چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جرقه یی که می خواهد منفجر کند


جرقه یی که می خواهد منفجر کند
هوشیار زیباری در یک اظهارنظر گفته است ما در زمان نخست وزیری ایاد علاوی مرتکب اشتباه شدیم و در سرکوب گروه مقتدا صدر تعلل کردیم و گذاشتیم همچنان بماند و خطرآفرین باشد. او با اشاره به حوادث اخیر عراق به ویژه درگیری های شهرک صدر و بصره می گوید؛«دیگر نباید این اشتباه تکرار شود»، گرچه برخی گروه ها و شخصیت های دیگر در عراق نیز تقریباً چنین دیدگاهی دارند اما این یک نگرش عام و کلی نیست. مقتدا صدر روحانی جوان و تندرو شیعی در بین طرفداران خود جایگاه بلند و معتبری دارد و دولت نوری المالکی نیز که به نوعی نخست وزیری خود را وامدار جریان صدری ها می داند، می کوشد با این گروه کج دار و مریز رفتار کند و فراتر از اینها امریکایی ها هنوز نمی دانند با این روحانی بانفوذ اما سرگردان چه باید کرد. چند روز پیش رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا در یک اظهارنظر عجیب مقتدا صدر را شخصیتی مهم و بانفوذ دانست و گفت اگر قصد ورود به روند سیاسی عراق را داشته باشد، ما او را دشمن خود نمی دانیم و حتی وی را تشویق کرد که با کنار گذاشتن سلاح به این روند بپیوندد.
این اظهارات با واکنش تند مقتدا صدر مواجه شد به طوری که وی «گیتس» را تروریست خواند و دوباره تهدید کرد که «تا آخرین قطره خون خود» با او و «امریکا یی های اشغالگر» عراق دشمن خواهد ماند. پرسش مهمی که در اینجا رخ می نماید این است که چرا وزیر دفاع امریکا آن هم در شرایطی که نیروهای امریکایی شهرک صدر را تحت محاصره شدید خود گرفته بودند و هر روز خبرهای تازه یی از درگیری بین شبه نظامیان ارتش المهدی غوابسته به جریان صدرف و نیروهای ارتش امریکا می رسید، چنین دعوت مهم و احترام انگیزی را از مقتدا صدر کرد و چرا وی چنان پاسخ درشتی داد؟ ارتش امریکا سپاه المهدی را یک گروه تروریستی می داند و از چندسال پیش تاکنون دولت عراق را به خلع سلاح این گروه تشویق می کند. امریکایی ها حتی در گزارش های خود بارها ایران را متهم به رساندن تجهیزات به شبه نظامیان از جمله گروه المهدی می کنند، موضوعی که به شدت از سوی ایران تکذیب می شود. با این وصف چه اتفاق یا اتفاقاتی در عراق افتاده است که اینچنین به آواز بلند از وی دعوت می کنند به روند سیاسی عراق بپیوندد و چنان پاسخی را می گیرند که دور از انتظار نبود؟
● فراز و فرود مقتدا
نام مقتدا صدر نخستین بار پس از قتل عبدالمجید خویی فرزند آیت الله خویی در نجف بر سر زبان ها افتاد که برخی طرفداران او را به انجام چنان جنایتی متهم می کردند. موضوعی که هرگز دلیلی برای اثبات یا رد آن اقامه نشد و در عراق نیز دادگاهی مسوولیت تحقیق در این موضوع را نپذیرفت یا آن را مسکوت گذاشت. با سقوط رژیم صدام و تحولات جدید عراق مقتدا در نجف برای خود پایگاهی ساخت و درصدد اسلامی کردن آن برآمد. این تلاش هم زمان با سازماندهی شبه نظامیانی پیرامون او بود که به صورت داوطلب جمع می شدند و تعدادشان به هزاران نفر غدر نجف، بصره، ناصریه و شهرک صدرف رسید. دولت ایاد علاوی اولین نخست وزیر شیعه و سکولار عراق درصدد خلع سلاح شبه نظامیان صدر برآمد و آنها را در نجف تحت محاصره خود گرفت. پس از درگیری های خونین در این شهر که آیت الله سیستانی را مجبور به ترک آنجا کرد، گروه صدر در حرم امام علی(ع) متحصن شدند. چیزی نمانده بود که این گروه تسلیم شود اما با پادرمیانی آیت الله سیستانی و شخصیت های سیاسی ذی نفوذی چون ابراهیم جعفری کار به جایی رسید که صدر آتش بس اعلام کرد و کلیدهای حرم را تحویل آیت الله سیستانی داد و غائله خاتمه یافت. پس از آن صدر به اظهارنظرهای تند خود علیه امریکایی ها ادامه می داد و از یک سو نیروهای ارتش المهدی خود را تقویت کرد و از سوی دیگر به روند سیاسی روی آورد و در آن فعال شد. تا آنجا که این جریان در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ توانست ۳۰ نماینده به مجلس بفرستد و ۶ وزیر در کابینه داشته باشد. وی در همان حال روند قهر و آشتی با دولت عراق را سپری می کرد و همین موضوع موجب شد سال گذشته وزرای او از کابینه نوری المالکی به عنوان اعتراض خارج شوند. از آن پس مدتی را صدر در سکوت سپری کرد تا جایی که به دنبال درگیری های شهرک صدر در سال ۲۰۰۷ دستور یک آتش بس شش ماهه داد و این آتش بس تاکنون بارها تمدید شده است. به این ترتیب فعالیت سیاسی و نظامی گروه صدر روزبه روز کمرنگ تر می شد. سکوت طولانی صدر و تمدید مکرر آتش بس رفته رفته او را به حاشیه حوادث عراق می برد تا اینکه زمستان گذشته او به صراحت اعلام کرد قصد دارد از سیاست کناره گرفته و مطابق توصیه پدرش به تحصیل بپردازد. برخی این امر را چنین تفسیر کردند که صدر برای آنکه بتواند در حوادث آینده عراق تاثیرگذار باشد قصد دارد از نظر علمی سطح کار خود را بالا برده و به مرجعیت برساند اما برخی دیگر معتقد بودند صدر از سیاست خسته شده و به خاطر آنکه نتوانست در عراق تاثیرگذار باشد قصد کناره گیری از این ماجرا را برای مدتی نامعلوم دارد. واکنش های تند طرفداران صدر به ویژه رهبران سپاه المهدی نیز که ابتدا این موضوع را انکار کرده و سپس یادآور می شدند که او همچنان نقش هدایتی خود را برای این جریان خواهد داشت تا حدودی نظر دوم را اثبات می کرد و نشان می داد این تصمیم مقتدا با نظر جمعی و به صورت یک برنامه حساب شده از سوی یک جریان فکری و تشکیلاتی نبوده است. از آن پس خبرهای تایید نشده یی می گفت مقتدا در ایران است و در حوزه علمیه قم تحصیل می کند. همزمان با این تحولات که به نظر می رسد دولت نوری المالکی آن را زمان خوبی برای سرکوب شبه نظامیان ارتش المهدی یافته بود درگیری های بصره در ابتدای فروردین امسال شروع شد. این درگیری ها بیش از یک هفته و با پشتیبانی نیروهای امریکایی ادامه یافت و صدها تن را قربانی کرد اما به گفته برخی منابع با پادرمیانی ایران به آشتی منجر شد و جلوی کشتارهای بیشتر را گرفت. همین درگیری ها دوباره مقتدا صدر را که می رفت تا با سیاست خداحافظی کند به میان معرکه کشاند و او را به موضع گیری سیاسی و کنترل و هدایت طرفدارانش واداشت. گرچه شبه نظامیان ارتش المهدی از سوی محافل عراقی به خرابکاری و جرم و جنایت های سازمان یافته یی متهم می شوند و تا حدودی اسناد و مدارک هم دال بر همین امر است اما در کنار آنها، صدر در بین توده های شهری قدرت و نفوذ گسترده یی دارد. او برخلاف سایر گروه های شیعه با جریان های اهل سنت روابط خوبی دارد و از همه مهم تر خود را در مقابل «اشغالگران امریکایی» می داند و پیوسته خواستار یک جدول زمانی برای خروج آنها از عراق است. صدر حتی طرفدار مرجعیتی عربی است و به این ترتیب مخالفت خود را با آیت الله سیستانی اعلام می کند. گرچه برخی تحلیلگران صدر را با «سیدحسن نصرالله» مقایسه می کنند و معتقدند او همان نقشی را در عراق بازی می کند که نصرالله در لبنان ایفا می کند اما چنین تصوری در مورد وی بعید به نظر می رسد. نکته دیگری که باید در اینجا اضافه کرد، موضوع اختلاف جدی بین «سر» و «بدنه» جریان صدر است که نوعی شکاف را در این جریان به تصویر می کشد. تاکنون بارها این شکاف بهانه یی برای تصفیه و حذف افراد یا حتی ترور نزدیکان صدر شده است که آخرین آن ترور ریاض النوری رئیس دفتر او و داماد خانواده صدر در نجف بود. برخی منابع ترور او را توسط اعضای تندرو گروه صدر و به طور مشخص ارتش المهدی دانستند و در همان حال نوری المالکی نخست وزیر عراق و جلال طالبانی رئیس جمهور این کشور به شدت این حادثه را محکوم کردند.
آن دو در عین اینکه خواستار تحقیق فوری شدند با لحنی ملایم صدر را به پیوستن به روند سیاسی دعوت کردند. در پی این ترور درگیری مختصری در شهرک صدر به وجود آمد اما صدر آن را کنترل کرد. وی یک بار دیگر نیز از نیروهای خود خواست که از حمل سلاح بپرهیزند و خویشتنداری به خرج دهند.در مجموع ترور ریاض النوری می تواند نشانگر این باشد که بین سر و بدنه ارتش المهدی شکاف بیشتری افتاده و همچنین حوادث یک ماه اخیر عراق بیانگر آن است که صدر از شبه نظامیان مسلح خود و حامیان منطقه یی آنها فاصله می گیرد. این فاصله می تواند او را به روند سیاسی نزدیک کند. البته اگر اظهارنظرهای تندی چون سخنان هوشیار زیباری یا دعوت های نسنجیده یی چون دعوت رابرت گیتس او را به همان خانه اول بازنگرداند.
محمدعلی عسگری
منبع : روزنامه اعتماد