب بیشتری را توضیح داده است و می گوید : کلمه مشروطه از ترکیه وارد ایران شده است و ممکن است ترکها آن را درست کرده باشند که به معنی حکومت ضد استبدادی یعنی حکومتی که محدود به شرایطی است را از آن بگیرند ولی به خاطر دارم که در بعضی از نوشته های ترکها خوانده که لفظ مشروطیت را از لفظ عربی نگرفته، بلکه از لاشارت فرانسوی اقتباس کرده اند.
مرحوم دهخدا نیز از جمله کسانی است که اعتقاد دارد این کلمه را عثمانیان از کلمه فرانسوی لا شارت ساخته و بصورت اسم مفعول عربی در آورده اند.نظیر آنچه عرب زبانان با اسم های فارسی و ترکی ساخته اند. به هر حال نظر دهخدا لفظ مشروطیت و مشروطه به معنی حکومت قانونی نه در عربی استفاده می شد ونه در زبان فارسی بلکه بوسیله ترکان عثمانی وارد زبان فارسی شده است.
● ارتباط لاشارت و شرط
این نکته را نباید فراموش کنیم که بعضا دیده شده واژه سازان ترک از چسباندن بسیاری از واژه های فارسی به عربی کلمات جدید بو جود آورده اند.تا به این وسیله پاسخگوی نیازهای دولت عثمانی به عنوان حکمران جهان اسلام باشند.و به همین دلیل این احتمال وجود داردکه آنان یک واژه فرانسوی مانند لاشارت را برداشته و از آن کلمه مشروطه را ساخته باشند.
از این گذشته طهطاوی متفکر مشهور قرن سیزدهم مصر به اروپا در کتاب خاطرات سفر خود بارها به کلمه مشروطه اشاره می کند.او در سال ۱۲۴۲ ق به عنوان سر پرست مذهبی دانشجویان مصر به دستور محمد علی، خدیو وقت مصر عازم فرانسه گردید، ضمن انجام وظایف محوله به مطالعه پیرامون اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی فرانسه پرداخت. در این میان قانون اساسی فرانسه را در سال ۱۲۳۰ق. به عربی ترجمه کرد وی در باره آن در کتاب خاطرات خود می نویسد :" کتابی ..... که حاوی قانون اساسی فرانسه است لا شارطه نامیده می شودکه در زبان لاتین به معنای یک پاره کاغذ است . از این واژه ترجمه آزاد شد و سپس به مکتوبی اطلاق گردید . که حاوی احکام مفید باشد . بنا براین ما آن را برای شما یاد می کنیم.اگر چه بیشتر در آین کتاب آمده است نه در کتاب خدای تعالی و نه در سنت رسول الله موجود است. این را می آوریم تا بدانند چگونه خرد مردم فرانسه حکم می کند به این که دادو انصاف از وسایل آبادی کشورها و سبب آسایش مردم است."
● پایان گفتار
پیشرفت اروپائیان در عرصه های گوناگون ، که نتیجه سهیم شدن مردم در سیاست ، اقتصاد و امور اجتماعی بود برای آنان از جذابیت خاصی برخوردار بود.از طرفی دیگر ضعف و زبونی حاکمان آنها در مقابله با دولت های خارجی و در عوض زور گویی و گردان فرازی برای توده های مردم در داخل ، موجب می گردید که مردم از حکام ناراضی باشند.
بسیاری از روشن فکران ایرانی به این نتیجه رسیده بودند که یکی از مهمترین علل عقب ماندگی آنان ، ساختار فرسوده حکومتی می باشد. آنان برای حفظ حکومت خود به مانعی در مسیر اصلاحات تبدیل شدند و به گروه های دیگر اجازه مشارکت نمی دادندچون حکومت امکان تطبیق شدن با شرایط روز را نداشت ، از این رو باید اصلاح می شد.نخستین گام برای اصلاحات محدود کردن نقش حاکم یا سلطان در امر حکومت بود.
دکتر نوائی معتقد است "مشروطه" برداشت ترکانه ای است از یک کلمه عربی برای مفهوم فرهنگی و ترجمه ای است از شرط عربی برای حکومت دموکراسی . هرچند در فرمان های مظفر الدین شاه کلمه مشروطه نیامده است.اما ظاهرا این کلمه و مفهوم دقیق آن برای برخی از ایرانیان روشنفکر مشخص بوده است.. پیش از انقلاب این کلمه در کتابها و نوشته وجود داشته است. برای مثال "مغبث السلطنه"(کتاب ایران و جهان ، نامه های یوسف مغبث السلطنه ص ۷۴ به نقل از عبدالحسین نوائی )که مرتبا با رضا قلی خان مافی (نظام السلطنه مافی) مکاتبه داشته است. در نامه ای به مورخه ۲۱ذیحجه ۱۳۲۲می نویسد :"دیروز شنیدم که سلطنت روسیه مشروطه شده استو راست و دروغ معلوم نیست". در پایان باید گفت که آنچه باعث این همه اختلاف گردید نوع برداشت افراد از این کلمه بوده است که به دو گروه عمده تقسیم می شدند:گروهی که به جدایی سیاست از دیانت می اندیشیدند و گروهی که سیاست و دیانت را یکسان گرفته و معتقد بودند که نهادهای سیاسی باید در خدمت اجرای آموزه های دینی باشند . روشنفکران ایرانی و حتی توده مردم ایران که برای زیارت عتبات و عالیات و برا ی زیارت حج به خاک عثمانی وارد می شدند ، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر تحولات عثمانی قرار می گرفتند و در موارد فراوانی از آنان الگو برداری می کردند.
بنابراین دور از انتظار نیست که آنان در مورد استفاده از این واژه تحت تاثیر "ترکان"قرار گرفته باشند.
قابل ذکر است این مقاله فقط به شرح ادبی و تاریخی واژه مشروطه پرداخته است و از نظر سیاسی از موضوع به دور می باشد.
علی معروفی
منابع:
۱ـ انقلاب مشروطه ایران، ادوارد براوان، ‌ترجمه مهری قزوینی، انتشارات کویر، تهران ۱۳۷۷، صص ۱۹ـ۱۷.
۲ـ همان ص۴۳.
۳ـ انقلاب مشروطیت، زمینه‌های فکری، عباس امانت، صص ۴۸ـ۴۵.
۴ و ۵ ـ همان.
۶ـ اطلاعات سیاسی ـ‌ اقتصادی (ویژه مشروطیت)، عبدالهادی حائری، صص ۳۹ـ۳۴.
۷ـ فکر آزادی، فریدون آدمیت،‌ ص ۶۶.
۸ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، همان.
۹و۱۰و۱۱ـ همان.
۱۲ـ اقتصاد سیاسی ایران (از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی)،‌ دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان، ص ۱۰۱، نشر مرکز، سال ۱۳۷۹.
۱۳ـ تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی.
۱۴ـ انقلاب مشروطیت، همان.
۱۵ـ فرهنگ دکتر معین.
۱۶ـ دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، صص ۱۴۳ـ۱۴۲.
ماهنامه چشم انداز ایران
و مرکز اسناد انقلاب اسلامی