پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تحولات لبنان؛ انتفاضه ای برای دموکراسی


تحولات لبنان؛ انتفاضه ای برای دموکراسی
«چنانچه كسی بخواهد تظاهرات و تحصن فعلی معارضان لبنان را تنها فقط به عنوان یك رخداد داخلی در این كشور تلقی كند و دیگر ابعاد این تجمع گسترده مردمی در مركز بیروت را نبیند، بی شك یا مرتكب اشتباه شده است یا این كه فاقد بینش سیاسی لازم است. حادثه ای كه در حال حاضر در لبنان رخ می دهد حادثه ای است كه می توان گفت نه تنها هیچ یك از كشورهای عربی بلكه به جرأت می توان گفت كل خاورمیانه نیز شاهد حركت این چنینی برای برقراری و تثبیت دموكراسی نبوده است.»
روزنامه السفیر -چاپ لبنان- در ارزیابی اقدام اخیر گروه های معارض لبنانی با تیتری تحت عنوان لبنان «انتفاضه ای برای دموكراسی» می نویسد: «در كشوری كه ملت آن در طول تاریخ پر افتخارش ثابت كرده است مقتدرتر از حكومت های خود عمل كرده است، امروز این ملت بار دیگر درصدد به ثبت رساندن تحولی دیگر، افتخاری دیگر و پیروزی دیگر به حركت در آمده است.
مطمئنا این تحول تاریخی در لبنان آن طوری كه آمریكا و مزدوران داخلی این كشور در منطقه می گویند و تفسیر می كنند یك تحول داخلی كم اهمیت نیست، تحو لی كه مختصر به یك خواسته سیاسی یا اجتماعی جزیی و مشخص باشد.
ملت لبنان امروز با آمدن به خیابان ها می خواهند دموكراسی را برای كشور خود رقم بزنند، دموكراسی كه اكنون ملعبه دست قدرت های بزرگ جهان چون فرانسه و آمریكا در لبنان است.» در ادامه این تحلیل آمده است: «از آغاز تاسیس رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه ملت لبنان تاوان سیاست های اربابان این رژیم را می دهد، رژیمی كه بر پایه زور و استبداد در منطقه پا گرفت و با به اشغال در آوردن اراضی فلسطینی، لبنانی، سوری و مصری خود را نگه داشته است. رژیمی كه از آغاز تاسیس خود تاكنون هیچ لغتی جز لغت استعمار و استبداد را نشناخته است و سیاستی جز این سیاست را به كار نبرده است.
تحصن بسیاری از مردم لبنان در میادین و خیابان های این كشور را می توان تجربه تازه ای از یك دموكراسی نامید، دموكراسی ای كه بر خلاف دموكراسی های بسیاری از اروپایی ها و كلا غرب و نیز بر خلاف بسیاری از كشورهای خاورمیانه و در راس آنها كشورهای عربی كه دموكراسی های خود را با زور و استبداد حاكم می كنند، سیاست گفتمان را برای برقراری و تثبیت خود دنبال می كند.» این روزنامه لبنانی در ادامه می نویسد: «دستان پشت پرده همیشه و در طول تاریخ لبنان نقش اصلی را در شعله ور كردن فتنه جنگ های داخلی و بسیاری ازهرج و مرج های امنیتی در لبنان به عهده دارند.
به رغم آن كه دستان پشت پرده لبنان برای بسیاری كشف شده است و نقاب از چهره بسیاری از این مزدوران خارجی در لبنان برداشته شده است اما به دلیل جغرافیای حاكم بر این كشور، این موضوع همیشه به نوعی در حاشیه قرار گرفته است و این افراد در احزاب مختلف لبنانی همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.
بر هیچ كس پوشیده نیست كه عاملان جنگ های داخلی سابق در لبنان در حال حاضر تحت پوشش احزاب سیاسی بسیار مطرحی همچنان فعالیت می كنند و بار دیگر با سیاست های ضد و نقیض خود لبنان را به مسیر جنگ های داخلی دیگری هدایت می كنند.» السفیر در ادامه می آورد: «حمایت كشورهای عربی از دولت سنیوره و انتقاد این كشورها از حركت اخیر معارضان لبنانی در تحصن و تظاهرات جهت براندازی دولت لبنان تنها به این دلیل انجام گرفته است كه این حكام عرب از تكرار چنین تجربه و جریانی در كشورهای خود نگرانند.
به رغم آنكه تحصن و تظاهرات معارضان لبنانی چندمین روز متوالی خود را با آرامش گذراند اما دیدیم كه اولین اقدام برای به تشنج كشاندن این اعتراضات مسالمت آمیز از سوی ایادی استكبار و دستان پشت پرده در لبنان برداشته شد. كشته شدن یكی از تظاهر كنندگان معترض در لبنان می تواند آغاز بسیاری از تشنج ها و درگیری ها در لبنان باشد. دیدیم كه طبق معمول هویت عاملان اصلی این تیراندازی مشخص نشد و هیچ گروهی مسوولیت آن را بر عهده نگرفت بلكه برعكس بار دیگر حزب حاكم از این تحول جدید به سود خود استفاده كرد و احزاب معارض لبنانی را مسوول اصلی این گونه اتفاقات خواند.»
در ادامه این تحلیل آمده است: «مطمئنا به تنش كشاندن تظاهرات فعلی در لبنان به سود اسراییل، آمریكا و پس از آنها مزدوران داخلی و احزاب وابسته به آمریكا و فرانسه خواهد بود زیرا غرق شدن لبنان در درگیری های طوایفی این فرصت را برای آمریكایی ها ایجاد می كند كه بار دیگر نگاه ها را از عراق متوجه منطقه دیگر كند و از این فرصت ایجاد شده به سود وضع خود و نیروهایش در عراق استفاده كند.
شاید هم در هیاهوی اخبار مربوط به بحرانهای داخلی لبنان، كشتارهای مردم فلسطین و نسل كشی های مردم عراق توسط اسراییل و آمریكا در رسانه ای خبری جهان كمرنگ تر شود و كسی از فجایع جاری در این مناطق باخبر نشود. درك عمق فاجعه جاری در لبنان منجر به آن شده است كه كشورهای عربی برای حل این بحران و عدم گسترش آن سریعا وارد عمل شوند و می توان سفر عمرو موسی، دبیركل اتحادیه عرب به لبنان را در این منظور تعریف كرد.»السفیر می نویسد: «ادامه بحران های فعلی لبنان نه تنها به سود كشورهای عربی نیست بلكه نظام های حاكم در این كشورها را نیز تهدید خواهد كرد.
نه قدرت گرفتن اسراییل بواسطه به قدرت رساندن گروه های لبنانی وابسته به تل آویو به سود حكام عرب است و نه به راه افتادن جریان مشابه به جریان فعلی لبنان در این كشورها می تواند به سود منافع نظام های عربی باشد. به رغم آنكه موسی نسبت به اوضاع جاری در لبنان هشدار داده است و تاكید كرده است كه توافق ملی تنها راه حل بحران فعلی در لبنان است اما نمی توان امیدی به میانجیگری اتحادیه عرب برای حل بحرانهای فعلی لبنان داشته باشیم زیرا تجربه ثابت كرده است زمانی كه ایادی غرب در پشت جریان داخلی در منطقه قرار گیرند، میانجیگری طرف های داخلی به خصوص كشورهای عربی كه به نوعی از سیاست گذاری های غرب تبعیت می كنند بی فایده خواهد بود و تنها راهكار و راه حل این گونه بحران ها گفتگوهای احزاب وطوائف لبنانی به دور از تاثیرگذاری ایادی وابسته به غرب است.»
در پایان این تحلیل آمده است: «حزب الله، جنبش امل، حزب ملی آزاد و دیگر گروه ها و احزاب معارض لبنانی بهترین راه حل برای بركناری حكومت نامشروع لبنانی را انتخاب كردند. احزاب معارض لبنانی پیش از آغاز تحصن مسالمت آمیز خود تمامی راه حل های سیاسی و دیپلماتیك لازم را جهت قانع ساختن حكومت لبنان به كناره گیری از قدرت و انجام انتخابات مجدد انجام دادند و پس از شكست تمامی این گفتگوها و به بن بست رسیدن تمام این تلاشها گزینه آخر یعنی تحصن یا به تعبیری دیگر «انقلاب سفید» برای كنار زدن این حكومت ناكارآمد و نامشروع انجام گرفت.
مطمئنا این جریان جدید با توجه به رهبری معقولانه و هوشیارانه ای كه در پشت خود دارد در تحقق اهداف خود یعنی تشكیل حكومت متحد ملی و كنار زدن دولت وابسته ناكارآمد فعلی در لبنان موفق خواهد شد.»
منبع : روزنامه ابرار