یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
غلاف تمام فلزی - Full Metal Jacket
سال تولید : ۱۹۸۷
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : استنلیکوبریک
کارگردان : کوبریک
فیلمنامهنویس : گوستاو هَسفورد، مایکل هر و کوبریک، برمبنای رمانی نوشته هسفورد.
فیلمبردار : داگلاس میلسام.
آهنگساز(موسیقی متن) : آبیگیل مید.
هنرپیشگان : ماتیو موداین آدام بالدوین، وینسنت دونوفریو، لی ارمی، دوریان هروود، آرلیس هوارد، کیران جکینیز، کوین میجر هوارد، اد اوراس، جان تری و جان استفورد.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۶ دقیقه.
واحد جذب نیرویِ نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را میپذیرد و برای آنان نامهای جدید انتخاب میکند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) میگوید، و با خشونت و بددهنی به آنان میفهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند. یکی از داوطلبان، سرباز چاقی به نام «لارنس» که «هارتمن» او را «گومر پایل» کمک کند، اما در مقابل خشم و نفرت دیگر همقطارانش نسبت به «پایل»، تسلیم میشود. تا اینکه یک شب همه گروه «پایل» را کتک میزنند. از این پس او مثل مردههای متحرک از دستورات «هارتمن» اطاعت میکند و با اسلحهاش (که همه دستور دارند نامی دخترانه بر روی آن بگذارند) صحبت میکند. در اینجا، «هارتمن» عصبانی مداخله میکند، «پایل» ابتدا به او شلیک میکند و بعد اسلحه را سمت خودش میگیرد. 1968. «جوکر» بهعنوان گزارشگر مجله «استارز اند استرایپس»، همراه با عکاس مبتدیاش، «رافترمن» (کوین میجر هوارد) به ویتنام میرود. بعد از حمله ویتکنگها و ویتنام شمالیها، آن دو به شهر هوئه میروند و در آنجا، «جوکر» دوباره «کابوی» را میبیند که اکنون در یکی از جوخههای نیروی دریائی مشغول خدمت است. فرمانده جوخه، «ستوان تاچداون» (اوراس) کشته میشود و بعدتر وقتی خبر میرسد که اطراف رود پرفیوم از ویتنام شمالیها پاکسازی شده، جوخه برای شناسائی به آنجا میرود. اما سردستهشان، «ارل دیوانه» (جکینیز) با یک تله انفجاری کشته میشود و «کابوی» کنترل اوضاع را در دست میگیرد اما تیراندازهای کمین کرده به جوخه حمله میکنند و دو نفر از افراد گروه به دشت مجروح میشوند. بعدتر خود او هدف حمله یک تیرانداز یک زن قرار میگیرد و کشته میشود. اما سرانجام زن به دام میافتد و «رافترمن» به او شلیک میکند. زن که به شدت زخمی شده، التماس میکند تا او را بکشند و بالاخره «جوکر» این کار را میکند.
* کاوشی هستی شناسانه و فیلسوفانه، این بار در جنگ ویتنام، که با نگاه ضد انسانگرایانه همیشگی کوبریک و حس نوسالژیک تازه او نسبت به دهه 1960 نیز همراه شده است. نمایشی از تهی و بحرانی شدن فردیت مردانه در دلِ یک پادگان آموزشی با به تعبیری نمایش بحران «مردانگی» و شمایلهای مردانه هالیوود که از مایههای محوری سینمای دهه 1980 آمریکا نیز هست؛ دست انداختن جان وین در طول فیلم و کوشش عذابآور و مرگبار گروهی سرباز برای کشتن یک زن تکتیرانداز ویتکنگ، در همین راستاست. دوربین کوبریک مثل همیشه در حال حرکتهای شگفتانگیز است، اما اینجا پذیرفتنیتر و بجاتر از نمونههای پیشین، موفق میشود حس «تکنولوژی کشتار» را در مخاطبش برانگیزد. تأثیرپذیری تا حد تقلید کوبریک از سبک بصری خشن و تعزلی سام پکینپا در صحنههای جنگ و تبدیل کشتارِ جنگی به یک باله تعزلی، حسی نمایشی، دروغین و جعلی را از مفهوم جنگ ایجاد میکند
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
دولت حجاب سیستان و بلوچستان مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی امام خمینی سیدابراهیم رئیسی
آتش سوزی پلیس تهران قتل شهرداری تهران وزارت بهداشت سیل کنکور فضای مجازی پایتخت سازمان سنجش خانواده
خودرو دلار هوش مصنوعی قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا ارز مسکن تورم
سریال تلویزیون مهران مدیری سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی فوتسال آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس سپاهان لیورپول
تبلیغات ناسا اپل سامسونگ فناوری نخبگان بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل