یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آمار کورد - Amarcord


آمار کورد - Amarcord
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : ایتالیا و فرانسه
محصول : فرانکو کریستالدی
کارگردان : فدریکو فلینی
فیلمنامه‌نویس : تونینو گوئرا و فلینی
فیلمبردار : جوزپه روتونو
آهنگساز(موسیقی متن) : نینو روتا
هنرپیشگان : پوپلا ماجو، ماگالی نوئل. آرماندو برانچا، چیچو اینگراسیا، ناندینو اورفئی، لوئیجی روسی، برونو تسانین، ماریا آنتونیتا بلوتزی، یوسیانه تانتسیلی و جان‌فیلیپو کارکانو.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۷ دقیقه.


شهر کوچکی در ایتالیا، دوران حکومت فاشیست‌ها. پایان زمستان با ورود قاصدک‌هائی سفید رنگ اعلام می‌شود. در میدان شهر به مناسبت جشن آغاز بهار، آتش بزرگی برافروخته می‌شود و یکی از اهالی محل از تاریخچه آنجا می‌گوید. «وُلپینا» (تانتسیلی)، خیابان‌گرد شهر در طول ساحل قدم می‌زند و با بعضی از کارگران ساختمانی از جمله «اورلیو بیوندی» (برانچا) مغازله می‌کند. سر میز شام، «اورلیو»، برسر پسر نوجوانش، «تیتا» (تسانین) به‌خاطر بی‌کار گشتن‌اش فریاد می‌کشد و بعدتر مادرش، «میراندا» (ماجو) او را برای اعتراف نزد کشیش می‌فرستد. اما «تیتا» در آنجا از خاطرات و تصوراتش از زنان شهر می‌گوید. گردهم‌آئی فاشیست‌ها برای خوش آمدگوئی به یک مقام عالی رتبه برپا می‌شود. همین شب پلیس به گرمافونی که از برج کلیسا، ترانه‌ای ضد حکومتی پخش می‌کند، شلیک می‌کند. «میراندا» که شرکت «تیتا» در تظاهرات را منع کرده، باعث می‌شود تا پلیس به شدت از «اورلیو» بازجوئی کند. در گراند هتل شهر، «گرادیسکا» (نوئل)، یک ستاره جذاب محلی، دیداری پنهانی با یک نجیب‌زاده دارد و یک فروشنده دوره‌گرد به محفل زنان یک عرب دعوت می‌شود. خانواده «تیتا»، «عمو تئو» (اینگراسیا) را از آسایشگاه روانی به ییلاق می‌برند. در توقفی برای ناهار، «عمو تئو» بالای درخت می‌رود و تقاضای یک زن می‌کند تا اینکه یک راهبه زن کوتوله او را پائین می‌آورد. بیشتر مردم شهر برای تماشای یک اقیانوس پیمای عظیم مسافربری با قایق‌های‌شان به دریا می‌روند. زن عظیم‌الجثه‌ای که در دهکده تنباکو می‌فروشد (بلوتزی) از «تیتا» برای مغازله دعوت می‌کند اما «تیتا» پس از دیدار بیمار و بستری می‌شود. مردم از سینمای دهکده خارج می‌شوند تا بارش برف را ببینند و بعد همه برف‌بازی می‌کنند. در اینجا «تیتا» و پدرش به دیدن «میراندا» در بیمارستان می‌روند. «میراندا» می‌میرد و مراسم خاک‌سپاری انجام می‌شود. با ورود دوباره قاصدک‌ها به دهکده، «گرادیسکا» برای ازدواج با یک پلیس محلی آماده می‌شود.
* فیلم یک طرح داستانی مشخص را در پیش نمی‌گیرد تا با تمرکز بر رویدادهای اصلی و مرتبط، روایتی خطی را به تصویر بکشد. فلینی با کسانی که فیلم را خودسرگذشت‌نامه‌ای می‌دانند مخالف است. اما فیلم در واقع نوعی یادآوری دوران نوجوانی و جوانیِ گذشته است و عنوان آن نیز در گویش رُمی، «یادم می‌آید» معنی می‌دهد. پس مجموعه تصاویری که او ارائه می‌دهد، بیان سفری نوستالژیک به ایتالیای دهه 1930 است و هر اپیزود آن کاریکاتوری صمیمانه، خنده‌دار، غم‌انگیز یا حتی مستهجن درباره عشق، زندگی خانوادگی، سیاست و سکس است.


همچنین مشاهده کنید