یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

حرکت بعدی


حرکت بعدی
بلافاصله بعد از صدور قطعنامه ۱۷۴۷ در نخستین روزهای سال ۸۶، خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با هدف حفظ ظرفیت های دیپلماسی برای طرف غربی، در یک حرکت زیرکانه و کاملا «سیاسی» با دکتر لاریجانی تماس گرفت و آمادگی غرب را برای مذاکره با ایران (حتی در شرایط بعد از صدور قطعنامه جدید) اعلام کرد که این درخواست، با پاسخ دیپلماتیک مسوول پرونده هسته ای کشورمان مواجه شد که «گفت وگو در شرایط صدور قطعنامه های ضدایرانی شورای امنیت» معنا ندارد.
اما در روزهای اخیر و بعد از تایید به کارگیری بیش از ۱۳۰۰ سانتریفیوژ و تولید سوخت صنعتی در نطنز، توسط مقام های رسمی آژانس و کاهش برخی همکاری های فنی ایران با آژانس، خاویر سولانا در سی ویکم فروردین، درخواست «مذاکره» را مجددا تکرار کرد، با نگاهی به شرایط، بی گمان می توان این برداشت را داشت که معنا و طعم این درخواست دوم سولانا، با درخواست قبلی تفاوت دارد و این درخواست و «ابراز تمایل دوم» با هدف دیگر و مهمتری به ایران ارائه شد. بر اساس یک دیدگاه، می توان چنین تحلیل کرد که غربی ها، بیشتر و دقیق تر از ایران، متوجه فرصت ایجاد شده برای طرف ایرانی (به خاطر ورود به مرحله صنعتی غنی سازی) شدند و تلاش خود را برای بیرون آوردن این برگ برنده از دست ایرانی ها آغاز کرده اند. اما اگر بخواهیم با «خوش بینی» به اظهار تمایل سولانا برای آغاز دور جدید مذاکرات نگاه کنیم، توجه به چند نکته کلیدی، ضروری است:
۱) با تحلیل و چیدن پازل های رفتار ایران در پرونده هسته ای (از سال ۸۲ تا کنون) می توان به این نتیجه رسید که «تاکنون» سیاست ایران استفاده از «دیپلماسی صداقت» و «وجود تطابق و هماهنگی کامل بین سیاست های اعلامی و انجامی» بوده است.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران با وجود همه هزینه های ممکن (و حتی صدمات احتمالی) در طول چهار سال گذشته جریان هسته ای، سیاست های اعلامی و انجامی اش (در داخل و خارج) کاملا تطابق داشته است و غرب تا به حال خواسته یا ناخواسته، به این مسئله توجهی نکرده است و می توان این غفلت را یکی از عوامل عدم تعامل نهایی ایران و غرب توصیف کرد و به نظر می رسد این نکته، یکی از کلیدهای گمشده معمای پیچیده موضوع هسته ای ایران است.
مثال های روشنی برای این ادعا وجود دارد؛ فتوای صریح مقام معظم رهبری در مورد حرمت تولید و نگهداری و استفاده سلاح اتمی در سال ۱۳۷۵ و پایبندی به این راهبرد، اذعان به برخی قصورها و تمایل برای اعتمادسازی عملی برای آژانس و تروئیکای اروپایی، تغییر رسمی سیاست هسته ای بعد از سال ۸۴ که اعلام شد و عملا هم انجام شد، شکستن تعلیق ها طبق اعلام قبلی ایران و راه اندازی UCF اصفهان و سپس تاسیسات نطنز، به کار انداختن زنجیره های سانتریفیوژ و تولید آزمایشی و سپس تولید صنعتی سوخت هسته ای و ... دقیقا طبق اعلام قبلی و زمان بندی مسوولان رسمی ایران که رسما مورد تایید فنی و تخصصی آژانس بین المللی انرژی هسته ای هم قرار گرفت(برخلاف هیاهوی برخی رسانه های غربی که خبر خوش هسته ای ایران را «بلوف» تلقی می کردند).
۲) اگر با خوش بینی، ابراز تمایل سولانا را یکی از نشانه های آغاز دوران جدید «اعتمادسازی» ایران و غرب فرض کنیم، باید در درجه اول، همه تلاش دستگاه دیپلماسی کشورمان، تفهیم غربی ها نسبت به «دیپلماسی صداقت ایران» باشد تا راه برای حصول نتایج عملی باز شود، در واقع دیپلماسی صداقت ایران، تاکنون یک «امتیاز مشخص» بوده است که ایران به غرب داده است. اما نکته کلیدی در این میان، این است که قرار نیست این امتیاز برای همیشه ادامه داشته باشد (کاهش تدریجی سطح همکاری های ایران با آژانس و اشاره قابل تامل مقام معظم رهبری در سخنان نوروزی مشهد، می تواند یک هشدار جدی در این موضوع به غرب باشد و غرب باید در شرایط حساس کنونی متوجه اهمیت و ارزش این امتیاز طلایی از طرف ایران باشد و «قدر این موقعیت موقت» را بداند.
۳) در شرایط فعلی، مهمترین موضوع مذاکره ایران و غرب باید این باشد که به غرب تفهیم شود ادامه رفتار ایران در موضوع هسته ای بستگی مستقیم به واکنش آنها دارد، یعنی ضمن اینکه به غرب باید این اطمینان را داد که ایران می تواند حرکت صادقانه فعلی را ادامه دهد و هم این گزینه را هم در برابر آنان قرار داد که در برابر رفتار غیرقانونی غرب، ایران می تواند سیاست خویش را عوض کند. خروج از گفتمان اتهامی «ایران به دنبال تولید سلاح هسته ای است» می تواند یکی از بسترهای موجود برای دور جدید گفت وگوهای ایران و غرب باشد.
۴) از سوی دیگر باید توجه داشت که صحنه بازی فعلی بسیار پیچیده است و هرگونه تنش و حرکت رادیکال بدون پشتوانه و خودسرانه، می تواند این شطرنج متعادل را برهم بزند و صدالبته که تنظیم سرعت وقایع و واکنش ها در این میدان یکی از حساس ترین معادله هاست. باید توجه داشت که اقدام ها یا سیاست هایی که به هر شکل ظرفیت های دیپلماتیک موضوع هسته ای ایران را تقلیل دهد، در درجه اول به ضرر طرف ایرانی است و می تواند راهبرد «انفعال -انزوا» را برای ایران تشدید کند و «حفظ حالت فعلی» با کمک راهکارهای کنونی بیشتر می تواند برای کشورمان مفید باشد.
بهمن هدایتی
خبرنگار و تحلیل گر مسائل هسته ای خبرگزاری مهر
منبع : روزنامه کارگزاران