سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

قصری نو بسازیم


قصری نو بسازیم
باید واقع بین بود و پذیرفت كه تیم ملی كشورمان با دومین جام جهانی فوتبال هزاره سوم وداع كرده است. خوب چه می شود كرد. حالا بحث داغ نقد و چانه زنی بر ضعف های تكنیكی و تاكتیكی تیم ملی فوتبال در هر رسانه ای به چشم می خورد.
در این مدت كه برنامه ها و ویژه برنامه های دیداری و شنیداری با عنوان نقد عملكرد تیم ملی آغاز شده است كمتر كسی پدیده های اجتماعی و فرهنگی را در عدم نتیجه گیری فوتبال ملی دخیل كرده است درحالی كه می توان عدم تعادل روحی، عدم نقد پذیری و اصرار بر منیت در بازی فوتبال را دلایلی بر ضربه پذیری این رشته ورزشی دانست.برزیل زیبا بازی می كند. ستاره های بزرگی هم دارد. اما به اعتقاد شما همه اینها برای نتیجه گیری یك تیم كافی است؟
كدام بازیكن شایسته ای را می شناسید كه در آن ترافیك ستاره باران برزیلی ها به یك باره از تیم ملی كشورش برای اینكه رونالدو نخواسته یا اینكه رونالدینیو از قیافه اش خوشش نمی آید، حذف شده باشد.وقتی دومنك در فرانسه و پكرمن در آرژانتین از دعوت پیرس و زانتی سر باز زدند مطبوعات و رسانه های این دو كشور آتش بازی راه انداختند كه بیا و ببین. اما ما با ستارگان بی شماری چنین كرده ایم كه عاقبتش همین نتایج را رقم زده است. این روزها در همین برنامه آخر شب شبكه سه بازی ایران- یوگسلاوی را نشان می دهند و حسرت بازی زیبای ایران را می خورند. در آن بازی طالبی كه بعدها ترسو بودنش كار دستش داد به نیما نكیسا اعتماد كرد و در بازی اول بازی اش داد، او هم انصافاً خوب ظاهر شد.
اما جواب حضور خوبش، با تحقیرهایی همراه شد كه نكیسا شوت گیر خوبی نیست و نباید باشد، حالا نكیسا كجاست؟ (او در فصل گذشته لیگ برتر تنها نود دقیقه بازی كرد) نكیسا وقتی در فرانسه برای ایران به میدان رفت بیست و پنج سال داشت و می توانست در سی و سه سالگی هم دروازه بان ایران باشد. مگر بارتز، كیسی كلر، اسوالدو سانچز، فان درسار و كاواگوچی از فضا آمده اند كه در سه دوره گذشته جام جهانی دروازه بان فیكس تیم هایشان بودند. پس نكیسا چرا حذف شد؟ چون خواستیم یكی مثل عابدزاده پیدا كنیم.
گشتیم و پیدا نكردیم. (البته نباید از ارزش های هادی طباطبایی و پرویز برومند كاست و فراموش كرد كه طباطبایی همان دروازه بانی بود كه پس از مسابقه دوستانه ما برابر دانمارك پیتر اشمایكل عملكرد او را ستود.) بعد هم بلاژویچ آمد میرزاپور را كشف كرد و او چهار سال است از جایی كه ایستاده پایین نیامده است. واقعاً انصاف است كه ما با واقعیت ها اینگونه سر ستیز داریم؟ شوت گیر نبودن نكیسا سبب حذف ناجوانمردانه او و تمام كسانی شد كه شایسته بودند دروازه بان ما باشند.نقایص و اشتباهات میرزاپور در چند سال گذشته جبران ضعف های دیگر دروازه بان ها را كرده است.
در بازی با پرتغال گزارشگر آنقدر از میرزاپور تعریف و تمجید كرد كه یادمان رفت او دارد به وظایفش عمل می كند و صدالبته از صدها وظیفه تنها به چندتای آنها. ضریب هوشی بالا، شجاعت و ریسك پذیری مهمترین و بارزترین وظایف دروازه بان است. حالا شما قضاوت كنید كه گلی كه ما از پرتغال دریافت كردیم مهارناشدنی بود یا گلی كه مكزیك از آرژانتین پذیرفت؟ در اولی دروازه بان با چشمانش توپ را تعقیب كرد و در دومی سانچز تا آخرین توانش به سمت توپ یورش برد.این عدم تعادل در انتخاب و تصمیم گیری است كه یكی را با تحقیر حذف می كند و دیگری را تا مهمترین رویداد جهان همراهی می كند.استفاده از ادبیات متناقض و عدم نقد پذیری را می توان عامل دیگری در عدم نتیجه گیری تیم ملی ایران دانست.
برانكو، میرزاپور، دایی، نصرتی، نكونام و هر شخص دیگری كه در این سال ها به تیم ملی ایران راه یافته اند و یا هدایت آن را برعهده داشته اند اگر بارها ضعیف و دور از انتظار ظاهر شدند، هرگز، هرگز و هرگز تلاشی برای پذیرفتن اشتباهات خود نكردند و تنها با استفاده از ادبیاتی متناقض و توجیه اشتباهات خود بر كرده خود اصرار ورزیده اند.
وضعیت برانكو در میان آنها كمی متفاوت است، او به عنوان راهبر و هدایت كننده به عنوان عمل گرا در امور و اصول فنی بلكه در رواج روندی غلط و غیراخلاقی به آنها هم كه اشتباهاتی مرتكب شده بودند آموخت كه مثل او باشند.
هرچند كه علی كریمی پس از بازگشت تیم ملی به ایران این سنت را شكست.البته اتمسفر و محیطی كه برانكو ایوانكوویچ در آن رشد كرده است چنین می طلبد. نوع نگرش و ادبیات روس ها و نژاد اسلاوها همین گونه است. آنها شانس، بداقبالی، بدبودن هوا، سر بودن زمین و دلایلی از این دست را در عدم نتیجه گیری شان ضرب می كنند و می گویند:«البته ما خوب بودیم، اما بدشانسی هم چاشنی كارمان شد و نتیجه به نفع تیم مقابل رقم خورد.»
آموزش و رواج چنین ادبیاتی كار را به آن جا رساند كه میرزاپور پس از شكست ایران مقابل مقدونیه كلی از رسانه ها شاكی شود كه «چرا از من انتقاد می كنید؟» اما این تنها درباره میرزاپور و تیم ملی صدق نمی كند. مدیریت فوتبال در زمان سپری شده بارها و بارها با انكار و عدم نقدپذیری نظر خود را بر جامعه و رسانه ها تحمیل كرد و در پاره ای از موارد كارشان به فحاشی هم كشید.در نتیجه این نوع ادبیات متناقض و عدم نقد پذیری با ایجاد شكافی عمیق میان دوستداران واقعی فوتبال كار خودش را كرد.
آخرین نكته ای كه می توان در عدم نتیجه گیری ایران پر اهمیت قلمداد كرد منیت و تكروی بازیكنان و كادری است كه هدایت آنان را برعهده داشتند. در چند بازی كه تیم ایران انجام داد، بارها دیدیم كه چند بازیكن برای ثبت ركورد گلزنی در جام جهانی یك باره می خواهند كه از تمام موانع عبور كنند و خودشان را مطرح سازند. این موضوع هم نكته جالبی است كه در چنین میدان حساسی آدم هایی پیدا می شوند كه خودشان را محق می دانند و می خواهند ستاره ای باشند تنها و بی همتا. هرچند كه نگارنده معتقد است كار از كار گذشته و دیگر كاریش نمی شود كرد. اما نمی توان از مواردی كه به آنها اشاره شد چشم پوشی كرد.
مهدی عزیزی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید