یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مقصران بازار


مقصران بازار
«کارهای بزرگ را به کسانی می‌سپارند که کارهای کوچک را به خوبی انجام داده باشند.»
در این که تمام سهامداران کنونی بورس اوراق بهادار به امید کسب سود و بهبود اوضاع اقتصادی خود و خانواده اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس كرده‌اند، شکی نیست. اما متاسفانه نتیجه کار این شده که وضعیت کنونی بازار سرمایه در چند ماه اخیر بسیاری از آنها را مستاصل و نگران کرده است. اکنون برای بسیاری از سرمایه‌گذاران یک سوال اساسی مطرح است.«مقصر کیست؟» این کلی‌ترین سوالی است که همه روزه در پس ذهن همه سهامداران بورس مرور می‌شود. طیف وسیعی از مقصرین افت قیمت‌ها در بورس در چند سال گذشته متصور است و هریک از ارکان بازار سرمایه به نوعی عامل یا عواملی را برای ضرر و زیان سهامداران برمی‌شمارند. اما نقطه اشتراک همه اظهارنظرها یک چیز است. به لیست مقصرین داخلی و خارجی افت قیمت سهام دقت کنید تا نقطه اشتراک آنها را بیابید.
۱) رییس‌جمهور آمریکا به دلیل لشگرکشی به عراق و افغانستان و ناامن کردن دنیا به خصوص خاورمیانه.
۲) نخست وزیر سابق انگلیس به دلیل اطاعت بی چون و چرا از کاخ سفید و دمیدن در آتش جنگ و ناامنی در اطراف ایران.
۳) سازمان بین‌المللی انرژی اتمی‌که جسارت پذیرش حق مسلم ایران در دستیابی به انرژی هسته‌ای و اعلام آن به تمام دنیا را ندارد.
۴) روسیه وچین که با سیاست‌های منفعت طلبانه خود در مواقع حساس پشت ایران را خالی کرده و باعث ترس و واهمه سرمایه‌گذاران بازار سرمایه در ایران شده‌اند.
۵) سیاست‌های اقتصادی دولت از جمله کاهش مکرر نرخ سود بانکی، عدم خروج سیمان از سبد حمایتی و....
۶) مدیران سابق بورس اوراق بهادار که با گسترش بی‌حد و حساب بورس و ایجاد جو کاذب سودآوری، سرمایه‌های بسیاری از سرمایه‌گذاران را به بورس کشاندند و با ایجاد امکان رشد حبابی قیمت‌ها، باعث ضرر وزیان سهامداران شدند.
۷) مدیران برخی شرکت‌های بورسی که در سال‌های اوج قیمتی سهام شرکت‌ها تنها در جهت افزایش سود سهامداران عمده تلاش کردند و در شرایط فعلی که سهامداران جزء نیاز به حمایت و اطلاع رسانی شفاف دارند، آنها را تنها گذاشته‌اند.
۸) مدیران جدید و جوان بورس اوراق بهادار که پیگیری و نظارت کافی را در صورت‌های مالی شرکت‌ها و سودآوری آنها اعمال نمی‌کنند.
۹) برخی از شرکت‌های بورسی که با ارائه آمار و ارقام ضد و نقیض و غیرشفاف، امکان اتکا به اطلاعات مالی شرکت‌ها را کمتر کرده‌اند.
۱۰) برخی از مدیران روابط عمومی‌ شرکت‌ها که در موقع رشد قیمت سهام با اصرار در تمام رسانه‌ها حضور فعال و همه جانبه دارند و در مواقع افت قیمت‌ها و سوالات بی‌شمار سهامداران، به یکباره غیب می‌شوند.
۱۱) بعضی از کارگزاران بورس که تنها به افزایش میزان معاملات سرمایه‌گذاران اهمیت می‌دهند و در مواقع صف‌های طولانی خرید و فروش سهام، از ارائه خدمات ویژه به سهامداران کوچک و کم سرمایه سر باز می‌زنند.
۱۲) شماری از تحلیلگران بورس که در مواقع رشد و انفجار بازار سرمایه که نیاز چندانی به تحلیل و بررسی نیست به تعداد بسیار زیاد و به وفور حضور دارند و به محض افت قیمت‌ها و رکود نسبی به یکباره زودتر از سهامداران فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند و سهامداران را با یک پرتفوی سنگین و روبه نزول تنها می‌گذارند.
۱۳) شماری از روزنامه‌نگاران كه با خود سانسوری،‌ واقعیت‌های بازار برای سهامداران بازگو نكرده‌اند.
۱۴) بعضی از کارشناسان بورس که سعی در نهادینه کردن سرمایه‌گذاری بلندمدت در میان سرمایه‌گذاران نداشته‌اند.
۱۵) سازمان خصوصی‌سازی که تنها به منافع دولت می‌اندیشد و با قیمت‌گذاری بالای سهام دولتی امکان رشد قیمت و سودآوری سهام عرضه شده را به پایین‌ترین حد می‌رساند.
۱۶)شرکت‌های دولتی که پس از عرضه شرکت‌های زیرمجموعه خود در بورس، تمام حمایت‌های خود را از آنها قطع می‌کنند و سودآوری آنها را با مشکل مواجه می‌سازند.
۱۷) سفته‌بازان بورس که با تمرکز و ایجاد هیجان بر روی یک سهم یا گروه خاص، باعث رشد قیمت سهم‌های خاص می‌شوند و در پایان تعداد زیادی سهام را با قیمت‌های گران روی دست سهامداران جامانده از فروش باقی می‌گذارند.
۱۸) و بالاخره ده‌ها عامل ریز و درشت دیگر از جمله، حجم مبنا، کمبود نقدینگی در بازار، گران شدن بنزین، سهمیه‌بندی بنزین، گران شدن مسکن، کاهش قیمت‌های جهانی فلزات گران‌بها، تابلوی چهارم و حتی به قول ظریفی گرم شدن کره زمین و صد البته سوراخ شدن لایه اوزون و ...
تنها نقطه مشترک همه این مقصرها این است که خودشان معتقدند عامل دیگری به جز آنها در این امر دخیل بوده است.
اما مقصر دیگری هم وجود دارد که صرف نظر از اینکه قبول کند، خودش مقصر است یا دیگران، هزینه اشتباهات دیگران را می‌پردازد. (البته ناچار به پرداخت آن است). این مقصر کسی نیست جز سرمایه‌گذار.
خلاصه این مقدمه نسبتا طولانی، رسیدن به این نکته است که از جمله اصول اولیه شروع هر سرمایه‌گذاری احساس مسوولیت پذیری است. نخستین شرط برای موفقیت در معامله برای هر سرمایه‌گذاری این است که مسوولیت‌پذیر باشد. بدین معنی که نتیجه هر عمل و تصمیمی‌را صرفا متوجه شخص خود بداند و تنها خودش را مسوول نتیجه به بار آمده بداند.
در اثرگذاری هر یک از عوامل ریز و درشت یاد شده در فهرست بالا بر سودآوری بازارهای مالی ایران شکی نیست، اما نکته مهم این جاست که تاثیر هریک از این عوامل در حضور سهامدار و
با توجه به شنوایی، بینایی ، بویایی و صد البته قدرت تجزیه و تحلیل و ادراک و تیزبینی وی روی داده است. در عالم واقعیت هرگز سهامدار موفقی پیدا نمی‌شود که دیگران را به خاطر شکست‌ها و یا عملکرد اشتباه خودش سرزنش کند و آنها را مسوول نتایج به بار آمده بداند. البته قبول مسوولیت همه خطاها و بستن درهای
بهانه تراشی و توجیه، برای هر انسانی کاری سخت است. اما حقیقتا اولین قدم در راه سودآوری در بورس، شکستن بت خطاناپذیری خود است.
«اشتباه کردم» گفتن این جمله آسان‌ترین کار برای یک سهامدار واقع‌نگر و دوراندیش قبل از بررسی همه جانبه دلایل این اشتباه و پی‌ریزی استراتژی جدید
و کم خطاتر نسبت به روش‌های قبلی معاملاتی است.
«اشتباه کردم» و صد البته این سخت‌ترین جمله برای سهامداران مغرور و متعصب است که هرگز در تمام دوران سهامداری حتی خلوت و تنهایی نیز از خود نشنیده‌اند. البته هزینه این غرور و تعصب کمی‌گران است. اما این گروه حاضرند تا مدت‌ها هزینه اشتباهات دیگران را بپردازند، زیرا معتقدند که خود اشتباهی مرتکب نشده‌اند که لازم به پرداخت هزینه‌ای بابت آن باشد. حال به نظر شما مسوول زیان احتمالی سهامداران در بورس کیست؟ پس از شناخت مقصر اصلی، راهکار عملی برای جلوگیری از خطاهای بعدی این مقصر یا مقصران چیست؟
مجید‌اصلی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید