یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
هدیه گرانبها
بعد از آن همه دلگیری باید با هدیه ای باارزش به همه فاصله ها پایان می داد. باید چیزی جای آن همه خستگی و ناراحتی را می گرفت، اما خوب که فکر می کرد می دید سرمایه زیادی برای خریدن یک هدیه گرانبها ندارد. غمگین و ناراحت تمام روز را قدم زد. با هر کسی که می شناخت مشورت کرد، اما هیچ کس جوابی شایسته به او نمی داد. نه پس اندازی داشت و نه توانی که از این وضعیت خودش را خلاص کند. یک شاخه گل خرید و راه افتاد. می خواست همه چیز را خالصانه و با صداقت به او بگوید. از این که تنها قدرت خریدن یک شاخه گل را داشت، احساس ناراحتی می کرد. کناری ایستاد و نگاهش را روی زمین انداخت. شاخه گل را پنهان کرد و گفت: دلم می خواست هدیه ای با ارزش و گرانبها...
واژه ها در گلویش شکستند، نگاهش را بالا گرفت و شاخه گل را جلو برد. با دیدن لبخندی پر مهر و محبت متوجه شد، چقدر اشتباه می کرده است، لبخندی از روی دوستی می تواند جای بزرگ ترین و گرانبهاترین هدیه ها را بگیرد.
[فاطمه فیضی]
منبع : روزنامه ایران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس گشت ارشاد رئیسی امام خمینی رئیس جمهور جنگ
آتش سوزی وزارت بهداشت سلامت تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی پلیس پایتخت
خودرو دلار بازار سرمایه قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو
سریال سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری ترانه علیدوستی کتاب تئاتر
اینترنت خورشید کنکور ۱۴۰۳
جنگ غزه اسرائیل غزه رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا سامسونگ فناوری اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
بارداری کاهش وزن مالاریا زوال عقل