چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
بازگشت به خانه مادری
امسال با مطرح شدن فیلم «مرحومان» (Departuers) سینمای ژاپن بار دیگر احیا شد؛ فیلمی که یوجیرو تاکیتای ۵۴ ساله ساخت و موفق شد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان سال ۲۰۰۹ را از آن خود کند. مرحومان یک درام اجتماعی و شاید کمی تا قسمتی فردی باشد که اگرچه ابتدا به ساکن زیباشناختی منفعلانهای دارد، اما با شکلگیری داستان فیلم، رفتارشناختی و معناشناختی پرشکوهی را به تماشاگر ارائه میکند.
● کوچ بیبازگشت!
مرحومان (با عنوان اوریژینال:okuribito) ، فیلمی است با مفاهیم کاملا عادی، اما جدی و بیان آسیبشناسیهایی که گریبانگیر بیشتر جوامع صنعتی میشود. گرفتاریهایی که کشورهای در حال توسعه نیز با آن مواجهاند و مهمترین آنها مقوله بیکاری است. ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم بازگو کننده این ناهنجاری است. یک نوازنده جوان ارکستر که هنرمندی متوسط است، بیکار میشود و ۲ راه پیش رو دارد یا غرق در توهمهایش شود و روز به روز به افسردگیاش اضافه کند و منفعلانه خودش را قربانی زمانه بداند و ناکامیاش را با چسباندن اتیکت هنرمند و روشنفکری که حقش بسیار بیش از این است توجیه کند یا اینکه آستینها را بالا بزند و کاری کند کارستان؛ یعنی هم ذهنش را از انفعال خارج کند و هم اینکه تصمیمی عملی بگیرد. چیزی که با یک کوچ اساسی ممکن است به دست بیاید. بازگشت داگو همراه همسرش میکا به شهرشان یاماگاتا همین کوچ بزرگ است. او به منطقهای میرود که برخلاف توکیو، نه تنها هنوز سنتهای هزاران ساله ژاپنی مفهوم حقیقی دارند که بدون آنها اصلا نمیتوان زندگی کرد.
همین فرهنگ و سنت اگر چه ابتدا به ساکن ممکن است انزواگرایانه جلوهگری کنند اما در ادامه داستان و روند شکلگیری فیلم بیان کننده عشق حقیقی، آرامش و ثبات هستند. داگو به کارش ایمان پیدا میکند و اگر چه هرگز از موسیقی دور نمیشود، اما در مییابد زندگی در ناکجا آباد اگر هدفمند باشد؛ آنجا هم میتوان با آرامش و ثبات روزگار گذرانید.
● یادداشت سنگی
کاراکتر داگو کوبایاشی در سناریوی کوندو کویاما نشان واضحی است از نسل حاضر و نمایندهای از جوانان ژاپنی که میروند به ۳۰ سالگی برسند، اما هیچ چیزی از کشور و فرهنگ خود نمیدانند. یوجیرو تاکیتا که خود را وامدار بزرگان سینمای ژاپن بویژه یاسوجیرو اوزو میداند با ساخت مرحومان باز هم این وابستگی سینمایی را نشان میدهد. جالب این که مانند اوزو که همواره در آثارش طنز مستتر یا حتی گاهی طنز هتاک به وفور یافت میشود، تاکیتا نیز هرگز از طنز کلامی و تصویری غافل نیست.
در سکانس ساحل هنگامی که داگو بالاخره به آرامش و ثبات رسیده، سنگی کوچک را کف دست میکا میگذارد و میگوید در این منطقه وقتی هنوز نوشتن مرسوم نبود اظهار علاقه با فرستادن سنگهای زیبا صورت میگرفت.
نامههایی با سنگهای کوچک و بزرگ و اضافه میکند من باید یک کوه کف دستت بگذارم یا در سکانسی که میکا برای اولین بار میفهمد داگو در کار کفن و دفن است و به مرده دست زده، با وحشت او را میراند و میگوید: به من دست نزن. نماهای ساحل و عبارت یادداشت سنگی. اولین جسدی که داگو با آن کار میکند و بلافاصله به حمام میرود، از این دست طنزهاست که به دل مینشیند. به موازات همین صحنهها، گفتارهای تراژیک و نماهای دردآور و جزییات مربوط به آنها را تاکیتا بسیار ظریف کار کرده است. اولین مردهای که داگو با آن روبهرو میشود مردی است که مدتی از مرگش میگذرد، ولی این صحنه تاثرآور را تاکیتا با غش کردن داگو یا مصیبت او و ساساکی برای این که جسد را داخل تابوت بگذارند. به همان طنز مستتر تبدیل کرده است یا در سکانسی که داگو یک طفل خردسال را کفن میپوشاند با تکیه بر انواع رنگهای روشن چشمنواز حداقل به صحنهای روحانی تبدیل میکند. نمایش چندباره شکوفههای صورتی درختهای گیلاس، ویولون سل زدن داگو بر بالای تپه مشرف به یاماگاتا همگی در تدوین فیلم به گونهای گنجانده شده که صحنههای تاثرآور حس و حال روحانی و معنوی تازهای به تماشاگر بدهد.
تاکیتا همان کاری را میکند که مرشدش اوزو طی دوران حرفهایاش و در ۵۳ فیلمی که ساخته به جدیت دنبال آن رفته است. به قول تاکیتا بسیاری از فیلمسازان پیشین این المانهای فرهنگی را در کارهایشان میگنجاندند. از این روست که مردمان ژاپن هنوز هم یاسوجیرو اوزو را کارگردانی میشناسند که فقط برای ژاپنی جماعت فیلم میساخت.
به زعم او شیوه آمریکایی به اضافه حس فرانسوی معجون غریبی است که به سنتها و فرهنگ ژاپنیها وارد شده است. تاکیتا که ۴ بار نامزد دریافت جایزه سال آکادمی فیلم ژاپن بوده و یک بار هم (برای همین فیلم مرحومان) آن را کسب کرده در آثار قبلیاش نیز به همین فساد فرهنگی اشاره کرده و جالب این که زبان آثارش نیز همین بهرهگیری از طنز مستتر در داستانهایش بوده است. شهری که هرگز نمیخوابد محصول ۱۹۹۳، شاه جوان محصول ۲۰۰۱، وقتی آخرین شمشیر فرو میافتد یا فیلم ساخت ژاپن محصول ۱۹۹۳ که یک کمدی درام ماجراجویانه بود، همگی چنین مضامینی در بستر خود داشتند. مرحومان به گونهای پیرو اندیشهها و فلسفه اوزوست. فلسفهای که میگوید، آرامش و ثبات در یک خانواده ژاپنی فقط با جریان داشتن فرهنگ و سنت ژاپنی در خون آنها به دست میآید. مدرنیته را باید با توجه به نیازهایمان باور کنیم تا به کارمان بیاید و الا اولین چیزی که رخ مینماید، تضاد است و وقتی تضاد باشد آن وقت است که آن حس لعنتی شیوه آمریکایی به اضافه حس فرانسوی، به اشتباه باز هم نسخه شفابخش تلقی میشود؛ به جای این که منشا و منبع این بر هم خوردن آرامش و ثبات همین شیوه و حس وارداتی شناسانده شود.
مهدی تهرانی
منبع : روزنامه جامجم
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران رهبر انقلاب مجلس مجلس شورای اسلامی خلیج فارس بابک زنجانی دولت دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان
معلم شهرداری تهران تهران هواشناسی پلیس آموزش و پرورش سیل قوه قضاییه فضای مجازی سلامت دستگیری شورای شهر تهران
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی ایران خودرو دلار سایپا چین قیمت طلا بازار خودرو تورم کارگران
مسعود اسکویی تلویزیون سریال دفاع مقدس سعید آقاخانی موسیقی سینمای ایران فیلم نون خ تئاتر رسانه ملی کتاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
وزیر ارتباطات اینستاگرام تبلیغات اپل گوگل ناسا نخبگان همراه اول آیفون ویروس
دیابت کاهش وزن پرستار ویتامین قهوه خواب بیماری بارداری