جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سکانسهای آخر


سکانسهای آخر
یکی از عواملی که به تولید فیلم های سینمایی در ایران خدشه وارد می سازد، نوعی نگاه بیرونی است که از سمت سیستم دولتی وجود دارد. بسیاری از فیلم های ساخته شده تنها به این دلیل که با نگاه دولتی فاصله دارد و کاملاً با نگاهی مستقل تولید می شود، از حمایت بخش دولتی به طور کل بی بهره می مانند.
در این بین تلوزیون به عنوان رسانه ی ملی، نقش بسیاری مهمی در معرفی آثار تولید شده ایفا می کند؛ ولی تنها زمانی می تواند فضای سالمی برای رشد و شکوفایی در عرصه هنر سینما را فراهم آورد که بدون هیچ گونه پیش داوری و تبعیضی به این کار اقدام نماید.
● آواز گنجشک ها
آواز گنجشک ها فیلم مجید مجیدی است؛ یعنی درست همان فیلمی که انتظار ساختش از مجیدی می رفت. ژانر فیلم، ژانر همیشگی مجیدی است؛ نگاه فیلم، نگاه همیشگی؛ و اندیشه ها و گرایشات عرفانی ایدئولوژیک نیز همینطور.
کارهای مجیدی آزمایش خود را در سطح بین الملل چند بار پس داده اند، پیش از این بچه های آسمان او به عنوان یگانه اثر سینمای ایران توانسته بود، به فهرست پنج نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی راه پیدا کند و در مورد این آخرین اثر نیز، انتظار دریافت جوایز در سطوح مختلف بین الملل به سادگی قابل پیش بینی بود.
هنر این کارگردان را می توان در بازی گرفتن از نابازیگرانی دانست که گویی نقش خود حقیقی شان تأثیرگزارترین نقش هاست. این بازیگران در پشت دوربین مجیدی، فرصت پیدا می کنند که خودشان باشند؛ این مسئله که احتمالاً داوران جشنواره برلین از آن ناآگاه بودند، همان برگ برتر مجیدی را برایش می آورد. از توانایی کارگردان در پروراندن شخصیت های فیلم نامه که بگذریم،
وقتی که ما در عرصه سینما فیلمی را انتخاب می کنیم همه جانبه بودن فیلم و اینکه فیلم بتواند منعکس کننده تمام نمای ویژگی های کشور باشد بسیار تعیین کننده است چون تبلیغاتی که از ایران می شود بالعکس آن چیزی است که وجود دارد. آنچه مهم است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است این است که چه فیلمی را به عنوان نماینده کل کشور انتخاب کنیم رضا ناجی دنیای خارج از فیلم به همان اندازه انسانی تأمل برانگیز است که کریم فیلم.
رضا ناجی در یکی از مصاحبه هایش در مورد حضور در فیلم آواز گنجشک ها گفت: «معمولا وقتی مجید مجیدی کاری می‌نویسد به من حرف‌هایی می‌زند و برای این کار هم گفت فیلم‌نامه‌ای دارد که شخصیت کاراکترش مانند من است و فقط سنش به من نمی‌خورد و دنبال یک فرد ۴۵ ساله می‌گشت و گفت اگر پیدا نکنم از تو استفاده می‌کنم. من عاشق کارهای مجیدی هستم و هرکاری بسازد اگر نباشم، حسودی نمی‌کنم و آرزو می‌کنم، شخصی هم اگر پیدا می‌شود جنس خودش باشد و مجیدی کار خوبی ارائه دهد. برای این فیلم در حدود ۹ ماه ۳۵۰۰ نفر تست دادند تا در نهایت بعد از عید نوروز مجیدی من را صدا کرد و به مزرعه پرورش شترمرغ رفتیم و تست گرفت.»
ناجی با نام بردن از اساتید اولیه اش در حوزه سینما گفته است: «استاد سوم من مجید مجیدی است که من را که یک بازیگر شهرستانی بودم کشف کرد و به سینمای ایران و دنیا معرفی کرد.»
● چگونه از مجیدی حمایت شد
محمد حسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی با انتشار یادداشتی از فیلم آواز گنجشک ها آخرین ساخته مجید مجیدی تمجید کرد که در رسانه های دولتی انتشار یافت.
صفار هرندی در یادداشت خود نوشت: «آواز گنجشک ها حرف های زیادی برای شنیدن دارد اما به گمان من، رساترین پیام آن، کوبیدن مهر بطلان بر نظریه معروف هابز، فیلسوف انگلیسی است که گفته بود؛ انسان، گرگ انسان است.»
کمال تبریزی، کارگردان مطرح ایران نیز در نشستی در باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران در حمایت از اعزام فیلم مجیدی به جشنواره برلین، چنین گفت: «حضور سینمای ایران در مراسم اسکار بیشترین و مهمترین وجه آن برقراری ارتباط فرهنگی بین دو ملت است من معتقدم که گرفتن اسکار آنقدر اهمیت ندارد، بلکه حضور و شرکت ایران در این مراسم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین وقتی که ما در عرصه سینما فیلمی را انتخاب می کنیم همه جانبه بودن فیلم و اینکه فیلم بتواند منعکس کننده تمام نمای ویژگی های کشور باشد بسیار تعیین کننده است چون تبلیغاتی که از ایران می شود بالعکس آن چیزی است که وجود دارد. آنچه مهم است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است این است که چه فیلمی را به عنوان نماینده کل کشور انتخاب کنیم.»
مهران کاشانی نویسنده فیلمنامه آواز گنجشک ها نیز چنین اظهار نظر کرده است: «مهم آن است که آواز گنجشک تلوزیون به عنوان گسترده ترین و تأثیرگذارترین رسانه ملی نیز گام های بسیار جدی را معرفی و تبلیغ فیلم آواز گنجشک ها برداشت. به طوری که چندین بار بخش هایی از فیلم و پشت صحنه آواز گنجشک ها در برنامه های متفاوت پخش شد؛ آن هم زمانی که فیلم بر پرده های سینما در حال اکران بود ها به عنوان نماینده ایران حضور پیدا کرده است، من نه به عنوان یک فیلمنامه نویس بلکه به عنوان یک تماشاگر اعتقاد دارم در آواز گنجشک ها یک نقد بسیار جدی به مناسبات انسانی شده است.»
کاشانی به شدت تاکید کرده است که این فیلم شرایط صلاحیت نمایندگی را داشته است.
تلویزیون به عنوان گسترده ترین و تأثیرگذارترین رسانه ملی نیز گام های بسیار جدی را معرفی و تبلیغ فیلم آواز گنجشک ها برداشت. به طوری که چندین بار بخش هایی از فیلم و پشت صحنه آواز گنجشک ها در برنامه های متفاوت پخش شد؛ آن هم زمانی که فیلم بر پرده های سینما در حال اکران بود و آشکار است که این گونه تبلیغ های غیر مستقیم اثراتی فراوان بر ذهن مخاطب می گذارد و باید گفت که این سیاستی است که تلویزیون ایران تنها در مورد برخی از آثار ساخته شده اعمال می کند.
نتایج خوشایند این قبیل حمایت ها به حدی است که بسیاری اوقات کارگردان و عوامل تولید فیلم عطای فروش و استقبال مخاطب عام و حتی منتقدان را به لقای آن می بخشند و بر ساخت و تولید کارهای بعدی بر همان روال پافشاری می کنند.
● اخراجی های ۲ در راه تولید
صفارهرندی روز ۸ آبانماه به دعوت عوامل پروژه «اخراجی ها» به محل فیلمبرداری این فیلم سینمایی رفت و از مراحل کار بازید کرد. صفارهرندی پس از بازدید از لوکشین و صحبت با عوامل به تماشای یک سکانس از این فیلم با بازی حسام نواب صفوی و میرطاهر مظلومی پرداخت.
وی در خصوص دلیل بازدیدش از پشت صحنه «اخراجی های ۲» گفت: «من به این محل دعوت شدم، البته دعوت کننده برای من عزیز بود و به مناسبت این که کار آقای ده‌نمکی را چه در اخراجی‌ها و چه سایر پروژه هایی که در زمینه دفاع مقدس انجام دهد را نزدیک به واقع می‌بینم، گمان می کنم شایسته حمایت است.»
● چه بر سر علی سنتوری آمد؟
پیش از این وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مورد فیلم سنتوری ساخته داریوش مهرجویی و توقیف آن به اظهار نظر و مصاحبه پرداخت و گفت: «فیلم سنتوری در حال حاضر قابلیت نمایش ندارد و تغییراتی هم که در آن اعمال شده مناسب نبوده است. فیلمنامه سنتوری سال ۸۱ با نامی دیگر به معاونت سینمایی ارائه شد اما به دلیل مشکلاتی که داشت نتوانست مجوز ساخت دریافت کند. فیلم پس از ساخت نیز، قابلیت نمایش عمومی نداشت. زیرا برخی معتقدند جانب گیری هایی که از برخی فیلم های تولید شده می شود و از برخی دریغ می گردد، بیش از هر چیز فضای یک رقابت سالم را در سینمای ایران از بین می برد و تیشه به ریشه هنر سینما می زند. فیلم با فیلمنامه‌ای که مجوز گرفته متفاوت است. البته نمایش فیلم‌هایی که قابلیت اکران عمومی ندارند در جشنواره فیلم فجر، یادگار سال های قبل است که من با آن مخالف هستم.»
مدتی بعد پس از آن خبر اکران این فیلم در سینماهای دبی نیز به وقوع نپیوست، سی دی قاچاق فیلم به بازار آمد و ضرر زیادی را به عوامل تولید فیلم وارد ساخت که نظیرش در سینمای ایران بسیار دیده می شود.
این اتفاق برای فیلم اخراجی های ۱ نیز رخ داد ولی آنچه اهمیت داشت این بود که این رویداد مربوط به اواخر اکران فیلم و پس شکستن رکود فروش گیشه بود که توجه به این جنبه، موضوع را بسیار متفاوت می کند.
● سینما مرده است
بهروز افخمی یکی از کارگردان های سینمای ایران در مصاحبه با روزنامه اعتماد با بیان اینکه سینمای ایران از بین رفته است، چنین گفت: «مسؤولان دولتی سینمای ایران نتوانستند آن را اداره کنند. قبلا هم سینما در آستانه مرگ بود، ولی مسئولان فعلی نه تنها نتوانستند آن را از حالت نیمه جان به زندگی برگردانند، بلکه آن را کاملا از بین بردند و آن چیزی که باقی مانده را دیگر نمی توانیم سینمای ملی بخوانیم.»
جانب گیری هایی که از برخی فیلم های تولید شده می شود و از برخی دریغ می گردد، بیش از هر چیز فضای یک رقابت سالم را در سینمای ایران از بین می برد و تیشه به ریشه هنر سینما می زند.
اگر بخواهیم هر فیلمی که با مشکلات و خون دل خوردن های فراوان با چوب های رنگ به رنگ نگرشی برانیم و بسیاری از فیلم های عرفانی را با پرستیژ معنا گرا مورد حمایت های بی شائبه قرار دهیم، دیری نخواهد پایید که هیچ برایمان نمی ماند جز سینمایی فرمایشی، تک بعدی و عاری از هرگونه خلاقیت که یک نواختی آن ها نیز پس از مدتی کسالت بار می شود و حتی همین جذابیت های حال حاضر را به کلی از دست می دهد.
بی رونقی اخیر سینمای ایران و افزایش فیلم هایی با سطح تولیدی پایین و فیلم نامه ها و بازی های ضعیف، هشداری است که باید زودتر به آن توجه نمود و برای بازگرداندن سینمای ایران از بی راهه ترکستان فکری کرد.
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو