یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گلوریا - GLORIA


گلوریا - GLORIA
سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : لی‌ریچ و گاری فاستر
کارگردان : سیدنی لومت
فیلمنامه‌نویس : استیون انتین، بر مبنای فیلم‌نامه‌ای نوشتهٔ جان کاساوتیس
فیلمبردار : دیوید واتکین
آهنگساز(موسیقی متن) : هوارد شور
هنرپیشگان : شارون استون، جرمی نوردم، کتی موریارتی، جین لوک فیگه‌روا، مایک استار، ساریتا چودهوری، میریام کولون و جرج ک. اسکات
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۸ دقیقه


̎گلوریا̎ (استون) پس از گذراندن سه سال زندان به خاطر جرمی که در واقع محبوبش، ̎کوین̎ (نوردم) مرتکب شده، آزاد می‌شود. اما ̎کوین̎ حاضر به پرداخت سهم ̎گلوریا̎ از پول دزدی نیست. ̎گلوریا̎ نیز برای انتقام پسربچه‌ای هفت‌ساله به نام ̎نیکی̎ فیگه‌روا) را که خانواده‌اش توسط دار و دستهٔ ̎کوین̎ قتل عام شده‌اند، زیر پر و بال می‌گیرد و فرار می‌کند. دار و دستهٔ ̎کوین̎ به‌دنبال حساب‌های مالی و اسامی پلیس‌ها و سیاستمداران فاسدی که با تبه‌کاران ارتباط دارند، بوده‌اند. و حالا همهٔ این اطلاعات بر روی یک دیسک کامپیوتری در اختیار ̎نیکی̎ است...
● در ۱۹۸۰ کاساوتیس گلوریا را ساخت که ̎ژانری̎ترین فیلمش بود و در آن جینا رولندز سابقاً دم‌خور با دنیای تبه‌کاران، طی تلاش برای نجات جان پسربچه‌ای که تنها بازماندهٔ قتل عام یک خانواده بود، رابطهٔ جالب و شبه‌مادرانه‌ای با پسرک برقرار می‌کرد. این الگو، با تعویض جنسیت دو شخصیت اصلی و سر و صدا و خودنمائی بیشتر، به لیون (لوک بسون، ۱۹۹۵) منجر شد که پایان تلخ‌تری داشت. لومت گلوریای کاساوتیس را با گذاشتن استون به‌جای رولندز، دوباره ساخته است و عجیب آنکه در عنوان‌بندی‌اش، هیچ ذکری از فیلم اصلی به میان نمی‌آید. این‌که اصلاً بی‌هیچ ضرورتی، فیلمی که متعلق به گذشتهٔ دور نیست را بازسازی کنند، خود توجیه‌ناپذیر است و این‌که نتیجه‌اش، چیزی تا این حد خسته‌کننده و بی‌روح باشد، عصبی‌کننده. پس از قتل اعضاء خانوادهٔ پسربچه، موتور روایت خاموش می‌ماند. نه تعلیقی در کار است و نه تکانی. همان صحنهٔ اولیه‌ای که استون پسربچه را از آپارتمان تبه‌کاران و در حضور چندین آدم قاعدتاً حرفه‌ای، نجات می‌دهد، ناشی‌گری محض در پرداخت، لومت را لو می‌دهد و کار را به ناباروری و دل‌سردی می‌کشاند. از آن به بعد کشان‌کشان و پر از سکته، فیلم رنجش‌های اضافی میان زن و پسرک را امتداد می‌دهد. استون صرفاً زیادی جوش می‌زند و غرغر می‌کند و این کارش خیلی زود مایهٔ بیزاری می‌شود. در آن سوی قضیه، تبه‌کاران و آدم‌های فرعی هم کلیشه‌های نامرغوبی هستند که لومت و فیلم‌نامه‌نویسش ظاهراً حوصلهٔ گردگیری‌شان را ندارند (آدم واقعاً افسوس می‌خورد که آخرین نقش سینمائی اسکات بزرگ باید در این فیلم باشد).


همچنین مشاهده کنید